زیر پوست اقتصاد، رفاه و معیشت جامعه چه میگذرد؟
در شرایطی که دولت از تحقق وعدههایش ناتوان بوده و گامی به سمت بهبود شاخصها برنداشته، از طریق دستاوردسازی و تشریح غیر واقعی شاخصها به دنبال آن است که بگوید اوضاع رو به بهبود است
به گزارش اکونگار به نقل از روزنامه تعادل، مرتضی افقه استاد اقتصاد دانشگاه چمران، یکی از شاخصهای مهم اقتصادی که تحلیل آن میتواند تصویری واقعی از وضعیت معیشتی جامعه ارایه کند، شاخص فلاکت است. بر اساس آمارها شاخص فلاکت در سال 95 حدود 19درصد و این شاخص در سال 1401 به بالای 50درصد رسیده است! اعداد و ارقامی که کاملا نمایان میکند وضعیت اقتصادی و معیشتی خانوارهای ایرانی چگونه است. برخلاف ادعاهای دولتمردان در خصوص بهبود شرایط این شاخصها بهطور شفاف و روشن نشان میدهد که زیر پوست اقتصاد، رفاه و معیشت جامعه چه میگذرد؟ در شرایطی که دولت از تحقق وعدههایش ناتوان بوده و گامی به سمت بهبود شاخصها برنداشته، از طریق دستاوردسازی و تشریح غیر واقعی شاخصها به دنبال آن است که بگوید اوضاع رو به بهبود است.دولت در ایام انتخابات 1400 وعدههایی را مطرح کرده بود، اما در تحقق این اهداف و وعدهها هرگز توفیقی در خور وعدههایش پیدا نکرد. وعده ساخت 1میلیون مسکن سالانه و 4میلیون مسکن طی 4سال، اشتغالزایی 1.5میلیون نفری سالانه، رساندن تورم به نصف، بیاثر گذاشتن تحریمهای اقتصادی و...هرچند مطرح شد اما تلاشی برای تحقق آن از سوی دولت صورت نگرفت.من نمیدانم آیا این وعدهها به عمد، با آگاهی و برای رای گرفتن از مردم داده شده یا در اثر اشتباهات محاسباتی مطرح شدند، اما در هر صورت و بنا به هر دلیلی ذیل وعدههای بر زمین مانده قرار میگیرند.دو سال و نیم از موعد تشکیل دولت سیزدهم میگذرد و اقداماتی چون دیپلماسی فعال و بهبود مناسبات ارتباطی با کشورهای همسایه به هیچوجه موفق نبودهاند.چرا که هر توفیقی نهایتا باید در بهبود شاخصها به خصوص نرخ تورم نمایان شود.فراموش نکنید، مهار نرخ تورم وعده اصلی دولت بود که هرگز نشانهای از بهبودش نمایان نشده است. ضمن اینکه شاخص فلاکت شامل دو گزاره اصلی است؛ یعنی نرخ تورم به علاوه نرخ بیکاری شاخص فلاکت را میسازد. قدرت خرید، تامین مسکن و اشتغال مهمترین گزارههای زندگی معیشت شهروندان را میسازد. دولت هرچند ادعا میکند تورم را به حدود 30درصد کاهش داده است، اما بررسی دقیق نرخ اقلام خوراکی نشان میدهد، شاخص تورم در مواد غذایی بسیار بیشتر از این ارقام 30درصدی است. این روند نشان میدهد دهکهای پایین و افراد مزدبگیر هنوزدرگیر مشکل تامین نیازهای اساسی خود هستند. شاخص فلاکت هم که ترکیبی از بیکاری و نرخ تورم است، همین واقعیاتها را منعکس میکند. در واقع دولت پیش نرفته بلکه در چمبره مشکلات بیشتر فرو رفته است. دولت عامدا یا به خاطر تامین نظر هواداران خود مواردی را در خصوص بهبود شاخصهای اقتصادی ذکر میکند اما آنچه که در میدان واقعیت، قابل مشاهده است، تغییری در زندگی مردم را نشان نمیدهد. حتی در برخی حوزهها شرایط اقتصادی بسیار بدتر شده است.البته تحلیلگران از قبل ظهور این اوضاع را پیشبینی میکردند و برای آنها قابل انتظار بود. وقتی دولت نتوانست تحریمهای اقتصادی را از طریق احیای برجام حل و فصل کند، درآمدهای نفتی را ارتقای قابل توجه دهد و جایگزینی برای درآمدهای نفتی هم پیدا نکرد، طبیعی بود که شرایط اقتصادی بدتر از قبل شده، فقر گسترش مییابد و قدرت خرید خانوارهای ایرانی کاهش مییابد. در اینجا پرسشی ممکن است مطرح شود و آن اینکه دولت و نظام حکمرانی، برای بهبود شاخص فلاکت چه باید بکند؟ یک راهکار، کوتاهمدت است و آن رفع تحریمهای اقتصادی از طریق احیای برجام است. این دولت اگر هنوز به این نتیجه نرسیده که بدون رفع تحریمها نمیتواند گام بلندی برای حل مشکلات اقتصادی بردارد، به نظرم در آینده هم در جا خواهد زد. در کوتاهمدت تا زمانی که مشکلات اقتصادی حل و فصل نشود، تا روند پیوستن به FATF برای ایجاد مراودات مالی مرتبط با تجارت نفتی و تجارت غیر نفتی حل نشود، نمیتوان توقع بهبود خاصی را در شاخصهای اقتصادی متصور بود. بنابراین دولت در نخستین گام باید تلاش کند زمینه احیای برجام را فراهم سازد. در بلندمدت اما نیازمند یکسری تحولات عمیق ساختاری هستیم که متاسفانه دیدگاه دولت در مسیر اجرای یک چنین تحولات ساختاری نیست. تحولاتی چون اصلاح ناترازیهای بودجهای، مالیاتی، یارانهای، بانکی و... در کنار اصلاح برخی روشهای نامناسب ریشهای از جمله این اصلاحات ساختاری است. البته من زیاد خوشبین نیستم که حتی اگر تحریمهای اقتصادی رفع شود، این دولت با این جریان فکری بتواند کار عمیقی انجام دهد. بلکه میتوان گفت در خوشبینانهترین حالت، «شرایط بدتر از این نمیشود.»چرا که ساختار فکری جریان اصولگرا اصولا توسعهای و در مسیر پیشرفت پایدار کشور نیست. به این بحث در آینده بیشتر خواهم پرداخت.