ورشکستگی بابیلون، زنگ خطری برای استارتاپهای هوش مصنوعی
ورشکستگی بابیلون هلث، استارتاپ فناوری سلامت بریتانیایی که در سال ۲۰۲۱ با ارزشی بیش از ۴ میلیارد دلار وارد بازار سهام شد، اما سپس به سرعت ورشکست شد، هشداری برای سایر شرکتهای نوپای هوش مصنوعی است که نتوانستند وعدههای خود را عملی کنند.
به گزارش اکونگار به نقل از تجارتنیوز؛ ورشکستگی بابیلون نوعی شوک به جهان هوش مصنوعی وارد کرده است. هنگامی که بابیلون هلث در سال ۲۰۲۱ وارد بازار سهام شد، ارزش آن بیش از ۴ میلیارد دلار بود.
اما اکنون که این شرکت به خاطر ناتوانی در عملکرد ورشکست شده، زنگ خطری برای استارتاپهای هوش مصنوعی به صدا در آمده است.
سقوط بابیلون هلث، استارتاپ فناوری سلامت بریتانیایی که در سال ۲۰۲۱ با ارزشی بیش از ۴ میلیارد دلار وارد بازار سهام شد، اما سپس به سرعت ورشکست شد، هشداری برای سایر شرکتهای نوپای هوش مصنوعی است که نتوانستند وعدههای خود را عملی کنند. منابع داخلی میگویند بابیلون هرگز قادر نبود به تبلیغات پرطمطراق خود در مورد هوش مصنوعی و نوآوری جامه عمل بپوشاند.
این ماجرا هشداری برای سرمایهگذاران و استارتاپهاست که نباید صرفا بر اساس تبلیغات و وعدهها سرمایهگذاری کنند، بلکه باید به توانایی واقعی عملی کردن وعدهها توجه نمایند. موفقیت در حوزه پیچیده مراقبتهای بهداشتی نیازمند تفکر عمیق و رویکردی محتاطانه است.
آنچه میخوانید روایت مجله وایرد (Wired) است از آنچه مصاحبه با چند از کارکنان سابق این شرکت به منظور واکاوی دلایل شکست این استارتاپ سرشناس.
مشاهدات اولیه یک پزشک از بابیلون
هیو هاروی در سازمان ملی سلامت بریتانیا (NHS) به عنوان پزشک مشاور کار میکرد. هاروی در حین انجام دوره تحقیقاتیاش، کمی با یادگیری ماشین سروکار داشت و پتانسیل هوش مصنوعی برای تحول در سیستم بهداشت و درمان را دیده بود.
اما او به شدت بر این باور بود که معرفی هوش مصنوعی در پزشکی قرار نیست در داخل سیستم دولتی رشد کند، بلکه حتما شرکتهای غیردولتی باید چنین سامانههایی را توسعه داده و در اختیار مردم و مراکز درمانی قرار دهند.
بنابراین وقتی دید یک استارتاپ نوپای و جذاب حوزه سلامت به نام بابیلون هلث (Babylon Health) توانسته نظر خیلی از کارشناسان این حوزه را به خود جلب کند، پیشنهادی برای همکاری به مدیرانش داد.
بابیلون هلث در سال ۲۰۱۳ توسط علی پارسا، بانکدار سابق ایرانیتبار بریتانیایی، در لندن تأسیس شده بود و هدف بلندپروازانهای داشت: میخواست همان تحولی را در نظام سلامت ایجاد کند که گوگل در اطلاعات کرد؛ یعنی آن را به طور رایگان و آسان برای همه در دسترس قرار دهد.
تا زمانی که هاروی در سال ۲۰۱۶ به شرکت پیوست، بابیلون هلث دهها میلیون دلار سرمایهگذاری خطرپذیر جذب کرده بود. این در حالی بود که در آن زمان، تنها چیزی که ساخته بود یک اپلیکیشن بود که به بیماران اجازه تماس تصویری با پزشکانشان را میداد. البته این اپلیکیشن بیتردید مفید بود، اما واقعا دگرگونساز نبود.
دلیل اقبال سرمایهگذاران به بابیلون هلث به خاطر هدفی بزرگی بود که این شرکت دنبال میکرد، یعنی یک سامانه مبتنی بر هوش مصنوعی که با دریافت علایم فرد بیمار، تشخیص بیماری را تسریع یا حتی کاملا خودکار میکرد.
هیاهو بر سر هیچ
هاروی که به کار در مراکز نهچندان جذاب سازمان ملی سلامت بریتانیا عادت داشت، میگوید در ابتدای ورود به بابیلون هلث، کاملا مجذوب محیط پرزرقوبرق این شرکت شد: لپتاپی که برای او روی میز منتظرش بود، دفتر فنی در منطقه مرفهنشین جنوب کنزینگتون، نوشیدنی رایگان و پیتزا در وقت ناهار.
اما خیلی زود، پس از اینکه هاروی توانست نگاهی به نرمافزار تحت توسعه شرکت بیاندازد، تمام این ذوق و شوق ناگهان فروکش کرد.
چیزی که به او نشان داده شد، مجموعهای از فایلهای اکسل بود که مسیرهای تصمیمگیری بالینی در آن وجود داشت. این فایلها توسط پزشکان جوان شاغل در شرکت تهیه شده بودند.
این پزشکان جوان، بدن را به قسمتهای مختلف تقسیم کرده بودند و بسته به اینکه کاربر روی کدام قسمت از بدن کلیک میکرد، اپلیکیشن بر اساس آنچه آنها «جریان بالینی» یا همان «درختهای تصمیمگیری» مینامیدند، عمل میکرد. هاروی میگوید: «آن موقع با خودم فکر کردم که این واقعاً هوش مصنوعی نیست.»
اما طی چند سال آینده، شور و شوق اطراف بابیلون هلث همچنان رو به رشد بود. این شرکت قراردادهایی با سازمان ملی سلامت بریتانیا و ارائهدهندگان بیمه سلامت بریتانیا به دست آورد.
غول فناوری چینی یعنی تنسنت (Tencent) قراردادی برای ارائه خدمات از طریق ویچت امضاء کرد. صندوق ثروت حاکمیتی عربستان ۵۵۰ میلیون دلار روی این شرکت سرمایهگذاری کرد. تا زمانی که در سال ۲۰۲۱ در بورس نیویورک عرضه شد، ارزش بابیلون هلث ۴،۲ میلیارد دلار بود.
اما زیاد طول نکشید که مشکلات جدی شرکت عیان شد. زیانهای شرکت در حالی که سعی میکرد رشد کند، در حال افزایش بود. قیمت سهامش به سرعت سقوط کرد.
در اواسط اوت امسال، پس از اینکه تلاش جدی شرکت برای خروج از این وضعیت ناخوشایند با شکست روبرو شد، اعلام شد که بخش بریتانیایی کسبوکار ورشکست شده است. شرکت همچنین دفتر مرکزی خود در ایالات متحده را تعطیل کرد، تعداد زیادی از کارکنان را اخراج کرد و در آنجا نیز ورشکستگی اعلام کرد.
وایرد با سه کارمند سابق بابلون هلث مصاحبه کرد تا روشن کند که چرا اوضاع برای این استارتاپ محبوب فناوری سلامت به این شکل اشتباه پیش رفت. آنچه این افراد در مورد فروپاشی این شرکت میگویند- آن هم در زمانی که علاقه سرمایهگذاران خطرپذیر به هوش مصنوعی و حوزه سلامت در اوج خود قرار دارد- هشداری است در مورد خطرات اولویت دادن به شعارها و تبلیغات پررنگولعاب به جای تلاش برای توسعه محصول. البته نه پارسا و نه بابلون هلث به درخواستهای متعدد برای اظهارنظر پاسخ ندادند.
پارسا نام شرکت خود را از شهر باستانی بابل (یا به انگلیسی بابیلون) اقتباس کرد. مورخ یونانی هرودوت میگوید بابل میدانی داشت که شهروندان در آن جمع میشدند تا نکاتی در مورد درمان دردهای خود به اشتراک بگذارند.
رشد سریع، به هر قیمتی
کارمندان سابق میگویند پارسا به «بلیتزاسکیلینگ» (blitzscaling) که نوعی رشد بیقیدوبند کارآفرینانه که اولین بار توسط رید هافمن، هم بنیانگذار لینکدین معرفی شد، علاقهمند بود.
براساس آموزههای این شیوه، در محیطی که در آن عدم قعطیت وجود دارد، به جای تمرکز روی اثربخشی، باید روی سرعت تمرکز کرد. کارمندان سابق بابیلون هلث میگویند شرکت به شکلی افسارگسیخته استخدامهای زیادی انجام میداد، و تیمها اغلب روی پروژههای موازی کار میکردند.
یک کارمند سابق که نخواست نامش فاش شود، میگوید در یک مقطع زمانی سه تیم مشغول کار روی سه نسخه متفاوت و ناسازگار با هم از اپلیکیشن شناسایی علایم بیماری بودند. این کارمند میگوید یک بار مدیر محصولی را در حال گشتوگذار در ساختمان در روز دوم کاریاش یافته است.
او را رها کرده بودند تا تیمی برای کار پیدا کند زیرا هیچ کسی در شرکت، وظایف و تیم مشخصی برایش مشخص نکرده بود. او فرض کرده بود که پیدا کردن تیم، بخشی از چالشی است که شرکت برای آموزش و هدایت شغلی او تدارک دیده است!
رفتارهایی عجیب
تیم مدیران ارشد دورانهای زیادی از تغییرات کارکنان را تجربه کرد. رهبران ارشد برای تفریح به جزایر زیبای آنتیگوا میرفتند. کارکنان چندان از این موضوع باخبر نبودند تا اینکه این خبر ناگهان در یک کانال عمومی درون شرکتی درز پیدا کرد.
یکی از کارمندان سابق میگوید پارسا «یک بار ایستاده از آنتیگوا گزارش داد در حالی که ظاهراً در دفترش بود.»
کارکنان سابق میگویند سبک رهبری پارسا «غیرمتعارف» و «گاهی اوقات خودخواهانه» بود. در یک مقطع، پارسا سعی کرد از استفاده از پاورپوینت در شرکت جلوگیری کند.
هاروی میگوید پارسا کارکنان شرکت را که آنها بابلیها مینامید سرزنش میکرد که چرا ساعت ۵:۳۰ بعدازظهر محل کارشان را ترک میکردند.
بنا به گفته کارکنان سابق، عجله پارسا برای گسترش شرکت به مراتب بیشتر از توانایی بابیلون هلث برای توسعه محصول نهایی بود. پس از پیوستن هاروی، شرکت او را مطمئن کرد که تیم دادهکاوی آنها در حال کار روی یک گراف دانش است که قطعات مختلف دادهها را با احتمالات به هم متصل میکند.
هاروی و همکاران پزشک او هزاران سوال پزشکی را پاسخ میدادند، مانند «احتمال ابتلای فرد مبتلا به زردی به هپاتیت چقدر است؟». پرسشها به تدریج ظریفتر میشدند؛ مثلاً احتمال اینکه کسی دو هفته زردی داشته باشد و هپاتیت بی داشته باشد چقدر است؟
هاروی میگوید: «هر چه جلوتر میرفتیم، پرسشها مضحکتر و بیربطتر میشدند» – و اینکه هنوز واقعاً مبتنی بر هوش مصنوعی نبود. البته یکی دیگر از کارمندان سابق بابیلون هلث که در تیم هوش مصنوعی کار میکرد میگوید احتمالاً تیم یادگیری ماشین فقط به خاطر سادگی صفحهگستردههای اکسل را به هاروی نشان داده است، اما قبول دارد که مدل درخت تصمیمگیری «چندان پیچیده نبوده است.»
در یک مقطع، قرار بود بیبیسی برای فیلمبرداری از فناوریهای شرکت به دفتر اصلی مراجعه کند. اما یک مشکل وجود داشت: اپلیکیشن هنوز تمام نشده بود و فقط برای مشکلات معده، مدلسازی شده بود. آما آن هم رابط کاربری نداشت.
هاروی به یاد میآورد که یکی از کارشناسان مجبور بود چند شب و آخر هفته در دفتر بخوابد تا چیزی شبیه به یک اپ درست کنند. هاروی میگوید: «اما همه میدانستیم.
این محصولی نیست که در حال ساختش هستیم. این ماکتی از چیزی است که با عجله و ساعات کاری زیاد برای نمایش به بیبیسی درست شده است.» این روایت هاروی توسط یک کارمند سابق دیگر تأیید شده است.
اپلیکیشن بررسی علائم بیماری بابیلون هلث به نام «جیپی ات هند» (GP at Hand) – به معنی پزشک عمومی در دسترس- در سال ۲۰۱۷ راهاندازی شد و وعده داد که با اتوماتیککردن برخی از پرسشهای بیماران، لیستهای انتظار طولانی بیماران در مراکز درمانی بریتانیا را کوتاهتر کند.
عجله برای ورود به بازار
هاروی مسئول دریافت مجوز اینکه اپ میتواند برای طبقهبندی بیماران مورد استفاده قرار گیرد از نهادهای مربوطه بود. در واقع او قرار بود ارزیابی اولیهای از وضعیت بیمار انجام دهد که مشخص میکرد چقدر فوری یک بیمار باید توسط پزشک معاینه شود. اما این موضع رسمی شرکت نبود.
پارسا در سال ۲۰۱۷ علناً میگفت میتواند این اپ میتواند بیماریهای مختلف را تشخیص دهد که البته ادعایی بسیار فراتر از واقعیت بود. هاروی میگوید پارسا تقریباً هر روز به سراغ او میآمد تا بپرسد آیا مجوز مقامات را گرفتهاند یا نه.
هاروی توضیح میداد که مجوز بالاخره صادر خواهد شد، اما صرفا برای بررسی اینکه آیا وضعیت بیمار اورژانسی است یا خیر.
در همان سال، شرکت ادعا کرد هوش مصنوعی آن در آزمونی که برای سنجش توانایی تشخیص بیماری توسط پزشکان استفاده میشود، از انسانها بهتر عمل کرده است، ادعایی که بلافاصله توسط متخصصان زیر سئوال رفت.
تا آن زمان، هاروی استعفا داده و به عنوان رادیولوژیست مشاور به سازمان ملی سلامت بریتانیا بازگشته بود. اما اپ بابیلون هلث در میان مردم محبوب شد – البته نه بدون انتقاد از سوی متخصصان مراقبتهای بهداشتی.
وقتی ایرادات آشکار شد
یکی از اولین کسانی که نسبت به اثربخشی بابیلون هلث در زمینه هوش مصنوعی هشدار داد، یک متخصص آنکولوژی مشاور سازمان ملی سلامت بریتانیا، به نام دکتر دیوید واتکینز بود.
دکتر واتکینز ابتدا تحت نام مستعار دکتر مورفی۱۱ در توییتر، به شکلی پیوسته موارد انحراف غیرمعمول ربات بابیلون از هنجارهای بالینی را مستند میکرد؛ مواردی مثل مانند پرسیدن از یک زن ۶۶ ساله نگران از تودهای در پستان که آیا باردار است یا شیر میدهد، و ناتوانی در تشخیص علائم حمله قلبی.
بابیلون هلث را در بیانیه عمومی، او را یکی از «اوباش فضای مجازی» نامید. اما نگرانیهای واتکینز ظاهراً به داخل شرکت نیز رسیده بود و حتی سازمان نظارت بر امور پزشکی بریتانیا نیز از آن آگاهی داشت.
گزارشی در سال ۲۰۱۷ از کمیسیون مراقبتهای بهداشتی، که ناظر بر خدمات بهداشتی و مراقبت اجتماعی در انگلیس است، اثربخشی خدمات بابیلون را زیر سؤال برد، که البته بابیلون در واکنش، تهدید به طرح دعوی علیه آن کرد.
در سال ۲۰۱۹، رسانه وایرد گزارش داد که بابیلون به سازمان ملی سلامت بریتانیا بیش از ۲۶ میلیون پوند (۳۲ میلیون دلار) هزینه تحمیل کرده است. سپس، در سال ۲۰۲۰، شرکت اعتراف کرد که اپلیکیشن شرکت دچار نقض امنیت داده شده است که سبب شد کاربران بتوانند دهها مشاوره ویدیویی انجام شده توسط بیماران دیگر را ببینند.
حتی هنگامی که خدمات آن در سراسر کشور گسترش یافته بود، بابیلون هلث در سودآور کردن مدل خود در بریتانیا با مشکل مواجه بود. پارسا شکست خود را به مشکلات ساختاری درون سازمان ملی سلامت بریتانیا نسبت داد. شرکت در اوت سال گذشته رسما آخرین قراردادش با سازمان ملی سلامت بریتانیا را لغو کرد.
دومینوی ورشکستگی بابیلون
اما پارسا از دیرباز آرزوی گسترش جهانی شرکتش داشت. این شرکت در کانادا مستقر شد، اما در سال ۲۰۲۱ عملیاتش در خاک کانادا را به یک شرکت کانادایی فروخت و در نتیجه، دفترش در این کشور را تعطیل کرد.
همان سال، یک تحقیق دولتی کانادایی دریافت که این اپلیکیشن مطابق با مقررات حریم خصوصی کشور نیست. بابیلون تمرکز خود را به آمریکا معطوف کرد و فکر میکرد میتواند آنجا از طریق برنامههای بیمه درمانی پول بیشتری به دست آورد. پارسا حتی به ایالات متحده هم نقل مکان کرد.
اما سرمایهگذاری آمریکا نیز در نهایت محکوم به شکست بود. این شرکت وارد بازاری بسیار شلوغ شده بود، و آمادگی رقابت را نداشت.
کریستینا فار، یک سرمایهگذار فناوری سلامت در شرکت اومرز ونچرز در سانفرانسیسکو میگوید: «اینجا تعداد زیادی شرکت مقیاسپذیر حوزه پزشکی از راهدور وجود دارد که سابقه بسیار طولانیتری از بابیلون دارند.»
یک کارمند سابق شرکت میگوید پارسا متوجه نمیشد که آمریکا یک بازار بالغ است. نقطه پایانی برای این کارمند زمانی بود که دید قراردادی برای ارائه خدمات درمانی از راه دور از طریق یک طرح بیمه سلامت دولتی در ایالت میزوری در حال تنظیم است.
در واقع، بابیلون کل مسئولیت و تعهدات مالی یک بیمهگر سلامت را برعهده میگرفت، بدون اینکه حق بیمههای سرسامآور مورد نیاز برای پوشش این نوع مسئولیت را از افراد دریافت کند. این کارمند با این قرارداد به شدت مخالفت کرد و آن را محکوم به شکست دانست و البته به همین دلیل، از شرکت استعفاء داد.
حتی اولین عرضه سهام شرکت در بازار نیز به سرعت نزولی شد. طی ۱۸ ماه پس از عرضه اولیه، ارزش سهام شرکت ۹۹ درصد سقوط کرد. پارسا این سقوط شدید را «یک فاجعه غیرقابل باور و کاملاً فراگیر» توصیف کرد. اما این سقوط چندان غیرمنتظره نبود. اگرچه بابیلون درآمدزایی داشت، اما به شدت هم زیانده بود.
در سال ۲۰۲۲، این شرکت ۲۲۱ میلیون دلار زیان کرد. در سه ماهه اول سال ۲۰۲۳، ۶۳ میلیون دلار دیگر زیان کرد. در ماه مه ۲۰۲۳، بزرگترین وامدهنده شرکت، یعنی آلباکور کپیتال، شرکت را خصوصی کرد و تلاش کرد آن را با یک شرکت دیگر فناوری سلامت، یعنی مایندمیز (MindMaze)، ادغام کند. این ادغام در اوایل اوت به پایان رسید.
ورشکستگی بابیلون تنها مورد نیست
بابیلون اولین شرکتی نیست که در تقاطع هوش مصنوعی و حوزه بهداشت و درمان با مشکل تبدیل وعدههای رنگارنگ به موفقیت تجاری مواجه شده است. دیوید وانگ، استادیار علوم اطلاعات بهداشتی و علوم داده در دانشگاه لیدز در بریتانیا میگوید که سرنوشت بابیلون پرسشهایی را در مورد چگونگی تجاریسازی هوش مصنوعی در حوزه سلامت مطرح میکند.»
وانگ به یک شکست دیگر اشاره میکند: شکست سنگین استارتاپ سنساین هلث (Sensyne Health)، یک استارتاپ هوش مصنوعی، که به دلیل اخراج از بورس لندن در سال ۲۰۲۲ هزینه ۱۸ میلیون دلار برای دو صندوق متعلق به سازمان ملی سلامت بریتانیا به همراه داشت داشت.
در همان سال، شرکت آیبیام نیز برنامه خود با عنوان «واتسون هلث» (Watson Health) را کنار گذاشت. اولیو آیآی (Olive AI)، یک استارتاپ خودکارسازی مراقبتهای درمانی با ارزش ۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱، در فوریه ۲۰۲۳ یک سوم کارکنان خود را اخراج کرد.
کارشناسان میگویند دلیل شکست شرکتهایی مثل بابیلون فقط این است که جایگزین کردن پزشکان با الگوریتم سخت است، و بین فرهنگ حرکت سریع و شکستن موانع در دنیای استارتاپهای تکنولوژی و آنچه در آنچه در حوزه سلامت وجود دارد که مراقبت از بیماران نیاز به درنگ و تفکر و زمینه دارد، تفاوت و تناقضی عمیق نهفته است.
راز موفقیت استارتاپهای سلامت
وانگ میگوید: «فکر میکنم قسمت دشوار دنیای استارتاپها این است که تعداد زیادی از افراد با ایدههایی وجود دارند که اکثر آنها در دنیای واقعی جواب نمیدهد. فکر میکنم اگر بیشتر متخصصان پزشکی درگیر بودند، خیلی سریع میتوانستند به شما بگویند کدام ایده شانس موفقیت دارد و کدام ندارد.»