سایه روشن خودروسازان بورسی/ خصوصیهای گرفتار در گرداب فرمانهای دولت
بررسیهای صورت مالی دو خودروساز بزرگ کشور نشان میدهد، طی سال گذشته هزینههای اداری و عمومی گروه سایپا ۳ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان و این مقدار برای ایرانخودرو نزدیک به ۴ هزار و ۹۱۸ میلیارد تومان بوده است. به عبارتی دو خودروساز فقط ۸.۵ هزار میلیارد تومان هزینه پرداخت حقوق و دستمزد و هزینههای اداری و هزینه انرژی و از این دست موارد کردهاند.
به گزارش اکونگار،امیرحسن کاکایی، کارشناس صنعت خودرو معتقد است «هجمههای فراوان نه تنها شایسته صنعت خودروسازی کشور نیست؛ بلکه در شرایط کنونی کشور باید مسیر رشد و توسعه این صنعت ترسیم شود.» در ادامه مشروح صحبتهای وی را بخوانید.
با توجه به تحریمها و شرایط دشواری که برای اقتصاد کشور به وجود آمده است، صنعت خودرو چگونه میتواند به بخش پیشران اقتصاد تبدیل شود؟
اجازه بدهید کمی به عقبتر بازگردم. تمامی مسولان دولتی، وکلای مجلس و کارشناسان حوزههای مرتبط هر زمانی که بخواهند به صدر اخبار راه پیدا کنند، صنعت خودروسازی کشور را مورد نقد قرار میدهند. درحالیکه این هجمهها شایسته این صنعت نیست و آنچه که بر سر صنعت خودروسازی کشور آمده نتیجه تصمیمها و تدابیر همین افراد بوده است. بخشی از مشکلات ناشی از سیاستگذاریهای دولتی و مجلس است که به صورت مستقیم صنعت خودروسازی کشور را تحت تاثیر قرار میدهد.
در این میان عدهای معتقدند که صنعت خودروی کشور زیانده است و باید به صورت کامل تعطیل شود. واقعیت این است که شرایط کنونی هیچ تناسبی با واردات ندارد. واردات خودرو حتی در مورد خودروهای اقتصادی نیاز به ارز فراوانی دارد که در شرایط تحریمی کنونی کاملا غیر ممکن است. تمامی تصمیمهایی که برای صنعت خودرو اتخاذ میشود، تصمیمها و دستورهای دولتی هستند، درحالیکه صنعت خودروی کشور کاملا خصوصی است.
چطور؟
سهام دو خودروسازی بزرگ کشور در بورس ارایه شده است. خودروسازیهای کشورمان صورتهای مالی شفاف دارند. در نتیجه باید سهامداران برای آنها تصمیم بگیرند، نه دولت!
نقش دولت و مجلس در توسعه این صنعت و حل بحرانهای کنونی چیست؟
صنعت خودروسازی کشورمان آنچنان که گفته میشود، وضعیت بحرانی ندارد؛ بلکه تصمیمها و تدابیر غیراصولی آن را دچار مشکل کرده است.مجلس و دولت برای اینکه صنعت خودروسازی کشور را از شرایط بحرانی دور کنند، ملزم به اجرای قانون تجارت هستند.
موضوع اشتغالزایی خودروسازیها در کشورمان بسیار مهم و حیاتی است، عدهای معتقدند که خودروسازیها به بهانه اشتغالزایی ارزش آفرینی ندارند، نظر شما در این رابطه چیست؟
اجازه بدهید این موضوع را با آمار و ارقام بررسی کنیم. دو خودروسازی بزرگ کشورمان در این سالها ۲ میلیارد دلار ارز بری داشتهاند و در مقابل هم معادل ۱۵ میلیارد دلار ارزش آفرینی کردهاند. اگر این صنعت در کشورمان تعطیل شود باید معادل ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار منابع ارزی صرف واردات خودرو در کشور شود. به نظر شما در شرایط کنونی توان چنین چیزی وجود دارد. خودروسازیهای کشور آنچنان هم که گفته میشود، برای اقتصاد زیان آفرین نیستند؛ بلکه مجموع مشکلات آنها را در یک مسیر انحرافی قرار میدهد.
بررسیهای آماری نشان میدهد که در سایر صنایع هم ارزش آفرینی چندانی رخ نداده است، اما اگر صنعت خودروسازی از ید مدیران دولتی خارج شود و مدیران این خودروسازیهای در مجامع عمومی تعیین شوند و مدیران تعیین شده قدرت لازم را برای اتخاذ تصمیمهای کلان داشته باشند، بیشک در کاهش خسارات، مشکلات و چالشهای در یک سال نزدیک به ۱۰ درصد رشد خواهیم داشت.
در مورد اشتغالزایی وضعیت صنعت چگونه است؟
در سال گذشته ۵۵ هزار و ۵۷۷ نفر در گروه ایرانخودرو و ۴۳ هزار و ۵۱۶ نفر نیز در گروه سایپا مشغول به فعالیت بودهاند. به عبارتی دو خودروساز بزرگ کشور در مجموع ۹۹ هزار و ۱۰۰ نفر شاغل دارند.
این آمار نشان میدهد، خودروسازیهای کشورمان ۵ برابر خودروسازیهای کرهای در اشتغالزایی نقشآفرینی دارند؛ حال اینکه بسیاری از کارشناسان این موضوع را مورد نقد قرار داده و به موضوع نیروی مازاد اشاره دارند.
صنعت خودرو در سالهای اخیر مسیر رشد و توسعهای هم داشته است که به دلیل هجمههای فراوان به آن نادیده گرفته شده است.
چطور؟ در کدام بخشها شاهد این موضوع بودیم؟
برای مثال خودروسازیهای کشورمان در سالهای اخیر سطح خودروها را از یورو۴ به یورو۵ ارتقاء دادهاند؛ اما سوخت مناسب برای آنها وجود ندارد. حالا در این میان مقصر کیست؟ یا شرکتهای دانش بنیان بسیاری در حوزه خودرو فعالیت میکنند که موفق به ساخت قطعات مناسب برای صنعت خودرو هستند؛ اما تدابیر دستوری اجازه فعالیت به آنها را نمیدهد. بیش از ۱۰ سال است که ایران خودرو، خودروی برقی تولید کرده است. در تمام دنیا وقتی یک محصول تازه تولید میشود، دولت به آن یارانه میدهد و شرایط تولید انبوه و حضور بیشتر در بازار را تامین میکند. در حال حاضر چه شرایطی برای حضور خودروهای برقی در کشور مهیا شده است؟ دولت باید حامی و تسهیلگر بوده و شرایط حضور این محصولات در بازار را آماده کند. در مورد سی ان جی صحبتهای بسیاری شده است و پس از کش و قوسهای فراوان شرایط برای خودروهای گازسوز آماده شد، اما شما ببینید که با کوچکترین تکانههای تحریمی خودروهای گازسوز شرایط تامین سوخت ندارند. مقصر این جریان خودروسازیهای نستند. این دولت است که باید شرایط رشد و توسعه صنعت را فراهم کند. نه اینکه به کوچکترین اتفاق و یا سفارشی مدیران خودروسازیها را تغییر داده و آنها را مورد انتقاد قرار دهد. این مدیران انتصابات همین کسانی هستند که صنعت خودروسازی را به باد انتقاد میگیرند.
صنعت خودروسازی در کدام بخشهای دیگر میتواند تحول ایجاد کند؟
ببنید در حال حاضر گفته میشود که بخش قابل توجهی از سیستم حمل و نقل عمومی فرسوده و ناکارآمد است. از سوی دیگر تعداد ۶ میلیون از ۲۶ میلیون خودروی موجود در کشورمان فرسوده هستند که منجر به آلودگی بیش از حد هوا میشود. توسعه صنعت خودروسازی و حرکت در مسیر درست این صنعت نه تنها نقش موثری در رشد اقتصادی، اشتغالزایی، ارزآوری و ارزش آفرینی در اقتصادی دارد؛ بلکه میتواند در کاهش آلودگی هوا، کاهش ترافیک و حتی کاهش تصادفات جادهای هم موثر باشد. صنعت خودرو قابلیت تبدیل به بخش پیشران اقتصاد را دارد. خودروسازی میتواند به صنعت مهم و اصلی کشور تبدیل شود.
در مورد تصمیمهای دستوری که به موانع اصلی خودروسازیهای تبدیل شدهاند کمی صحبت کنید.
این را میتوان با مثالی تشریح کرد. در سالهای اخیر به دلیل تشدید تحریمها خودروسازیها ملزم شدهاند تا از کارخانههای داخلی ورقهای فولادی مورد نیاز خود را تامین کنند. بسیاری از این ورقها کیفیت مناسب را ندارند. به همین دلیل مشتریان نسبت به محصول نهایی انتقاد میکنند، درحالیکه فولادسازیها سطح استاندارد و کیفیت را رعایت نمیکنند؛ اما انتقاد به خودروسازیها وارد میشود. همچنین به دلیل قیمتگذاری دستوری خودروسازیهای کشور ۲۰۰ هزار میلیارد تومان متضرر شدند. طبق ماده ۹۰ اصل ۴۴ قانون اساسی این زیان را دولت باید به خودروسازیها بازگرداند، اما هنوز این اتفاق نیفتاده و کسی پاسخگوی زیاندهی این صنعت نیست. بسیاری از کارشناسان واردات را راهحل مشکلات صنعت خودرو میدانند در حالیکه توانایی ارزی برای واردات وجود ندارد و تمامی طرحهای توسعهای که برای صنعت خودرو در نظر گرفته میشود، کاملا ضد توسعه است.
راهحل واقعی چیست؟
باید سیاستگذاریها در صنعت خودرو مطابق با سیاستهای واقعی اقتصادی باشد. برای بازار خودرو باید بر مبنای معیارهای اقتصادی برنامهریزی شود. همچنین خودروسازیهای کشور صادراتی را انجام میدهند که صرفه اقتصادی ندارد و بیشتر برای بالابردن آمار و ارقامی است که بتوان از آن بهرهبرداریهای سیاسی کرد. برای رشد این صنعت صادرات باید به صورت جدی اقتصادی و بهصرفه باشد.صادرات زمانی مقبول است که دارای ارزش واقعی بوده و ارزش افزوده ایجاد کند.
آیا میتوان از تجربههای کشورهای دیگر برای توسعه صنعت خودروی کشورمان استفاده کرد؟
در کشورهای بزرگ دنیا صنعت خودرو پیشرفت چشمگیری داشته است. دیگر نمیتوان با خودروسازیها و قطعهسازان بزرگ جهان رقابت کرد؛ اما میتوان شرایط رقابتی برای خودروسازیهای کشور به وجود آورد. یکی از موارد این است که به بهانه رقابتی شدن صنعت خودرو آنها را باهم ادغام کرد. در حال حاضر انجمن خودروسازان کشور ۳۳ عضو رسمی دارد و انجمن قطعهسازان هم دارای بیش از ۴۰۰ عضو است. هیچ کدام از این شرکتها در سطح بینالمللی قابلیت رقابت ندارند. برای اینکه صنعت خودرو رشد کند نیاز به ادغامها و ابرادغامها داریم. اینجاست که صنعت خودرو به یک بلوغ لازم میرسد و بیشک نتایج مطلوبی بر روی اقتصاد کشور دارد. تولید واقعی منجر به این موضوع میشود.