راهکارهای موفقیت شرکتهای فولادی در آینده
تغییر در منابع و روشهای تامین، چگونگی انتشار گازهای گلخانهای، ایجاد تغییر در تقاضا،دیجیتالی کردن و یکپارچهسازی دادههاف استفاده از منابع انرژی پایدار، بهرهگیری از هوش مصنوعی و… از جمله ضرورتهای موفقیت تولید فولاد در آینده خواهد بود.
به گزارش اکونگار به نقل از معدن نامه؛ ابراهیم جانقربانیان، معاون بازرگانی شرکت “صبا فولاد خلیج فارس با ارائه مقالهای چالشهای صنعت فولاد در سال ۲۰۴۰ و عوامل موفقیت شرکتها در دستیابی به اهداف کلان را مورد تحلیل قرار داده است که باهم میخوانیم:
انتشار گازهای گلخانهای: باتوجه به فشار جهانی برای کاهش انتشار CO2، همه سازمانها باید خود را با استانداردهای زیستمحیطی درحال تغییر سازگار کنند بهویژه صنایعی که اثرات زیادی بر محیطزیست دارند. رفاه جامعه، سلامت و محیطزیست در اولویت خواهد بود. و رعایت مقررات زیستمحیطی پیشنیازی برای پذیرش جامعه است. هدف صنایع فولادی باید کاهش مداوم اثرات زیستمحیطی باشد.
تغییر در منابع و روشهای تامین: عدمدسترسی و محدودیت در تامین مواداولیه، انرژی و آب میتواند چالشی جدی برای تولیدکنندگان فولاد در آینده ایجاد کند.
رقابت برای جذب و نگهداری استعدادها: دنیای دیجیتالیشدن روزافزون به این معنی است که کارکنانی با مهارتهای جدید مورد نیاز است. همچنین شرکتها برای جذب کارکنان مستعد باید در توسعه کارخانههای هوشمند و محصولات و فرآیندهای پایدار سرمایهگذاری کنند. آموزش کارکنان متناسب با رشد تکنولوژی و نوآوری یکی از دغدغههای صنایع در آینده خواهد بود.
تغییرات در تقاضا: شهرنشینی سریع یک روند تعیینکننده از نظر مصرف خواهد بود که نه تنها بر زیرساختها بلکه بر روند عادات و فرهنگ مصرفکنندگان نیز تأثیر میگذارد. متناسب با آن فولادهای جدید و نوآورانه بهطور مداوم درحال توسعه هستند و راهحلهای پایدار ارائه میدهند. صنعت فولاد بخش زیادی از درآمد خود را میبایست در فرآیندها و محصولات جدید سرمایهگذاری کند.
شرکتهای فولادی در آینده چگونه موفق خواهد شد؟
استفاده از معادن سنگآهن: با توجه به اینکه قراضه یک منبع مواداولیه مهم ولی کمیاب است، امکان کنار گذاشتن مصرف سنگآهن برای شرکتهای فولادی درحالحاضر میسر نیست. اما تولید و احیا سنگآهن با روشهای سازگار با محیطزیست و پایدار یک ضرورت برای جبران کمبود در تامین قراضه خواهد بود.
استفاده از قراضه به عنوان منبع اصلی تولید: با اینکه کمبود قراضه در مناطقی فولادسازان را به دردسر خواهد انداخت، ولی روندهای حمایتی دولتی، شرکتها را ملزم میکند تا عملیات تولید خود را با استفاده حداکثری از منابع موجود تنظیم کنند. لازم به ذکر است، روشهای تولید با استفاده از قراضه فولاد در مقایسه با روشهای سنتی تولید، انتشار دیاکسید کربن را به میزان قابلتوجهی کاهش میدهند. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۴۰ مصرف قراضه از ۲۵ درصد در شارژ فلزی به ۵۰ درصد افزایش یابد.
حملونقل هوشمند: قراضه و گندله سنگآهن با استفاده از وسایل نقلیه مانند کامیون، حملونقل دریایی و راهآهن حمل میشود و عملیات لجستیک به صورت نیمه اتومات مدیریت خواهد شد، زیرا مدیران لجستیک توانایی نظارت و کنترل ناوگان حملونقل را از اتاقهای کنترل در محل خواهند داشت.
دیجیتالیکردن و یکپارچهسازی دادهها: با دیجیتالیشدن سریع در صنعت فولاد، سازمان باید بتواند حجم وسیعی از دادههای جمعآوری شده در کل فرآیند تولید و اکوسیستم اطراف کارخانه را مدیریت کند. ادغام دادههای مشترک چرخه تولید فولاد، از قبیل دادههای تولید، فروش، خرید، مالی، حملونقل مواد، تعمیر و نگهداری بهمنظور توسعه یک فرآیند تولید یکپارچه ضروری است.
تقویت اتوماسیون: باتوجه به پیشرفتهای تصاعدی در اتوماسیون و حجم وسیع دادههای جمعآوریشده، فرآیندهای بهصورت خودکار مدیریت میشوند و تعامل انسان با این فرآیندها عمدتاً به نگهداری، توسعه فرآیندها و همچنین حضور در موقعیتهای خاص و پیشبینی نشده محدود میشود.
استفاده از منابع انرژی پایدار: فولادسازی با استفاده از کورههای قوسالکتریکی کارآمدتر، قدرتمندتر و با انتشار دیاکسید کربن کمتری است و فرآیندهای تولید فولاد به سمت استفاده از تکنولوژی کوره قوسالکتریکی هدایت میشود. یک تفاوت کلیدی در انرژی ورودی به فرآیند کوره قوس نسبت به زمان حال ایجاد خواهد شد، انرژی تجدیدپذیر بهویژه در مناطقی مانند از اروپا تا سال ۲۰۴۰ منبع اصلی تامین انرژی خواهد بود.
شهرنشینی عملیات کارخانه: با شهرنشینی تصاعدی و تمایل روزافزون جوامع به اتخاذ سیستمهای دایرهای در مناطق شهری، فعالان صنعت فولاد از این فرصت برای ایجاد تاسیسات تولیدی در نزدیکی مناطق شهری استفاده خواهند کرد. فولاد برای پایدارکردن جامعه مدرن حیاتی است. شرکتهای فولادی باید بخشی از درآمد خود را بهطور مستقیم و غیرمستقیم بین جامعه توزیع کند.
کارکنان دیجیتال محور: با توسعه و نصب فناوریهای بیسیم در G5، فرآیندها را میتوان از راه دور کنترل کرد و نظارتها را بهصورت مستمر و در زمانهای مناسب انجام داد. همچنین صنایع فولادی بایستی بر روی کاهش حوادث تمرکز کنند و شدت و فرکانس حوادث در محل کار را به شدت کنترل و کاهش دهند.
تولید فولاد مبتنی بر هیدروژن: معرفی تولید فولاد مبتنی بر هیدروژن یک پیشرفت بزرگ در توسعه تولید فولاد بدون انتشار CO2 خواهد بود. این فرآیند بهطور اساسی فرآیند احیا سنگآهن را تغییر میدهد زیرا هیدروژن جایگزین کک و زغالسنگ میشود که در نتیجه منجر به تولید آب به جای دیاکسید کربن میشود و انتشار دیاکسید کربن را کاهش میدهد.
مواد هوشمند: این بدان معناست که مواد هوشمند قابلیت ردگیری دارند و سازندگان فولاد را قادر میسازد تا محصولات خود را حتی پس از فروش دنبال کنند و بازیافت درصد بالایی از مواد تولیدی خود را بهطور مؤثرتری انجام دهند. همچنین محصولات فرعی فولادسازی منابع ارزشمندی هستند و در مواردی مانند بتن، کود، پلاستیک، رنگ و لوازم آرایشی استفاده میشوند. مواد هوشمند قادر خواهند بود مشخصات خود را مستقیماً به ماشینآلات موجود در کارخانه و درحین ساخت منتقل نمایند و همچنین میتوانند در تمامی مراحل تولید و پردازش اطلاعات خود را به مشتری انتقال دهند. به این روش یک سیستم تولید ناب را امکانپذیر میکند و نیاز به تنظیمات دستی کمتر میشود. با این روش دادههای پردازششده در طول عملیات تولید را میتوان برای بهینهسازی بیشتر فرآیندهای تولید به صورت مداوم مورد استفاده قرار داد.
تعمیر و نگهداری پیشبینیکننده با استفاده از هوش مصنوعی: تعمیر و نگهداری در محل یا خارج از محل را میتوان از ابتدا تا انتها بهصورت دیجیتالی انجام داد. به عنوان مثال، کارمندان میتوانند با استفاده از واقعیت افزوده و ابزارهای دیجیتالی متصل، هم تعمیرات را به صورت دورکاری انجام داده و هم کمک و راهنمایی دریافت کنند. همچنین میتوان تعمیرات را با توجه به برنامهریزیهای تولید در محل برنامهریزی کرد و زمان تاخیر و توقف را کاهش داد. همچنین از دادههای جمعآوریشده روی فرآیندها بهطور خودکار میتوان برای آنالیز بهتر دلایل توقفات و بهبود فرآیندها استفاده کرد. همچنین با دادهبرداری و آنالیز تجهیزات، زمانهای تعویض و تعمیرات آنها را با دقت بالاتری انجام خواهیم داد.
تولید بر اساس سفارش: پیشرفت فرآیندهای مرتبط با اتوماسیون در صنعت فولاد بر فرآیندهای فروش نیز تأثیر خواهد داشت. کارخانههای فولادی بعد از این بر اساس سفارش تولید میکنند و از طریق سیستمهای بهم پیوسته ERP سفارشگذاری و تولید و فروش به صورت اتومات انجام خواهد شد. پیشبینی تقاضا از طریق یادگیری زبان ماشین، زمان واکنش و تحویل سریعتر از موقع محصولات کارخانههای فولادی را به میزان قابلتوجهی افزایش میدهد. با انجام اقداماتی جهت انطباق فرآیندهای کاری با بازیافت و استفاده مجدد از مواد، شرکتهای تولیدی میتوانند از تلاشهایی که در سطح جامعه جهت بازیافت درحال انجام است برای عملیات خود بهره ببرند.
مصرفکننده هوشمند: با حضور و توسعه مواد هوشمند و اینکه تمامی دادههای تولید، قابل ذخیره و ردگیری هستند، فرآیند خدمات پس از فروش در آینده سادهتر خواهد شد، زیرا مشتری میتواند تمام دادههای مورد نیاز را مستقیماً از محصولات خریداری شده خود، دریافت کند. همچنین تقاضا به سمت محصولات با وزن کمتر و استحکام بالاتر سوق داده میشود تا به سایر صنایع کمک کنند اثرات زیستمحیطی خود را کاهش دهند.