فصل خاکستری سرمایه‌گذاری در بازار بورس

یک کارشناس بازار سرمایه معتقد است: بی‌‌‌اعتمادی نسبت به بازارسرمایه سبب خروج پول از این بازار شد و آسیب‌های زیادی به همراه داشت، ولی از آنجا که شکست، پل پیروزی است، با برطرف کردن برخی از مسائل، می‌توانیم شاهد بازاری پویا و پررونق باشیم.

به گزارش اکونگار به نقل از دنیای اقتصاد، سید محمدرضا اعلمی، کارشناس بازار سرمایه در یادداشتی نوشت: ریزش بازار در سال ۱۳۹۹، آغاز فصل جدیدی در بورس و اوراق بهادار است. البته بی‌‌‌اعتمادی نسبت به بازارسرمایه سبب خروج پول از این بازار شد و آسیب‌های زیادی به همراه داشت، ولی از آنجا که شکست، پل پیروزی است، با برطرف کردن برخی از مسائل، می‌توانیم شاهد بازاری پویا و پررونق باشیم.

تجربه را تجربه کردن خطاست. باید گفت مرور تجربیات دیگر کشورها می‌تواند از بروز مشکلات پیش‌رو جلوگیری کند و بررسی ساختارها و ریزساختارهای بورس‌های جهانی و همچنین نقش اثربخش دولت‌ها و عدم‌دخالت‌های مستقیم آنها در اقتصاد و بازارسرمایه را می‌توان مورد ارزیابی قرار داد.سوالاتی مانند این که «میزان حجم حقوقی‌های بورس ایران نسبت به بازار‌های جهانی چقدر است» نیز از این دست است؟ صرف‌نظر از اعداد و ارقام که جا دارد مورد پژوهش‌های دقیق دانشگاهی قرار گیرد، می‌توان گفت ما با بازاری نیمه‌دولتی طرف هستیم و حجم بسیاری از شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی وابسته به حاکمیت، از جمله بنگاه‌های مربوط به بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی و همچنین شرکت‌های مربوط به ستاد اجرایی فرمان امام به همراه برخی شرکت‌های خصولتی که عملا تحت مدیریت دولت هستند، ولی به نوعی غیردولتی قلمداد می‌شوند، قرار گرفته است.

این نوع نگاه به اقتصاد سبب بروز آسیب‌هایی شده که یکی از آنها ناتوانی در رقابت بخش واقعی خصوصی با این طیف وسیع از شرکت‌هاست. قیمت‌گذاری دستوری و ایجاد انحصار و دیگر موارد موضوع این یادداشت نیست؛ بنابراین با نگاهی کلی به نماد‌های حاضر روی تابلوی بورس به این نتیجه می‌رسیم که شاهد بازاری کنترل‌شده به لحاظ دارایی هستیم. حال این بخش شفاف اقتصادی است که به لطف ساختارهای قانونی، شرکت‌ها را مجبور به شفاف‌سازی در مقابل سهامداران خود و مردم می‌کند. اما شاهد فساد در بخش غیر‌شفاف اقتصاد هستیم؛ جایی که آمار دقیقی از برخی شرکت‌های تابعه بانک‌ها و میزان کنش‌های اقتصادی آنها در دسترس نیست.به هر حال این حجم از حقوقی‌های نیمه‌دولتی با داشتن برخی از امتیازات، گاه زمینه‌ساز به وجود آمدن بحران در بازار‌ها می‌شوند؛ حال آنکه بازارسرمایه بیانگر کلیت اقتصاد است و حال بد این روزهای بورس نشات‌گرفته از این ساختار مریض اقتصادی است.

این موضوع فقط به ساختارهای کلان اقتصادی محدود نمی‌شود و فراتر از آن به نوع تفکر تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران حوزه اقتصادی برمی‌گردد. آنجا که باید ساختارها و ریزساختارهای بازار سرمایه را ترمیم کنند و نگاه ایجابی به موضوع داشته باشند، مدام از پیش‌بینی‌پذیر کردن بازارسرمایه سخن می‌گویند. همچنین اقدامی عملی در خصوص پیش‌بینی‌پذیر شدن بازارسرمایه ندیدیم. شاید منظور از پیش‌بینی‌پذیری بازار، همان فریز کردن بازار است که طی دوسال گذشته تا حدی شاهد آن بودیم. به هر حال اکنون وقت آن است که اقدامات لازم را در جهت اصلاح بازار انجام دهیم. حذف دامنه نوسان و دوطرفه کردن بازار و اقداماتی از این دست می‌تواند کمک زیادی به کم کردن میزان رفتار گروهی معامله‌گران و همچنین پیش‌بینی‌پذیری بازار کند.

پژوهش‌های انجام‌شده در ایالات‌متحده بیانگر این موضوع است که دامنه نوسان، خاصیت آهنربایی دارد و استفاده از دامنه نوسان نامتقارن در ریزش‌های بازار در واقع به ایجاد صف‌های فروش کمک کرده و نه‌تنها جلوی ریزش بازار را نمی‌گیرد؛ بلکه سبب تشدید آن می‌شود.جالب بود که در پژوهش فوق ذکر شده است دولتمردان از دامنه نوسان استفاده می‌کنند تا این حس را به جامعه القا کنند که ما مواظب سرمایه شما هستیم؛ این درحالی است که خود می‌دانند در مقابل ریزش بازار، کاری از دستشان برنمی‌آید.این روزها شاهد هوای آلوده ناشی از سوءمدیریت‌های مسوولان در ادوار گذشته هستیم و هوای آلوده حاکم بر بورس نیز ناشی از سوءمدیریت‌های مدیران و تصمیم‌سازان است.حال با داشتن چنین تجربیاتی در بازار‌های جهانی و شرایط رکود فعلی بازارسرمایه می‌توانیم فرصت را غنیمت شمرده و گام‌‌‌های عملی درست را منطبق بر پژوهش‌های دانشگاهی برداریم و در خصوص اصلاح ساختارها و ریزساختارهای بازار سرمایه اقدام کنیم و در خصوص عدم‌دخالت مستقیم دولت در اقتصاد و به تبع آن در بازارسرمایه فکری کنیم. در نتیجه می‌توانیم شاهد اقتصادی قوی، پررونق و شفاف در جهت تولید ملی باشیم.

 

از دیگر رسانه ها
دیدگاه