«اکونگار»از گسترش «فقر آموزشی» گزارش میدهد
فضای آموزشی در تسخیر «بچهپولدارها»/«فرزندان کارگران» از تحصیل تَرد شدند
ادامه بحران اقتصادی باعث شده تا اقشار متوسط و روبهپایین جامعه رفته رفته از صحنه آموزشی ایران کنار روند و حالا جشنهای شروع سال تحصیلی را باید مختص به بچهپولدارها بدانیم.
بهگزارش اکونگار، بوی ماه مهر در سالهای اخیر برای همه اقشار جامعه یادآور روزهای خوب مدرسه نیست. «طبقه کارگر» و مزد بگیر رفته رفته از مدارس، کتابهای نو، لباسهای جدید، جشن شروع سال تحصیلی و ... تَرد شدهاند و این احساس تنها بهشکل آروز و رویا در ذهن نوجوانان تداعی میشود. بهدلیل کمرنگ شدن و حتی محو شدن طبقه متوسط جامعه در حوزه آموزش به یقین میتوانیم بگوییم که حتی تحصیل در مقاطع ابتدایی و متوسطه مختص به بچهپولدارهایی شده که در ادامه همه رشتههای خاص دانشگاه را مال خود میکنند. باوجود اینکه در قانون اساسی بر تحصیل رایگان برای همه اقشار جامعه تاکید شده است ولی نهتنها دولتها هزینه دانشآموزان را گردن نمیگیرند بلکه مدارس را هم بهفروش خواهند گذاشت تا در ادامه یادی از تحصیل رایگان در ایران باقی نماند.
در ادامه این گزارش با یکی از تحلیلگران حوزه آموزشی مصاحبه انجام دادهایم. نیکنژاد معتقد است از دولت دوم «محمود احمدینژاد» تحصیل و آموزش پرهزینه به اقشار بالا دستی جامعه اختصاص داده شد، در ادامه این روند اقشار متوسط و روبهپایین جامعه از آموزش دور ماندند. در ادامه این مصاحبه را میخوانید.
خانوادهها امیدی به تحصیل ندارند
«محمد نیکنژاد»، تحلیلگر مسایل آموزشی در پاسخ به این سوال که وضعیت اقتصادی چه تاثیری بر روی تحصیل و آموزش طبقه کارگر گذاشته است، بهخبرنگار اکونگار میگوید: «فشار اقتصادی که در سالهای اخیر گریبانگیر جامعه شده است بر همه اقشار فشار مالی وارد و در واقع سبک زندگیها را دگرگون کرده است. در این مورد آن قشری که بیش از سایرین زیر این بار کمر خم کرده «طبقه کارگر» و دیگر طبقات ضعیف جامعه هستند که دیگر امیدی به ادامه تحصیل ندارند. پیش از این یک خانواده کارگری که تنها مسیر مالیشان، حقوق سرپرست خانواده بود همه تلاش خود را میکردند تا فرزندشان در مسیر تحصیل بتواند به طبقات بالایی جامعه برسد و وارد دانشگاه شود.»
بچه کارگر از تحصیل حذف شد
نیکنژاد در همین مورد اضافه میکند: «در این مسیر خانواده با تحمل دشواریهای اقتصادی فرزند یا فرزندان را به کلاسهای کمک آموزشی میفرستادند و همچنین با سرمایهگذاری او را به سمت رشتههایی خاص مانند مهندسی، پزشکی و ... سوق میدادند ولی حالا چنین تلاشی وجود ندارد چون توان مالی خانواده به حدی نمیرسد که بتواند هزینههای تحصیل فرزندان را پرداخت کنند. از این رو با یقین میتوانیم بگوییم که در دو دهه اخیر آموزش تنها به خانوادههای طبقات بالایی جامعه تخصیص داده شده و در سالهای اخیر کمتر شاهد بودیم یک «بچه کارگر» از مناطق پایین جامعه در بین قبولیهای پزشکی حضور داشته باشد.»
او با اشاره به تجربه زیستی خود اضافه میکند: «از شروع بهکار دولت نهم رفته رفته وضعیت اقتصادی کشور دچار تزلزل شد و در ادامه با شروع موج تحریمها اقشار متوسط و روبهپایین جامعه بر اثر این بحران اقتصادی تنزل بیشتری پیدا کردند. بهنوعی که اکنون میتوانیم بگوییم طبقه متوسطی دیگر وجود ندارد و همه در رده اقشار فقیر جامعه قرار میگیرند. فقر اجتماعی و فرهنگی بهدنبال فقر اقتصادی وارد خانوادههای اقشار متوسط و مزد بگیر جامعه شدند. حالا میتوانیم بگوییم که این اقشار در حال کمسوادتر شدن هستند که آسیبهای اجتماعی زیادی آنها را تهدید میکند.»
دانشگاهها در تسخیر بچه پولدارها
این معلم با اشاره به گسترش فقر فرهنگی ادامه میدهد: «اکنون حتی مسوولان آموزش و پروش هم فقر آموزشی و طبقاتی شدن تحصیل را تایید میکنند و برابر آماری که خودشان اعلام کردهاند فقط در استان تهران، 12 هزار کلاس اولیِ باز مانده از تحصیل داریم که این آمار در سطوح مختلف آموزشی با ضریب بیشتری رو به افزایش است. آموزش در ایران که روزی رایگان بود و هر فردی از هر طبقهای میتوانست به جایگاه علمی و آموزشی خوبی برسد دیگر وجود ندارد. تحصیل در ایران فقط متعلق به اقشار بالای جامعه یا همان «بچه پولدارها» است. باتوجه به تَرد طبقه کارگر از تحصیل حالا همه رشتههای خاص مطعلق به بچهپولدارها است.»