دبیر انجمن سازه پیش ساخته فلزی سبک ایران در گفتوگو با «اکونگار»:
مهندسان مشاور برگه فروشی میکنند/ اشتغال مهندسان ناظر در اسنپ و تپسی
دبیر و عضو هیئت مدیره انجمن سازه پیش ساخته فلزی سبک ایران گفت: برخی مهندسین ما از عدم وجود اشتغال مناسب در حرفه خود امروز لاجرم مثلا در اسنپ و تپسی کار میکنند.
به گزارش«اکونگار»، سازمان برنامه و بودجه در تعیین حقوق مهندسان مشاور منطقی و مطابق با تورم سالانه عمل نکرده و این شاخص طی دو سال گذشته منفی شده است. نتیجه سیاستهای دستمزدی در حوزه مهندسی مشاور پیامدهای ناخوشایندی برای جامعه مهندسان داشته است. برگه فروشی و یا خارج شدن از این حرفه و همچنین مهاجرت سه پیامد مهم، سیاستهای دستمزدی سازمان برنامه است.
نبود بازار کار برای مهندسان مشاور
حسن نظرزاده دباغ، دبیر و عضو هیئت مدیره انجمن LSF(سازه پیش ساخته فلزی سبک) ایران در گفتوگو با «اکونگار» میگوید: با کمال تاسف می بینیم برخی مهندسین ما از عدم وجود اشتغال مناسب در حرفه خود امروز لاجرم مثلا در اسنپ و تپسی کار میکنند. این در حالی ست که سرمایه انسانی و نیروی انسانی متخصص از ذخایر اصلی مانند مالی و دارایی های ارزی و ریالی کشور با اهمیت است و امروز کشورهای دیگر برای متخصصان ایرانی فرش قرمز پهن کردهاند.
آژیر هشدار پنج چالش در حوزه مهندسان مشاور
وقتی تورم بالاست و هزینه های دستمزد با تورم بالا نمی رود انگیزه ها برای ماندن در این حرفه روز به روز کمتر می شود. طبیعتا نقش سازمان برنامه در ابلاغ این شاخصها بسیار اهمیت دارد.
او در این گفتوگو تشکیل ستاد بحران برای معضل کمبود نیروی متخصص در آینده را ضروری دانسته و تاکید میکند که دولت باید یک معاونت برای نیروی انسانی و حفظ آن ایجاد کند.
*فعالان حوزه خدمات مهندسی مشاور از روند کاهشی صادرات در این بخش میگویند و از این بابت ابراز نگرانی میکنند. دلیل این اتفاق چیست؟
معادلات در صدور خدمات فنی و مهندسی پیچیده شده است. دو ویژگی مهمی که باید برای صادرات داشته باشیم امروز به مشکل خورده است. اول اینکه ارتباط مالی ما با دنیا به واسطه مسدود شدن سوئیفت قطع است. دوم اینکه ما نمیتوانیم ضمانت نامههای ارزی برای صدور خدمات مهندسی دریافت کنیم.
*در شرایط محدودیت صادرات آیا در داخل ظرفیت استفاده از نیروهای مهندس مشاور را داریم؟
حداقل ظرفیت ایجاد کار برای تمام مهندسان مشاور کشور حدود 200 میلیارد دلار پروژه توسعهای در سال است که در داخل امکان چنین سرمایه گذاری را نداریم؛ بنابراین بهترین روش صدور خدمات فنی و مهندسی است. مهندسان ایران در طراحی و اجرا نه تنها نسبت به سایر کشورها عقب نیستند بلکه آخرین متدهای روز دنیا را فرا گرفته و در این بستر رشد کردهاند. فقط در ارتفاع سازیها و برج های بلند ممکن است مشکلاتی در ارائه خدمات مهندسی مشاور داشته باشیم، اما در سد، راه، تونل، شهرک سازی و انبوه سازی هیچ مشکلی نداریم. در واقع می توانیم بگوییم ایرانیها جزو 10 کشور بزرگ مهندسی دنیا هستند.
*ممکن است موج مهاجرت سبب شود در بخشهایی که امروز مزیت داریم در آینده دچار مشکل شویم؟
همانطور که اشاره کردم پیش بینی شده اگر ما بخواهیم تمامی مهندسانی که وابسته به رشتههای ساختمان، معماری، سازه، تاسیسات الکتریکال، ناظران، طراحان، سد، راه، تونل و .... را مشغول به کار کنیم باید 200 میلیارد دلار پروژه داشته باشم. طبیعی است در شرایط کمبود سرمایه گذاری توسعهای در کشور با موج مهاجرت شدید مهندسان روبرو باشیم. متاسفانه متخصصان ما برای داشتن زندگی بهتر مجبور به مهاجرت به کشورهای دیگر میشوند. برنده هم کشورهای میزبان هستند که متخصصانی که با هزینههای ما تخصص گرفته و دارای تجربه شدن در خدمت میگیرند و از دانش آنها استفاده میکنند. ذخایر انسانی ما امروز توسط کشورهای ثالث استفاده میشود و این جای نگرانی دارد.
در کشور ما برخلاف تمام شعارهایی که داده می شود برای بخش مهندسی ارزش قائل نمی شوند و مهندسان ما علی رغم میل باطنی خود ناگزیر هستند به برگه فروشی روی بیاورند. چون کار به اندازه همه مهندسان وجود ندارد.
امروز در پروژه نهضت ملی مسکن می توان بخش قابل توجهی از نیروهای متخصص را مشغول به کار کرد اما این پروژه هم در تامین بودجه مانده است.
*درست است که امروز پروژههای فعال کاهش یافته، اما این روند ممکن است در آینده و بارفع تحریمها برعکس شود. اگر در آینده شاهد فعال شدن پروژههای زیرساختی مثل نهضت ملی مسکن یا سایر پروژهها باشیم در غیاب سرمایه انسانی که امروز در حال مهاجرت است چه مشکلاتی برای پروژههای ایجاد خواهد شد؟
سرمایه انسانی از ذخایر مالی مهمتر است. اگر ما اینجا نتوانیم شغل برای آنها ایجاد کنیم قطعا مهاجرت خواهند کرد. امروز با کمال تاسف میبینیم بسیاری از مهندسان سازه و تاسیسات مکانیکی در اسنپ و تپسی کار میکنند. سال ها تحصیل کرده و تجربه اندوخته اند اما وقتی شغل نیست ناگزیر به گذران زندگی هستند.
این نقص ماست که نتوانستیم برای این نیروی متخصص شغل ایجاد کنیم. امروز فقط در بخش مهندسی شاهد مهاجرت نیستیم. در بخش های پزشکی و پرستاری و سایر تخصص ها نیز آمریکا و کانادا از ایران مهاجر می پذیرد. این کشورها با یک فراخوان به راحتی نیروهای متخصص ما را جذب می کنند.
نیروی انسانی به قدری ارزشمند است که برخی کشورها دانشجو از کشورهای دیگر می گیرند تا سرمایه ملی خود را ترمیم کنند. آنها را تربیت می کنند تا در خدمت توسعه آن کشور باشند.
یک فردی که در یک کشور اروپایی تحصیل می کند و می بیند آن کشور هزینه های تحصیل او را متقبل شده و برای او شغل فراهم می کند قطعا به کشور خودش باز نمی گردد. در حال حاضر جمعیت ایران مثل برخی کشورها از جمله ایتالیا در حال پیر شدن است. با بازنشسته شدن نیروهای فعال فعلی با بحران نیروی متخصص و جوان مواجه خواهیم شد. باید برای این اتفاق ستاد بحران تشکیل شود. همچنین در نهاد ریاست جمهوری باید یک معاونت برای سرمایه انسانی و پلانهای برنامه ریزی شده برای حفظ اشتغال آنها داشته باشیم. متاسفانه در کشور ما به دو مقوله وقت و سرمایه انسانی اصلا اهمیتی داده نمیشود.
*سیاستهای سازمان برنامه در حوزه تعیین حقوق مهندسان مشاور تا چه اندازه در روند مهاجرت آنها موثر بوده است؟
به رغم آنکه در کشور ما تورم اغلب دو رقمی بوده و گاها بیش از 40 درصد شده اما سازمان برنامه در بخش فهرست بهای شاخصهای سه ماهه، شاخص ها را طی دو سال گذشته منفی اعلام کرده است. این مساله سازگار با روند کار مهندسی نیست و خود این مساله باعث دلسردی جامعه مهندسی شده است.
به خصوص در پروژههای دولتی که به هیچ وجه برای جامعه مهندسان اعم از شرکت های خدمات مهندسی و خود مهندسان قابل قبول نیست و این یک امتیاز منفی برای سازمان برنامه و دولت محسوب می شود.
سازمان برنامه نقش بسیار مهمی می تواند داشته باشد. با در نظر گرفتن ردیفهایی برای پروژههای عمرانی و تخصیصهایی که به این پروژهها میدهد، میتواند زمینه حفظ نیروهای متخصص را فراهم کند. وقتی سازمان برنامه نتواند اهداف خود را در این زمینه محقق کند مشکلاتی را در بحث اشتغال نیز به بار خواهد آورد.
وقتی قیمتها در فهرست بها برای بخش های عمرانی منطقی پیش بینی شود و یا قوانینی که در ارتباط با صنعت احداث و مهندسان مشاور وجود دارد به درستی اجرا شود خود باعث ایجاد اشتغال میشود.
وقتی تورم بالاست و هزینههای دستمزد با تورم بالا نمی رود انگیزهها برای ماندن در این حرفه روز به روز کمتر میشود. طبیعتا نقش سازمان برنامه در ابلاغ این شاخص ها بسیار اهمیت دارد.