هشدار پیمان مولوی، اقتصاددان در گفتوگو با «اکونگار»:
با این جهش مالیاتی، کار کردن ، دیگر بهصرفه نیست / با رشد صفر درصد اقتصادی، میخواهند از مردم مانند کشورهای مرفه غربی مالیات بگیرند
یک اقتصاددان در واکنش به افزایش درآمدهای مالیاتی دولت در بودجه سال آینده گفت:با این جهش مالیاتی، کار کردن ، دیگر بهصرفه نیست.
به گزارش اکونگار، دولت سعی کرده برای سال آینده بودجه ای انقباضی تعریف کند. اما به ازای کاهش درآمدهای نفتی، درآمدهای مالیاتی را افزایش داده است. پیمان مولوی کارشناس اقتصادی در گفت و گو با اکونگار تبعات این تصمیم را افزایش مهاجرت می داند و می گوید: در اقتصاد ایران دیگر کار کردن به صرفه نخواهد بود. او می افزاید: در کشورهای دیگر وقتی مالیات می پردازید ما به ازای آن رفاه متقابلی را دریافت می کنید. ما در ایران دومین ذخایر بزرگ گاز و چهارمین ذخایر بزرگ نفت جهان را در اختیار داریم. از سال 1390 تا امروز عدم النفع صادرات گاز 420 میلیارد دلار بوده است. این رقم یعنی زیرساخت، آسایش، رفاه، درآمد و رشد اقتصادی که متاسفانه از دست رفت.
*بودجه سال آینده که برخی جزئیات آن منتشر شده حکایت از یک بودجه انقباضی در بخش درآمدهای نفتی دارد. به عقیده شما پیش بینی های بودجه چقدر با واقعیت های اقتصاد منطبق شده است؟
اجازه دهید یک نکته را اشاره کنم. یک نیروی فکر در راس دولت وجود دارد که می خواهد مالیات را تحت عنوان نسبت مالیات با GDP همراستا با مالیات کشورهایی مثل اسکاندیناوی، انگلستان، آمریکا و کانادا کند اما به همراستا شدن رشد اقتصاد با کشورهای نامبرده اهمیت نمی دهد. در دهه 90 متوسط رشد اقتصاد ایران صفر بوده است. با متوسط رشد اقتصاد صفر و در اقتصادی که بزرگ نمی شود و حرکت رو به جلو ندارد، دولت با افزایش فشار مالیات دقیقا به دنبال چیست؟
به نظر من این یک فرار از به نتیجه نرسیدن برجام و کاهش درآمدهای نفتی ایران و فرار از این است که فرصت های مهم اقتصاد را از دست داده ایم.
من نمی گویم مالیات چیز بدی ست. معتقدم مالیات وقتی خوب است که بدانیم در کجا هزینه می شود. وقتی شبهای زمستان در اتوبان های تهران حرکت می کنیم مگر نباید این مالیات چراغ ها را روشن نگاه دارد؟ مگر نباید مالیات سیستم درمانی مطلوب برای میلیون ها ایرانی ایجاد کند؟ مالیات مگر نباید سبب شود مردم به صورت رایگان بتوانند تحصیل باکیفیت داشته باشند؟
*دولت به بهانه کوچک سازی بدنه خود، بخش های مهمی از آموزش و بهداشت را به بخش خصوصی واگذار کرده و توجیه هم این است که در یک اقتصاد آزاد باید از حضور بخش خصوصی در همه حوزه ها بهره برد.
در بزرگ ترین کشورهای سرمایه داری هم مردم می توانند رایگان و با کیفیت درس بخوانند. ما در ایران دومین ذخایر بزرگ گاز و چهارمین ذخایر بزرگ نفت جهان را در اختیار داریم. از سال 1390 تا امروز عدم النفع صادرات گاز 420 میلیارد دلار بوده است. این رقم یعنی زیرساخت، آسایش، رفاه، درآمد و رشد اقتصادی که متاسفانه از دست رفت. از این منابع استفاده نکردیم و در مقابل افتخار می کنیم که مدام بر درآمدهای مالیاتی افزوده ایم. مالیات چه کسی را بیشتر کرده ایم؟ کسی که رشد اقتصاد ندارد. کسی که تورم بالای 35 درصد در پنج سال گذشته را تجربه کرده است.
*تبعات رشد مالیات بر اقتصاد چیست؟
معتقدم رشد مالیات در شرایط تورمی فشار مضاعفی به اقتصاد ایران می آورد. کار کردن در اقتصاد ایران دیگر به صرفه نخواهد بود و موج مهاجرت را بیشتر خواهد کرد. در کشورهای دیگر وقتی مالیات می پردازید ما به ازای آن رفاه متقابلی را دریافت می کنید. اگر تورم را به زیر پنج درصد برسانند و رشد اقتصاد را طی 10 سال روی 4 درصد ثابت نگاه داریم به مرور می توانیم به این فکر کنیم که نقش مالیات را در تولید ناخالص داخلی ببریم به سمت کشورهایی که شبیه ما تولید می کنند. درآمد سرانه ما 3 هزار دلار است. ما با این درآمد سرانه که نباید مدل دانمارک را اجرا کنیم. اینجا عده ای آگاهانه یا ناآگاهانه موارد آکادمیکی بدون در نظر گرفتن شرایط عنوان می کنند که مثلا مالیات به تولید ناخالص ما در حد کشورهای پیشرفته نیست. چه چیز اقتصاد ما شبیه کشورهای پیشرفته است که باید مالیات ما باشد؟