تفاوتهای استارتاپهای ایرانی با خارجی/ عامل اصلی تمایز چیست؟
آنچه استارتاپهای ایرانی را بیش از همه با همتایان خارجی آنها متفاوت میکند. مسئله دستمزد است.
به گزارش اکونگار به نقل از تجارت نیوز، فضای کار استارتاپها در دنیا، مانند عملکرد آنها با دیگر محیطهای کاری شبهاداری متفاوت است. تفاوتی از جنس تکنولوژی، آزادی عمل، خلاقیت و حتی اقتصاد که باعث انگیزه نسبی برای نیروی کار در مقایسه با دیگر محیطها میشود. در ایران همچنین تفاوتهایی میان این دو وجود دارد اما آنچه استارتاپهای ایرانی را بیش از همه با همتایان خارجی آنها متفاوت میکند. مسئله دستمزد است.
محیط کاری استارتاپها و شرح وظایف و کارکرد نیروی کار دراین فضا، تفاوتهای قابل توجهی با دیگر محیطهای مشابه اداری دارد. اگر از گام نخست این تضادها شروع کنیم، به فرآیند جذب منابع انسانی و روش استخدام در این فضاها میرسیم که بدون شک با دیگر محیطهای اداری متفاوت است؛ از نوع گزینش تا نبود سختگیریهای مرسوم و بررسی سطح علمی و رزومه افراد که عمدتا بر توانمندی فرد اتکا بیشتری نسبت به روابط و عقاید دارد.
بر این اساس، در گام نخست یک نیروی فعال در استارتاپ تا حد زیادی با عملکرد و توان خود وارد محیط کار میشود که تفاوت قابل توجهی با دیگر محیطهای اداری از جمله سلسله مراتب استخدامهای دولتی دارد.
تعامل، خلاقیت و آزادی
با نگاهی کلاسیک و سنتی، فضای کاری در ایران همواره با سختی، خشکی و بعضا مرگ خلاقیت و نگاه دستوری از بالا به پایین همراه بوده است. محیطهای استارتاپی در اولین مواجه ارتباط بین نیرویی خود، سعی در ایجاد تعامل میان اعضا و افزایش قدرت خلاقیت در ارائه ایده و عملکرد روزمره دارند. خلاقیت و تعاملی که در سایه آزادی عمل تامین میشود و نیروی کار حتی در صورت فعالیت دورکاری، باز هم چنین فضایی را بر روند کاری خود احساس میکند. احساس آزادی در بیان نظرات خلاقانه، میتواند موجب ایجاد رضایتمندی بیشتری از شرایط کاری شود که بدون شک افزایش کارآمدی را به همراه دارد. این مسئله در محیطهای کاری کلاسیک و با منطق دستوری، بسیار کمرنگ است که نمونه مشخص آن را در برخی شرکتهای زیرمجموعه نهادهای دولتی قابل مشاهده است. شاید بتواند مدعی شد که یکی از دلایل اصلی پایین بودن میزان بهرهوری کاری در نهاد دولت نیز همین نبود تعامل، خلاقیت و آزادی است.
در یک محیط استارتاپی رقابت کاری روی عملکرد مشخص افراد صورت میگیرد و قضاوت سلیقهای در راستای ارتقاع افراد حدودا غیرممکن است، اما در محیطی که اثر مشخص و عمل عیان کمرنگ باشد، ارتقاع و رقابت با چاشنی سلیقه مدیران صورت میگیرد که موجب احساس نارضایتی و تفاوت معنایی خواهد شد.
معماری محل کار
اتاقهای مختلف و کوچک و با مرزهای بلند در محیطهای سنتی که همواره محل رقابت پنهان افراد یک مجموعه برای استقرار در اتاق بهتر میشود؛ در محیطهای کلاسیک کاری ایران موضوعی عادی است. اما این مسئله با توجه به لزوم سهولت و دسترسی آسان نیروها به دیتا و ابزار یکدیگر در محیطهای استارتاپی، تغییراتی را در فضای کاری رقم زده. این تغییرات موجب همسطحسازی فضای کار و به نوعی لزوم تعامل در یک محیط بدون مرز شده است.
فرهنگ کار استارتاپی، نیروی کار حاضر در محیط را ناچار به انعطاف و چابکی در عملکرد میکند. این انعطاف اگرچه به نوع رفتار و شخصیت افراد بازمیگردد، اما پیش از آن یکی از پازلهای شکلدهنده چنین انعطاف و تعاملی، قرارگیری در محیط کاری همسطح است.
ساعت، حقوق، مزایا
۸ صبح تا ۴ از مرسومترین زمانهای کاری در جهان است. ساعتی که تمامی ادارات و شرکتهای کلاسیک به ارائه خدمات میپردازند، اما استارتاپها به علت لزوم خدمات ممتد به کاربران، ساعات کاری متنوعی نیز دارند. همین ساعت کار متنوع تاثیر زمانی و رفتاری قابل توجهی بر نیروی کار دارد. چنین مسئلهای میتواند نگرانیها یک نیرو را به جهت قرارگیری منظم ساعتی در محیط کار کمرنگ کند. هرچند افزایش دورکاری در چنین محیطهایی نیز باعث نوعی تنوع در ساعت و محیط شده است که انعطاف و دسترسی بیشتری به نیروی کار میدهد. به نوعی استارتاپها محیط حذف مرزها هستند؛ مرزهای سرزمینی، اقتصادی و سنتی که هر کدام خلاقیت را محدود میکنند.
مبحث مهم دیگر در تفاوت استارتاپ با محیطهای کاری سنتی، مسئله حقوق و دستمزد است. حقوق و دستمزدی که طبق شواهد موجود و مشاهدات میدانی، به نسبت قوانین اداره کار، محیطهای دولتی و شرکتهای با منطق سنتی از ۲۰ تا ۵۰ درصد بیشتر محاسبه میشوند. اگرچه افزایش جذابیت مهاجرت و گسترش شرکتهای استارتاپی در منطقه، این مسئله را تا حدودی بیاهمیت کرده است و تفاوت دستمزد میان داخل و خارج کشور قابل مقایسه نیست؛ اما در اینجا مسئله تفاوت استارتاپها با غیراستارتاپ هاست نه استارتاپها با استارتاپها!
در خارج از ایران استارتاپها چگونه محیطی هستند؟
شاید در ظاهر محیط کار و فضای معماری آنها تفاوت چندانی میان استارتاپهای ایرانی و همتایان خارجی آنها نباشد، اما آنچه تفاوتها را پررنگ میکند مسئله اقتصاد است. یک نیروی فعال استارتاپی در ایران هر میزان حقوق که دریافت میکند، با توجه به ارزش پول و افزایش سرمایهگذاری در اکوسیستم استارتاپی کشورهای منطقه، قابل مقایسه با افرادی همسطح او در کشورهای دیگر نیست.
علاوه بر مسئله حقوق و دستمزد، رقابت بر سر مزایا و فراهم کردن محیط بهتر نیز در استارتاپهای خارجی آشکار است. ضمن اینکه موضوع مهم دسترسیهای اینترنتی و عدم محدودیتهای مرسوم در خارج از کشور، سهولت و قدرت بیشتری برای استارتاپها و نیروی کار آنها فراهم میکند.
یکی دیگر از تفاوتهای عمده میان استارتاپ ایرانی و خارجی، بحث عدم دسترسی استارتاپهای ایرانی به نیروهای متخصص خارجی است. زمانیکه به میزان حقوق و مزایا و شرایط و امکانات ایران توجه کنیم، به آسانی میتوان دریافت که چرا حتی یک برنامهنویس هندی یا روس به عنوان ارزانترین نیرو در میان همتایان خود نیز حاضر به حضور در ایران نیست. این مسئله امکان همکاری مستقیم و انتقال اطلاعات میان فعال استارتاپی ایرانی و خارجی را از بین میبرد.