گزارش«اکونگار»از پیامدهای بمب ساعتی جانماییهای غیرکارشناسی
فعالیت ۱۵ کارخانه فولاد نامدار در کانون بیآبی کشور / چرا به صنایع آببر در کویر مجوز احداث دادند؟
بررسیها نشان میدهد که از بیش از ۵۰ فولادسازی کشور دست کم ۱۵ کارخانه نامدار فولاد در مناطق با تنش آبی شدید ایجاد شده است.
به گزارش اکونگار، ایده احداث کارخانه فولاد به اوایل قرن ۱۴ خورشیدی برمیگردد، اما تا عملی شدن این ایده ۴۰ سال زمان سپری شد. در سال ۱۳۱۷ قرار بود ایران با همکاری آلمان کارخانه فولاد ایجاد کند، ولی جنگ جهانی امکان این همکاری را از بین برد و با غرق شدن کشتی حامل تجهیزات توسط متفقین رویای شکل گیری صنعت فولاد برای سه دهه به فراموشی سپرده شد.
اقدام دوم برای ایجاد صنعت فولاد در کشور در سال ۱۳۴۶ انجام شد. این بار روسیه با شرایط آسان، ساخت کارخانه فولاد را در ایران آغاز کرد. اهواز، اصفهان، خراسان، کنگان و بندرعباس مناطقی بودند که برای اجرای این طرح در نظر گرفته شدند.
هرچند در دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی تنش های آبی به اندازه امروز نبود، اما در دهه های بعد که صنعت فولاد به عنوان صنعتی آب بر توسعه پیدا میکرد برای مکان یابی درست برای این صنایع مطالعه کارشناسی اصولی انجام نشد به طوری که در سالهای بعد نیز کارخانجات فولادسازی در مناطق درگیر با بحران آب احداث شدند.
۳۰ درصد فولادسازی ها درگیر کم آبی
در حال حاضر بیش از ۵۰ کارخانه فولادسازی در کشور وجود دارد که از این تعداد دست کم ۱۵ کارخانه نامدار در مناطق با تنش آبی شدید واقع شدهاند.
ذوب آهن قدیمیترین و معروف ترین کارخانه فولاد است که در اصفهان با بحرانهای آبی شدید واقع شدهاند. به جز این کارخانه فولاد مبارکه، فولاد قائم رازی و شرکت پروفیل فولادی اصفهان نیز در این منطقه واقع شده است.
در سالهای اخیر بحران آب در اصفهان به اندازهای شدت یافته که تخصیص حقابهها مدام به تعویق افتاده و بین بهرهبرداران از جمله بهرهبرداران کشاورزی در منطقه درگیریهای متعدد رخ داده است.
ذوب آهن در سال ۱۳۵۰ احداث شده، اما پروفیل فولادی ۱۳۷۱، فولاد مبارکه در سال ۱۳۷۲ و فولاد قائم در سال ۱۳۸۷ احداث شدهاند. یعنی با وجود آنکه مسئولان از بحرانهای آبی این منطقه اطلاع داشتند باز هم با احداث کارخانههای فولاد در این منطقه موافقت کردهاند.
فولادسازی در کویر
اینکه بر چه اصلی کارخانجات فولاد که صنایعی به شدت آببر هستند در کویر مکان یابی شدهاند محل پرسش اساسی است. در لیست کارخانجات احداث شده سه کارخانه در کاشان و یک کارخانه در یزد به عنوان شهرهای کاملا کویری جلب توجه میکند.
در کاشان سه فولادسازی به نام های فولاد کویر کاشان (۱۳۸۵)، شرکت فولاد امیرکبیر (۱۳۷۴) و مجتمع فولاد کیان (۱۳۸۰) احداث شده است که این کارخانه ها نیز با مشکل آب روبرو هستند. در یزد نیز مجتمع آهن و فولاد بافق احداث شده است. جالب آنکه مجتمع بافق در سال ۱۳۹۰ و بعد از بروز تنش های آبی فراوان در کشور ایجاد شده است.
نمونههای دیگر این اتفاق در خوزستان دیده میشود. فولاد اکسین خوزستان در سال ۱۳۸۴ و صبا فولاد زاگرس در سال ۱۳۹۳ فولادسازیهای خوزستان هستند.
دو کارخانه نوردسازی در سمنان نیز که در سال های ۱۳۷۲ و ۱۳۸۳ احداث شدهاند همچنین فولاد خوزستان اهواز (۱۳۶۸) و فولاد کاویان (۱۳۷۲) در اهواز از جمله کارخانجات با مشکل آبی هستند.
به جز موارد یاد شده در تهران نیز سال ۱۳۸۰ گروه صنعتی تهران شرق احداث شد که امروز با توجه به مشکل فراگیر آب در این استان، مجتمع یاد شده هم درگیر مشکلات آبی ست.
هزینههای گزاف برای انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان
برخی مسئولان و فولادیها به جای پذیرش اشتباه غیرکارشناسی خود در جانمایی فولادسازیها که چالش ملی و خطرناک فوق بحران آب را تشدید میکند و تلاش برای اصلاح ریشه ای این خطای بزرگ، طرح های مانند انتقال آب از خلیج و فارس و دریای عمان به کارخانجات فولادسازی را تبلیغ و در دستورکار قرار داده اند که به اعتقاد قاطبه کارشناسان، پیشاپیش محکوم به شکست و نه فقط مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه بودجه و مبالغ کلانی را از جیب مردم، هدر خواهد داد. در تازهترین نمونه از اینگونه تخصیص بودجههای کلان، میتوان به اعلام مدیرعامل فولاد مبارکه اشاره کرد که اردیبهشت امسال از «سرمایهگذاری ۷۵ هزار میلیاردی صنایع اصفهان برای انتقال آب دریا» خبر داده و افزوده است:«رقم سرمایهگذاری در فاز اول پروژه انتقال آب دریای عمان به اصفهان ۲۵ هزار میلیارد تومان و در فاز دوم برای تجهیزات ۵۰ هزار میلیارد تومان است.»
مشخص نیست این جنس راهکارهای رویایی از چه میزان پشتوانه کارشناسی درون سازمانی برخوردار است اما کارشناسان مجرب و مستقل، دلایل و مستندات عدیده ای برای ناکارآمدی آنها دارند که در مجال مناسب باید به آنها پرداخت.