خداحافظی با مدرسه به دلیل فقر/ برای حل مشکلات کودکان کار اولین قدم رفع مشکلات اقتصادی است!

پدیده فقر موضوعی است که تمام نسل ها را تحت تاثیر قرار می دهد. به دلیل وضعیت نابسمان اقتصادی خیلی از کودکانی که با فقر دست و پنجه نرم می کنند به دنبال رفع نیازهای روزمره خود قید تحصیل را زده و مشغول به کار می شوند.

به گزارش اکونگار، به نقل از تجارت‌نیوز، این روزها باز هم قرار است طرح جمع‌آوری کودکان کار و خیابان اجرایی شود، طرحی که هرازگاهی به مرحله اجرا گذاشته می‌شود و در نهایت آن چیزی که جامعه می‌بیند افزایش تعداد این کودکان در سطح شهر است.

 کوچک‌شدن طبقه متوسط؛ مهم‌ترین اتفاق اجتماعی سال گذشته

زمانی تنها در فصل‌های تعطیلی مدارس بود که این کودکان برای اینکه بتوانند کمک‌خرج خانواده خود باشند راهی خیابان‌ها و کوچه پس‌کوچه‌های شهر می‌شدند اما حالا دیگر چند سالی است که به مدد وضعیت اقتصادی و مشکلات معیشتی بسیاری از این بچه‌ها قید درس و مدرسه را زده‌اند و تمام روزهای سال در خیابان‌ها به دنبال لقمه نانی می‌گردند.

دبیر مرجع ملی حقوق کودک در اظهارنظری عنوان کرده است گسترش آموزش و برگرداندن کودکان کار به مدرسه می‌تواند نیمی از مشکلات جامعه در‌این‌باره را حل‌وفصل کند. اما سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که آیا می‌توان بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی و معیشتی خانواده‌های این کودکان، آنها را سر کلاس‌های درس برگرداند؟

طی دو سال گذشته آمار ترک تحصیل دانش‌آموزان به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرده است. وقتی بر اساس آمارهای رسمی در دوران کرونا نزدیک به سه میلیون دانش‌آموز بازمانده از تحصیل داشته‌ایم و اکنون هم به دلیل مشکلات اقتصادی این رقم طبق آمارهای رسمی به 930 هزار نفر رسیده در حالی که آمارهای غیررسمی حداقل سه برابر این تعداد را نشان می‌دهد، چطور می‌توان انتظار داشت با طرح جمع‌آوری کودکان کار و فرستادن دوباره آنها به مدرسه در کاهش آمار بازماندگان از تحصیل موفق عمل کرد؟

فقر علت بسیاری از معلول‌های اجتماعی است

مصطفی اقلیما، پدر علم مددکاری ایران، دراین‌باره به تجارت‌نیوز می‌گوید: «ما وقتی از فقر صحبت می‌کنیم از علتی حرف می‌زنیم که معلول‌های بسیاری را سبب شده است از جمله آسیب‌های اجتماعی، بزه‌های اجتماعی و... ما نمی‌توانیم کودکانی را که به دلیل فقر خانوادگی یا حتی فقر فرهنگی مجبور به ترک تحصیل شده‌اند با اجرای طرح‌هایی مثل جمع‌آوری کودکان کار و... به کلاس‌های درس برگردانیم.»

او می‌افزاید: «وقتی والدین توان پرداخت هزینه‌های تحصیلی دانش‌آموزان خود را ندارند، وقتی تورم به قدری افزایش پیدا می‌کند که والدین حتی توان خرید نوشت‌افزار و کتاب‌های مورد نیاز فرزندان‌شان را ندارند، یعنی باید مشکلات را ریشه‌ای حل کنیم؛ ابتدا باید فکری به حال فقر فراگیر جامعه کرد و بعد از آن به فکر این باشیم که آموزش را گسترش دهیم و دانش‌آموزان ترک تحصیل کرده یا بازمانده از تحصیل را به کلاس‌های درس برگردانیم.»

اقلیما می‌گوید: «از قدیم گفته‌اند «به عمل کار برآید به سخندانی نیست»؛ یعنی ما نمی‌توانیم با شعار به نتیجه برسیم. باید راهکارهای عملی دراین‌باره به کار گرفته شود. باید تورم کنترل شود، باید میزان فقر در جامعه کاهش پیدا کند، باید درآمد افراد با هزینه‌های معیشتی آنها همخوانی داشته باشد در این صورت است که می‌توانیم امیدوار باشیم معضلی مانند کودکان کار و خیابان به‌مرور حل‌وفصل شود.»

کیفیت آموزش هم به میزان دارایی افراد بستگی دارد

مساله اما در مورد گسترش آموزش در کشور به یک اصل دیگر هم احتیاج دارد: «عدالت آموزشی» نص صریح قانون که سال‌هاست در کشور ما نادیده گرفته می‌شود. از زمانی که پای مدارس غیرانتفاعی و نمونه دولتی و... به حوزه آموزش باز شد دیگر خبری از عدالت آموزشی که در قانون اساسی به آن توجه بسیار شده است نبود.

حالا دیگر کیفیت آموزش هم به میزان دارایی افراد بستگی دارد. قطعاً بچه‌هایی که در مدارس غیرانتفاعی و... درس می‌خوانند از کیفیت آموزشی به‌مراتب بالاتری برخوردار هستند و دانش‌آموزان حاضر در مدارس دولتی ممکن است حتی با گذشت چند ماه از سال تحصیلی هیچ معلمی برای حضور در کلاس‌های درس نداشته باشند.

از سوی دیگر دانش‌آموزانی که در شهرهای کوچک و مناطق دورافتاده مشغول تحصیل هستند علاوه بر اینکه از کیفیت آموزشی مناسبی بهره نمی‌برند، حتی در مدارس فرسوده و کانکس‌ها امنیت جانی هم ندارند. برگرداندن دوباره اصل 31 قانون اساسی به حوزه آموزش به نظر کاری سخت و طاقت‌فرسا می‌آید اما قطعاً غیرممکن نخواهد بود.

 

 

از دیگر رسانه ها
دیدگاه