گزارههای افزایش قیمت بنزین در سال ۱۴۰۴
در مورد افزایش قیمت بنزین گزارههایی وجود دارد که متاسفانه این روزها کمتر به آن پرداخته میشود. واقع آن است که مصرف انرژی در ایران بالاست که مقامات اجرایی و مدیران بهکرات درباره آن صحبت میکنند اما کمتر شاهد آن هستیم که درباره چرایی این افزایش مصرف در ایران به درستی و به صورت تحلیلی و میدانی بحث شود.
به گزارش اکونگار به نقل از روزنامه تعادل، پیمان مولوی، کارشناس اقتصادی در یادداشتی نوشت: در مورد افزایش قیمت بنزین گزارههایی وجود دارد که متاسفانه این روزها کمتر به آن پرداخته میشود. واقع آن است که مصرف انرژی در ایران بالاست که مقامات اجرایی و مدیران بهکرات درباره آن صحبت میکنند اما کمتر شاهد آن هستیم که درباره چرایی این افزایش مصرف در ایران به درستی و به صورت تحلیلی و میدانی بحث شود. از سوی دیگر، مسوولان اعلام میکنند که ادامه این روند به صورت فعلی ممکن نیست و باید اصلاحاتی در نظام تصمیمسازیهای کشور در حوزه قیمت حاملهای انرژی داده شود، اما مانند هر اصلاح دیگری، اصلاح قیمت حاملهای انرژی هم به زمینه و بسترهایی نیاز دارد که درباره آن بحث و تبادلنظر نمیشود. اینگونه است که در ایران ارزیابی، تحلیل و تصمیمسازی درخصوص یک موضوع مهم و کلیدی به نام قیمت بنزین و حاملهای انرژی که تبعات شگرف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی دارد به صورت تکبعدی و یکجانبه صورت میگیرد. در این یادداشت تلاش میکنم به واقعگرایانه ابتدا معادله بنزین را صورتبندی کرده و سپس راهحل آن را ارایه کنم:
۱) خودروهای غیراستاندارد: ابتدا بیایید نگاهی به چرایی بالا بودن مصرف سوخت در ایران داشته باشیم. مصرف سوخت در ایران بالاست، نه به خاطر اینکه مردم ایران درک درستی از منافع خود و کشورشان ندارند، بلکه به این دلیل که خودروهای ایرانی به نسبت خودروهای استاندارد جهانی مصرف بنزین بسیار بالایی دارند. وقتی یک خودروی نیمه استاندارد جهانی ۴ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر مصرف میکند و خودروهای ایرانی همین میزان مسافت را با مصرف ۱۳ لیتر بنزین طی میکنند، یعنی یک جای کار مصرف بنزین در ایران ایراد دارد. روشن است که بخش اعظم مصرف بنزین در ایران را مصرف خودروها تشکیل میدهند. دولت برای مقابله با این بحران به جای رفع معضل مصرف بالای خودروهای داخلی، قصد دارد قیمت بنزین را افزایش دهد! روشن است که هر عقل سلیمی به دولت توصیه میکند ابتدا مصرف بنزین خودروهای ایرانی را مانند هر نقطه دیگری در جهان استاندارد کن، از خودروهای برقی و هیبریدی استفاده کن، حمل و نقل عمومی و بیآرتیها و متروها را بیشتر کن و بعد در صورتی که معادله هنوز حل نشده باقی مانده بود، اقدام به افزایش قیمت حاملهای انرژی کن!
۲) تورم: دومین مساله در مورد قیمت بنزین که از سوی دولتمردان به عنوان دلیل ضرورت اصلی افزایش قیمت بنزین مطرح میشود، پایین بودن نرخ بنزین ایران در مقایسه با نرخ دلاری آن در سایر کشورهاست. صورتبندی این معادله هم به این صورت است که ارزش پول ملی ایرانیان به دلیل تحریمها و نظام تصمیمسازیهای غلط اقتصادی در دولتهای قبلی با نزول مستمر همراه بوده و این نزول باعث شده که نرخ ریالی بنزین در نسبت به نرخ دلاری آن همواره کاهنده و ارزان باشد. ریشه کاهش ارزش پول ملی در ایران تورم است. تا زمانی که دولت فکری به حال تورم فزاینده در ایران نکند هر اقدامی برای افزایش قیمت بنزین، مقطعی، کوتاهمدت و غیرمستمر بوده و به سرعت اهمیت خود را از دست میدهد. اساسا قیمت بنزین در این شرایط خود به عاملی برای کاهش ارزش پول ملی بدل میشود. روشن است نرخ بنزین در کنار نرخ دلار، دو متغیر مهم در نوسانات تورمی است. هر زمان که نرخ دلار بالا رود یا قیمت بنزین در دالان صعودی قرار بگیرد، مجموعه اقلام و کالاها در این کشور با افزایش قیمت مواجه شده و گرانتر میشود. این افزایش قیمت به معنای کاهش ارزش پول ملی است. در واقع افزایش قیمت بنزینی به سرعت باعث نوسانات تورمی شده و دوباره در مقایسه با نرخ ارزی که بالا رفته، اندک به نظر میرسد. بنابراین دومین ضرورتی که دولت مقدم بر افزایش قیمت بنزین باید به آن توجه کند، مهار تورم است.
۳) بهرهوری: دولت اعلام کرده، دیگر توان کشیدن هزینههای فزاینده مصرف بنزین را ندارد. در عین حال اعلام میکند که تداوم این روند کسری بودجه را تعمیق کرده و باعث استقراض، رشد نقدینگی و نوسانات تورمی میشود. موضوع مهم در این میان اما بودجه غیربهرهوری است که دولتها در ایران راهی مجلس میکنند. بودجهای که در آن به گواه دولتمردان، ردیفهای بسیاری وجود دارد که تاثیری در تولید ناخالص ملی کشورمان ندارد. از سوی دیگر بنا به اعلام شخص رییسجمهور، نیروهای مازاد بسیاری در دستگاههای دولتی وجود دارند که عملا نقشی در رشد اقتصادی کشور ندارند. دولت برای تراز کردن بودجه خود، بهتر است ابتدا اقدام به حذف ردیفهای غیرضروری و کوچک کردن دولت و در کل افزایش بهرهوری در ساختار اجرایی کند. این اصلاحات باعث کاهش هزینههای جاری دولت و فشار کمتر به بودجه خواهد شد. بنابراین ارتقای سطح بهرهوری هم موضوع دیگری است که مقدم بر گرانی بنزین باید مورد توجه دولت قرار بگیرد. در کنار این موارد سایر موضوعاتی چون، توسعه حمل و نقل عمومی افزایش معافیت، آزادسازی واردات خودروهای نو و کارکرده، افزایش دستمزدها مطابق قانون و تورم و... بخشی از ضرورتهایی است که مقدم بر این تصمیم باید درباره آنها تصمیمسازی درست شود.