تبعات افزایش ناچیز دستمزد کارگران/ قشرکارگر حداقل بگیر است
یک استاد دانشگاه در رابطه با تبعات عدم افزایش دستمزد کارگران گفت: «حدود %۲۷ قشر کارگری حداقل بگیر هستند و حدود ۵۰% دیگر تا ۲ برابر حداقل دستمزد را میگیرند.
به گزارش اکونگار به نقل از مهر، علی نصیری اقدم، استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: روایتهایی است، مثلاً وزیر کار فعلی چنین انتقادی دارد ولی من نمیدانم این انتقاد را براساس چه شواهدی میکند، درصورتیکه مطالعات این را نشان نمیدهد. افزایش حداقل دستمزد، نه تنها باعث افزایش سطح عمومی قیمتها نشده است، چون عامل ایجاد تورم چیز دیگری است؛ بلکه منجر به افزایش اشتغال هم شدهاست؛ چون شما وقتی دستمزد را افزایش میدهید انگیزه کار هم افزایش پیدا میکند و کارفرما هم انگیزه پیدا میکند نیروی بهتری را داشته باشد. تورم در سال ۱۴۰۱ ربطی به افزایش دستمزد نداشت و بخاطر ارز ۴,۲۰۰ تومان بود.
وزیر کار زمان تعیین دستمزد کارگران را اعلام کرد
تاثیر افزایش دستمزد روی تورم
وی در ادامه که این افزایش دستمزد موجب تورم بیشتر شده است یا خیر، توضیح میدهد: «روایتهایی است، مثلاً وزیر کار فعلی چنین انتقادی دارد ولی من نمیدانم این انتقاد را براساس چه شواهدی میکند، درصورتیکه مطالعات این را نشان نمیدهد. افزایش حداقل دستمزد، نه تنها باعث افزایش سطح عمومی قیمتها نشده است، چون عامل ایجاد تورم چیز دیگری است؛ بلکه منجر به افزایش اشتغال هم شدهاست؛ چون شما وقتی دستمزد را افزایش میدهید انگیزه کار هم افزایش پیدا میکند و کارفرما هم انگیزه پیدا میکند نیروی بهتری را داشته باشد.» در ادامه نصیری اقدم به این موضوع اشاره میکند که تورم در سال ۱۴۰۱ ربطی به افزایش دستمزد نداشت و بخاطر ارز ۴,۲۰۰ تومان بود.
کاهش شدید قدرت خرید کارگران
نصیری اقدم در پاسخ به این سوال که عدم افزایش دستمزد کارگران جز اینکه باعث کاهش قدرت خرید کارگران شده است (در سال جاری قدرت خرید کارگران ۴۰ درصد کاهش پیدا کرده است) دیگر چه هزینههایی برای اقتصاد ما دارد، میگوید: «سوال خوبیست، هزینههای فوقالعاده قابل توجهی را ایجاد میکند: ۱- نابرابری را در اقتصاد عمیق میشود، سهمبری نیروی کار از تولید کاهش پیدا میکند. مطالعاتی انجام شده است که نشان میدهد نه صرفاً در ۶ یا ۷ سال گذشته، بلکه درطی سالها این سهمبری کاهش پیدا کرده است. این پدیدهای را ایجاد میکند به اسم مالی شدن، یعنی صاحبان سرمایه روز به روز ثروتمندتر میشوند و افرادی صاحب نیروی کار هستند فقیرتر میشوند. ۲- این عامل باعث مهاجرت میشود. نیروی کار از بنگاه خارج شود و کسی که سالها از محل درآمدهای نفتی سرمایهگذاری کردید تا بالغ شود را از دست میدهید. ۳- بهرهوری نیروی کار کاهش میکند. ۴- تبعات اجتماعی فوقالعاده عجیب و غریبی دارد و جامعه واکنش نشان میدهد.» همه اینها باعث میشود دولت با انسداد سیاستی مواجه شود و هرکاری را که بخواهد انجام دهد با مقاومتی از سمت مردم مواجه میشود.
27درصد کارگران حداقل دستمزد را میگیرند
وی ادامه میدهد: «حدود %۲۷ قشر کارگری حداقل بگیر هستند و حدود ۵۰% دیگر تا ۲ برابر حداقل دستمزد را میگیرند، آیا این با مشاهدات ما سازگار است؟ خیر، حتماً شغل دوم دارند یا درآمدی غیر از این محل. بنگاهها در پرداخت بیمه و مالیات حداقل دستمزد درنظر میگیرند؛ همه اینها باعث میشود دولت با یک کسری بودجه بزرگ مواجه شود.»
نصیری اقدم عدم تأثیر افزایش دستمزدها در تورم را تحلیل میکند: «دستمزدها در حاشیه سود بنگاه، سهم دارند؛ وقتی شما دستمزد را بالا میبرید، حاشیه سود بنگاه کاهش پیدا میکند؛ اینجا یا باید قدرت قیمت گذاری داشته باشد یا با حاشیه سود کمتری ادامه دهد؛ به این معنی که سودآوری و قدرت سرمایهگذاریاش کم میشود و دستمزدهایی که میتواند پرداخت کند کاهش مییابد. اما این برای یک بنگاه بود، وقتی همه بنگاهها افزایش دستمزد داشته باشند به این معنی است که قدرت فروش همه بنگاهها افزایش میکند.»