انتقاد از گزارش وزارت رفاه درباره کاهش سطح فقر

فوری‌ترین تغییر ریل برای رفاه اجتماعی، بازآرایی ساختار نهادی به نفع تولید و علیه مفت‌خوارها، رباخوارها و دلال‌ها و وارداتچی‌ها است.

به گزارش اکونگار به نقل از تسنیم، فوری‌ترین تغییر ریل برای رفاه اجتماعی، بازآرایی ساختار نهادی به نفع تولید و علیه مفت‌خوارها، رباخوارها و دلال‌ها و وارداتچی‌ها است.

« هر کس که خیرخواهِ عالمِ دولت پزشکیان بوده، تاکید کرده در صورت تداوم ریل حکمرانی موجود، این دولت هم محکوم به شکست و بدنامی است. اگر آقای پزشکیان از دریچه اندیشه توسعه، تیم صاحب صلاحیتی می داشت، باید تمام انرژی شان را می گذاشتند دراین چند هفته با حداکثر ظرفیت و توان درباره مولفه های کلیدی این تغییر ریل، گفت و گوی ملی راه می انداختند. اکنون هم این گونه نیست که اگر متوجه شدند و پذیرفتند، بگویند دیگر زمان گذشته است! بلکه هر لحظه ای شروع کنند، از شروع نکردنش بهتر است. آنها که حامی واقعی او هستند و امیدوارند آبی برای ایران گرم شود، تاکید دارند در چارچوبی که تاکنون ایشان جلو رفته است، آبی گرم نخواهد شد. آن تغییر ریلی که فوری‌ترین و عمیق‌ترین اثر را روی رفاه و تامین اجتماعی ما می‌گذارد، بازآرایی ساختار نهادی به نفع تولید و علیه مفت‌خوارها، رباخوارها و دلال‌ها و وارداتچی‌ها است.»

دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد با انتقاد از گزارش منتشر شده توسط وزارت کار که در آن عنوان شده اندازه جمعیت فقیر کشور در سال ۱۴۰۲ کاهش پیدا کرده است، درباره روش شناسی تهیه آن گزارش وزیر کار فعلی را به مناظره دعوت کرد می‌کنم و گفت: در این مناظره برایتان آشکار خواهم کرد که چون عموما در چهارچوب مناسبات رانتی، افرادی که به مسئولیت‌های کلیدی گماشته می‌شوند اهلیت حرفه‌ای را ندارند به خوبی می‌توانند آلت دست مناسبات قرار بگیرند. چنین گزارشی به مسئولان کشور می‌دهند و بعد آن مسئول می‌گوید پس من راحت بروم و بخوابم! از او نمی‌پرسند مگر شما چه کرده‌اید که جمعیت فقیرتان کاهش پیدا کرده!؟

تا اطلاع ثانوی افسردگی، سرخوردگی و بریدن ممنوع!

وی ادامه داد: نمی‌دانید که سال ۱۴۰۱ وحشتناک‌ترین و مهلک‌ترین ضربه‌ها را به معیشت مردم با آن سیاست خطای حذف ارز ترجیحی وارد کردید!؟ شما متوجه نمی شوید که از ترس واکنش‌های انفجاری مردم، بر فراز موازین قانونی، پرداخت سوبسید نقدی نزدیک به ۱۰ برابر آنچه که ماهانه پرداخت می‌شده را به طور یکباره پرداخت کردید! تمام این‌ها را فراموش کردید!؟

ریشه اصلی همه بحران‌های کنونی ایران به مناسبات رانتی برمی‌گردد

دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس موسسه «مطالعات دین و اقتصاد» که در نشست بررسی «بحران رفاه و تامین اجتماعی» در محل این موسسه سخن می گفت، با یادآوری اینکه علامه طباطبایی در بحث‌های مربوط به اصول فلسفه و روش رئالیسم این بحث را مطرح می‌کنند که حل و فصل هر مسئله‌ای یک سلسله مقدمات ادراکی دارد و برای برون رفت از بحران باید آنها را با دقت شناسایی کرد، اظهار داشت: ریشه اصلی همه بحران‌های کنونی ایران به مناسبات رانتی برمی‌گردد و مقدمه ادراکی تداوم مناسبات رانتی این است که بحث از یک سطح نادرست یا از یک مکان نادرست مورد توجه قرار بگیرد.

وی ادامه داد: آنچه که به عنوان هدیه‌ای به کل ساختار قدرت و به ویژه دولت جدید می‌توانیم تقدیم کنیم، این است که باید ابتدا مسئله اندیشه‌شان را در این زمینه حل و فصل نمایند و برای این کار نقطه عزیمت درست را انتخاب کنند.

تعدادی از بزرگترین متفکران قرن بیستم می‌گویند اگر هر کشوری بخواهد نجات پیدا کند ابتدا باید علم را فصل الخطاب قرار دهد. اگر غیر از این باشد به هر جای دیگری حواله داده شود، حتی اگر حداکثر حسن نیت را هم داشته باشند فایده ندارد.

چرا کتاب اقتصاد مطهری خمیر شد!؟

این اقتصاددان، با تاکید بر اینکه گفته می‌شود اقتدارهای مبتنی بر پول، زور و فریب باید جای خود را به اقتدارهای مبتنی بر علم دهد، یادآور شد: بعدها در تاریخ خواهند نوشت کتاب «مبانی اجمالی اقتصاد اسلامی» مطهری را به دلایلی خمیر کردند که اکنون جزء بدیهیات اولیه معتقدان جدی سرمایه‌داری است اما ایده‌ای که مطهری مطرح کرده بود را با برچسب سوسیالیسم کوبیدند.

خود این مساله نشان می‌دهد این جوسازی‌ها که یک بار هاله تقدس مذهبی روی آن می‌کشند و بار دیگر شکل مدرن به آن می‌دهند، همه بازی ای برای این است که فریب، با همه سوء کارکردهایش در ایران ادامه داشته باشد. از این جهت است که امثال شهید بهشتی و شهید مطهری می‌گفتند اگر با هر بهانه‌ای، آزادی‌های مشروع را محدود کنید، آبروی دین را می‌برید و کشور را دچار انحطاط می‌کنید.

تفکری ساخت مجتمع فولاد ایران در بندرعباس را توطئه استکبار جهانی می دانست!

با5برابر شدن هزینه، مجتمع فولاد به مبارکه منتقل شد!

مومنی ادامه داد: یک باره ابتدای انقلاب، کسانی که من به آنها برچسبی نمی زنم؛ چرا که خودشان به اندازه کافی دارند، هویی راه انداختند که تصمیم برای ساخت مدرن ترین مجتمع فولاد ایران در بندرعباس، توطئه استکبار جهانی است. وقتی درباره علت این تحلیل از آنها سوال پرسیده می شد، می گفتند در این منطقه، تاسیسات ساخته شده به راحتی به دلیل آب و هوای خاص کنار دریا، خوردگی پیدا می کنند!

خدا می داند با چه مرارتهایی و با بالغ بر 5 برابر کردن هزینه های استقرار، کارخانه را در مبارکه اصفهان مستقر کردند و وقتی آرامش حاصل شد، نتایج تحقیقات نشان داد 75درصد واحدهای فولادی دنیا کنار دریا مستقر هستند. در اثر این مافیای فریب و رسانه محور، ما چه هزینه هایی می پردازیم!

این استاد اقتصاد با تاکید بر اینکه اینکه می گوییم اقتدارهای مبتنی بر پول، زور و فریب باید جای خود را به علم بدهد، مساله ای بسیار بزرگ است، اضافه کرد: یکی از راهگشاترین حرفهایی که مطهری در آن کتاب زد، این بود که نقد بسیار عالمانه و ژرف اندیشانه ای به اسلوب اندیشه ورزی فقیهان ایران کرده بود. هر کس مطهری و اندیشه ها و سلوکش را می شناخت، می فهمید که کمتر کسی بود که در قرن بیستم در میان روحانیان، نسبت به صنف روحانی غیرت داشت.

هر کس غیرت داشته باشد، بی پرواتر نقد می کند. این از بیچارگی در ایران است که تا یک نفر در ایران نقد می کند، تصور می شود او دگراندیش، برانداز یا اپوزوسیون است. بسیار جالب است که رانتی ها هم به این باور احمقانه دامن می زنند و خیلی از حکومتگران فاقد صلاحیت یا کم صلاحیت هم این را می پذیرند و تصور می کنند هر کسی بیشتر چاپلوسی کرد، بیشتر مدافع نظام است. خیلی تلخ است و از این نظر، گویی ما چند صد سال است تکان نخورده ایم و این ماجرای عجیبی است.

بازخوانی کتاب خمیرشده مطهری ضرورت بزرگ اندیشه ای

مومنی با بیان اینکه مطهری در آن کتاب، کوبنده ترین نقدها را به روش شناسی فقه وارد کرده است، ادامه داد: مطهری می گوید برخی فقیهان ما بزرگترین مقصران انحطاط اندیشه ای هستند و به اینکه ما بتوانیم اسلامی متناسب با اقتضائات زمانه ارائه کنیم، کمک بایسته ای نکردند. اینکه می بینید اکنون تعداد روحانیونی که وقتی حرف می زنند، آدم از مسلمان بودنش شرم می کند، بالا است به این دلیل است که هشدارهای امثال مطهری و بهشتی مورد توجه قرار نگرفت.

مطهری می گوید اسلوب اندیشه ورزی فقهی ما، در فهم سرمایه داری و عدالت خطاهای بزرگ کرده و این خطاها را در آنجا برشمرده و بازخوانی آن کتاب خمیر شده، بسیار می تواند به نجات کشور از این انحطاط اندیشه ای که به نام اسلام، برخی از روحانیون را دچار کرده، کمک کند.

تا عدالت در مرکز قاعده و قانون قرار نگیرد، نمی‌توان اخلاق را رایج کرد

این استاد دانشگاه توضیح داد: بحث ایشان این است که سیستم فقاهت ما، با موضوع سرمایه داری، نه به مثابه یک مساله مستحدثه، بلکه با همان رویکرد جزء نگر و موردی اندیش فقهی، برخورد کرده و می گوید تا این گونه باشد، شما نمی توانید فهم مقتضی زمان به نام اسلام پیدا کنید. در مورد عدالت هم آقای مطهری می گوید گرایش غالب این است که رویکرد مقدس مآبانه جاهلی به فهم مساله عدالت سیطره داشته است.

تعبیر بسیار تکان دهنده ای دارد، در مناسبات رانتی هر میزان که کرکره عقل را پایین بکشند و ضریب اهمیت احساسات و عواطف را بالا ببرند، مناسبات رانتی پایدارتر می‌شود در آنجا مطهری می‌گوید شما اگر فهم بایسته از عدالت نداشته باشید، علم، عقل و اخلاق رشد نخواهد کرد.

اکنون باید به آنها که اظهار فضل دلسوزانه می‌کنند و می‌گوید راجع به اخلاق فکری کنید گفت چه از نظر اسلام و چه از نظر متفکران بزرگ فلسفه سیاسی، تا زمانی که مسئله عدالت را در مرکز قاعده و قانون خود قرار ندهید، نمی‌توانید اخلاق را رایج کنید.

با اینکه هر سال گزارش‌های انحطاط از نظر هنجارها بیشتر می‌شود اما باز به جای اینکه با فهم عالمانه، ریشه‌های اصلی مسئله را شناسایی کنند مرتبا بودجه نهادهای موعظه‌گر را افزایش می‌دهند.

با تداوم مناسبات رانتی، فقر، فساد و انحطاط اخلاقی و تمدنی اجتناب ناپذیر است

این روند قابل ادامه نیست

مومنی خاطرنشان کرد: ستون فقرات سرمایه‌داری جدید، تحول فناورانه است و این تحول فناورانه باعث شده مسیرهای چندین هزار ساله ای که بشر طی کرده تا به حدی از بنیه تولیدی برسد، در عرض کمتر از 250 سال، هزاران برابر آن چندهزار سال، بشر بنیه تولیدی پیدا کرده و سرمایه داری جدید روی تولید فناورانه بنا شده است.

اکنون ماجرا این است که اگر بخواهید به صورت اصولی، گرفتاری های ایران را ریشه یابی کنید، بسیار شفاف و صریح باید به حکومتگران بفهمانید که با تداوم مناسبات رانتی، فقر، فساد و فلاکت و انحطاط اخلاقی و سقوط تمدنی اجتناب ناپذیر است. باید متوجه شوید که این روند قابل ادامه نیست.

آنها که با حرفهای هیجانی به استمرار مناسبات رانتی رای می دهند، در خدمت بیگانگانند

وی ضمن اشاره به اظهارات یکی از سخنرانان مراسم بزرگداشت میرمصطفی عالی نسب درباره مقایسه ارزش قیمت نفت خام ایران با ارزش شرکتهای بزرگ فناوری در دنیا، توضیح داد: اگر فرض کنیم، که قیمت فروش نفت خام در قله های تجربه شده در تاریخ نفت، شدنی باشد، اگر ایران 80 سال کل عایدات حاصل از صدور نفتش را بفروشد می تواند یکی از شرکتهای دانایی محور آمریکا را بخرد. ببنید  چه قیاس تکان دهنده ای است!؟

بعد البته ماجراهای دیگری هم درباره حد و حدود کشور ما و ادعاهایی که مطرح می کنند، پیش می آورد. با ژستهای مشکوکی هلیم چه کسی را هم می زنند! ظاهرش این است که غیرتهای خاصی، نیروی محرک حرفهای هیجانی و توخالی است، اما به باطن آن که نگاه می کنیم، چون رای به استمرار مناسبات رانتی می دهد، در خدمت بیگانگان است.

به آنها که با رگهای بیرون زده، مانع آزاداندیشی می شوند، شک کنیم

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه از نقطه عطف نخستین موج انقلاب صنعتی تا امروز، همه راه های نجات، عزت، اعتلاء و شکوفایی فرهنگی و تمدنی و بلوغ اخلاقی به بنیه تولیدی وصل می شود، یادآورشد: تولید در اینجا به مثابه نظام حیات جمعی دیده می شود که همه عناصر مادی و معنوی، در فرایندهای تصیم گیری و تخصیص منابع، حتی نظام آموزشی و سیستم حمل و نقل کشور باید در خدمت و معطوف به خلاقیت و تولید باشد. در غیر این صورت صورت نجاتی نیست.

اگر دیدید یک نفر رگ گردنش بیرون زد و جلوی آزاداندیشی را گرفت و هزینه فرصت نوآوری و خلاقیت اندیشه ای را بالابرد، به او شک کنید. هیچ دور از ذهن نیست که او آگاه یا ناآگاه، آلت دست بیگانگان شود. ظاهرش این است که می گوید اعصابم خرد است که ارزشها زیر سوال رفته؛ در حالی که بزرگترین حامیان ارزشها، می گویند اسلام دین منطق است و نه دین هتاکی، چماق و آتش زدن اندیشه های رقیب. اینها دین را به این ترتیب لجن مال می کنند.

پزشکیان باید برای ایجاد بستر تغییر ریل، گفت و گوی ملی ایجاد می کرد

در چارچوبی که پزشکیان تاکنون جلو رفته، آبی برای کشور گرم نمی شود

به گفته مومنی؛ هر کس که خیرخواهِ عالمِ دولت پزشکیان بوده، تاکید کرده در صورت تداوم ریل حکمرانی موجود، این دولت هم محکوم به شکست و بدنامی است. اگر آقای پزشکیان از دریچه اندیشه توسعه، تیم صاحب صلاحیتی می داشت، باید تمام انرژی شان را می گذاشتند دراین چند هفته با حداکثر ظرفیت و توان درباره مولفه های کلیدی این تغییر ریل، گفت و گوی ملی راه می انداختند.

اکنون هم این گونه نیست که اگر متوجه شدید و پذیرفتند، بگویند دیگر زمان گذشته است! بلکه هر لحظه ای شروع کنند، از شروع نکردنش بهتر است. آنها که حامی واقعی او هستند و امیدوارند آبی برای ایران گرم شود، تاکید دارند در چارچوبی که تاکنون ایشان جلو رفته است، آبی گرم نخواهد شد.

تغییر در ظواهر شیوه گزینش، تغییر در کارکرد ایجاد نمی کند

این استاد دانشگاه افزود: این شیوه ای که اجازه می دهید حرفهای بی ضابطه و غیر برنامه محور در اطرافتان زده شود، و این شیوه ای که برای گزینش همکاران، در دستور کار قرار دادید، ممکن است از نظر ظواهر نسبت به دولتهای قبلی تغییراتی کرده باشد، اما خواهید دید که از نظر کارکرد، هیچ تفاوتی پدیدار نمی شود.

چاپلوسی، تملق و اغراق را متوقف کنید

رویه نقد مشفقانه و عالمانه را در دستور کار قرار دهید

کل ساختار نهادی ایران علیه تولید و به نفع مناسبات رانتی سامان پیدا کرده

مومنی تاکید کرد: بسیار صمیمانه و مشفقانه می گویم دوستداران واقعی ایران و نظام جمهوری اسلامی، روند چاپلوسی، تملق و اغراق را متوقف کنند. رویه نقد مشفقانه و عالمانه را در دستور کار قرار دهند و گفت وگوی ملی درباره طول و عرض تغییر ریلی که نیاز داریم را ایجاد کنند. این شاید حیاتی ترین و فوری ترین نیازی است که کشورمان دارد.

اگر در این چارچوب بگویند، پیشنهاد شما در این زمینه چیست، می گویم بیایید به تولید به مثابه نظام حیات جمعی نگاه کنید و بعد به این مساله توجه کنید که کل ساختار نهادی ایران اکنون علیه تولید و به نفع مناسبات رانتی سامان پیدا کرده. بنابراین تغییر ریل به این معنا است که کل ساختار نهادی را در جهت تولید فناورانه بازآرایی کنید و در این زمینه، هر میزان که به سطوح بالای قدرت و ثروت می رسید، این فهم ضریب اهمیتش بیشتر می شود.

چون در آن شرایط، این گونه نیست که چنین چیزی به تنهایی به دست قوه مجریه قابل حل و فصل باشد. از بالا تا پایین باید اصلاح شود. ساختار اندیشه ورزی فقهی ما هم  آن طور که مطهری و بهشتی گفتند هم باید متحول شود. حسن و قبح ذاتی افعال، عقل محوری و عدالت محوری، مبنای اندیشه ورزی به نام اسلام باشد.

اگر از تولید مدرن غافل شدید، دست‌نشانده خارجی‌ها خواهید شد

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد تاکید کرد: در حیطه اندیشه ورزی علمی مدرن هم نیازمندیم که به شکل متناسب این قضیه دیده شود. در این چهارچوب مدرن هر کس که به تولید نگاه کرده است ویژگی میل به فراگیری و تسلط را در تولید فناورانه عمده می‌کند. شاید یکی از عالی‌ترین و فشرده‌ترین روایت‌ها در این زمینه را استاد فقید «علی رضاقلی» در کتاب «سراب گرایی صنعتی در نظام قبایلی ایران» توضیح داده است.

ایشان می‌گوید اروپا سیطره استعماری اش به دنیا را از قرن پانزدهم آغاز کرده بود، اما در فاصله قرن ۱۵ تا ۱۹ حدود ۷ درصد کل دنیا را تحت سیطره داشت؛ اما در قرن نوزدهم که تولید فناورانه اوج گرفت یک باره سیطره اروپا از ۷ درصد دنیا به ۸۷ درصد دنیا رسید.

این میل به سیطره، به معنای این است که اگر از تولید مدرن غافل شدید، دست‌نشانده خارجی‌ها خواهید شد. اگر آنها درباره کشوری صلاح بدانند که استقلال صوری و ظاهری بدهند و کاری با آن نداشته باشند، نباید دچار توهم شد، بلکه باید دانست که تحت سیطره‌اند.

با ضعف بنیه تولیدی، گسترده و عمق وابستگی دائما افزایش می‌یابد

مومنی با تاکید بر ضرورت ایجاد بحث در خصوص مفهوم ادراک‌های نوین از امپریالیسم و وابستگی،اظهارداشت: مدتی پیش، آقایی به عنوان اقتصاددان، ژست گرفته بود و می‌گفت بحث از وابستگی، بحث دوره بچگی اوست و اکنون ما مفهوم «وابستگی‌های متقابل» را داریم! در نهایت خضوع می‌گویم اگر حمل بر صحت کنیم، به خاطر فهم نزدیک به صفر او از مسئله توسعه است که چنین درکی از وابستگی پدیدار شده! «وابستگی متقابل» در جایی رخ می‌دهد که بنیه‌های تولیدی، همتراز باشند.

وقتی شکاف این همترازی، دائما بیشتر می‌شود، وابستگی بسیار جدی‌تر موضوعیت دارد؛ اما چون مشخصه کلیدی وابستگی در دوران مدرن این است که به موازات نوآوری‌های علمی و فنی، مرتبا پیچیده‌تر و نامرئی‌تر می‌شود، غیر متخصص‌ها نمی‌بینند، در نتیجه اصل وجود آن را انکار می‌کنند. در حالی که گستره، عمق و سیطره‌اش دائما در حال افزایش است.

غفلت از ارتقای بنیه تولید، امنیت ملی را مخدوش می کند

این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، تاکید کرد: هزینه فرصت غفلت از ارتقاء بنیه تولید فناورانه کشور این است که امنیت ملی مخدوش می‌شود. این را همه متفکران بزرگ مطرح کرده‌اند و زنده یاد «رضاقلی» به عالی‌ترین شکل در کتابش شرح داده است. اما آنچه که اکثریت قاطع متفکران این حیطه به آن توجه نکردند، این است که تولید فناورانه مدرن، از یک قدرت بی‌نظیر در طول تاریخ بشر در خلق تقاضاهای مصرفی و خلق نیازهای جدید هم برخوردار است.

مومنی توضیح داد: متفکران بزرگ توسعه می‌گویند از ربع پایانی قرن بیستم، سرمایه‌داری جدید، دوباره تحول دیگری پیدا کرده است. در واقع از ابتدای شکل‌گیری جامعه بشری تا ربع پایانی قرن بیستم، عنصر محوری شکل‌گیری هویت اشخاص، شغلشان و نوع مشغولیت تولیدی آنها بوده است، اما از ربع پایانی قرن بیستم وارد مداری شدیم که در آن سبک زندگی، عنصر محوری هویت یابی افراد است و در تعیین نوع سبک زندگی هم، ستون فقرات الگوی مصرف است. آنها که در آن دوره طولانی مدت که تولید مبنای هویت یابی بوده، نتوانستند اقتضائات تولید فناورانه را رعایت کنند اکنون که بحث تولید به حاشیه رفته است، با دشواری زیادی مواجه خواهند بود.

ظرفیت‌های نهادی ایرانیان برای تکمیل کردن انقلاب کشاورزی هم ماجرا دارد

وی یادآورشد: متاسفانه هنوز ظرفیت‌های نهادی ایرانیان برای تکمیل کردن انقلاب کشاورزی هم ماجرا دارد، همین اکنون مقامات رسمی قوه قضاییه می‌گویند یک سوم کل پرونده‌های قضایی در ایران بر سر مالکیت زمین است. شما که هنوز از حساب و کتاب دارایی‌های ملموس ناتوان هستید چگونه می‌خواهید بر حقوق مالکیت فکر و تالیف، تضمین ارائه دهید!

حرث و نسل ایران در اسارت آنها است که بنیه تولیدی قوی‌تری نسبت به ما دارند

این اقتصاددان با بیان اینکه در شرایط کنونی شاهد هستیم ویژگی کلیدی جهیزیه‌ها این است که دائما ضریب اهمیت آن بخش از جهیزیه که دیگر بنیه تولیدی کشور قادر به تامین آن نیست افزایش می‌یابد، اضافه کرد: حالا آن آقا که می‌گوید دوره وابستگی دیگر تمام شد، پاسخ دهد چه فهمی از وابستگی دارد! ببینید چگونه حرث و نسل ایران در اسارت آنها است که بنیه تولیدی قوی‌تری نسبت به ما دارند! اگر قرار بود کارهای ایران با ادعا سامان پیدا کند هزاران سال پیش باید سامان می‌یافت. به عمل کار برآید.

ریشه اصلی بحران، ضعف بنیه تولیدی کشور است

89 درصد فقرای ایران، شاغلان امروز و دیروزند

از نظر رفاه، دائما رو به قهقرا خواهیم رفت

مومنی ضمن تاکید بر اینکه تا زمانی که این تغییر ریل اتفاق نیفتاده از هر دریچه‌ای که وارد شوید می‌بینید ریشه اصلی بحران، ضعف بنیه تولیدی کشور است، گفت: بنیادی‌ترین مطالعه‌هایی که در ایران صورت گرفته، می‌گوید ۸۹ درصد فقرای ایران، شاغلین سابق و لاهق هستند به این معنا که چون شاغلین ما مشاغل بی‌کیفیت و اغلب غیرمولد و غیرمدرن دارند، متناسب با آن مصرف‌های جدید خلق شده نمی‌توانند خلق ارزش کنند؛ بنابراین اگر همچنان این توهم باقی بماند که ما می‌توانیم با استمرار مناسبات خام فروشانه کشور را اداره کنیم، از نظر رفاه، دائما رو به قهقرا خواهیم رفت.

در چارچوب مناسبات رانتی، افرادی ژست دلسوزی هم می‌گیرند و می‌گویند اگر نفت خام فروشی اشکال دارد، پس برو سنگ آهن بفروش! ‌عده‌ای هم می‌گویند راه نجات ایران توریسم است در حالی که توریسم از نظر سخت‌افزاری و نرم‌افزاری زیرساخت‌هایی می‌خواهد که وقتی آن را لحاظ می‌کنیم، جزء سرمایه برترین رشته فعالیت‌ها می‌شود.

دست اندازی رانتی به شرکت‌های خودروسازی فاجعه آفرین شده

وی با اشاره به عدم وجود برخی زیرساختهای در زمینه توسعه توریسم، به مشکلاتی مانند مسائل رستورانهای بین راهی و وضعیت راه های کشور اشاره کرد و ادامه داد: باید به مقامات راهنمایی و رانندگی بگوییم این چه پشت پرده‌ای است که شما کار اصلی‌تان را رها کرده‌اید مرتب سینه می‌زنید و می‌گویید اگر می‌خواهی تصادفات جاده‌ای کم شود واردات خودروهای خارجی را آزاد کنید! یعنی همه مسایل دیگر مهیا است!؟ مثلا جاده‌های ما کاملا ایمن هستند!؟ اگر جاده نا ایمن باشد خودروهای مدرن‌تر وارد کنیم، آیا تصادفاتمان کم می‌شود!؟

واقعا در مناسبات رانتی، همه چیز از جلد خود بیرون می‌رود. به جای اینکه بگویند چه کمبودهایی در زمینه آموزش مردم در رابطه با رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی داریم و یا چه کنیم که هزینه فرصت خلافکاری در رانندگی کاهش پیدا کند، برای ما نقش وزیر صمت پیدا می‌کنند!

وزیر صمت ما هم که مسئول تولید در کشور است تمام هم و غمش واردات شده! شما مسئول تولید کشور هستی، به ما بگو چرا انقدر دست اندازی رانتی به شرکت‌های خودروسازی فاجعه آفرین شده! افراد ناآگاهی که بر سر کار تخصصی صنعت خودرو گذاشتید، بلا بر سر کیفیت تولید خودرو در ایران ‌آوردند.

بعد مافیاهای واردات می‌گویند، چون بنیه تولید ما اینگونه است از تولید صرف نظر کنیم، به سراغ واردات برویم! بعد می‌بینیم یک کاندیدای ریاست جمهوری با کاندیدای دیگر بحث می‌کنند تمام دعوایشان این است که شما سر کار بودید چرا واردات خودرو را آزاد نکردید!؟

مردم را به ریاضت اقتصادی فرامی‌خوانید، اما خودروی لوکس و لوازم آرایش وارد می کنید!

با مسائلمان متوهم برخورد می‌کنیم

مومنی گفت: ببینید چه مواردی را در مجلس قانون می‌کنند!؟ روشن است که در چارچوب مناسباتی که توسعه در آن در حاشیه باشد، مجلس هم با کیفیت و توسعه فهم نیست. برآیند تصمیم‌ها نشان می‌دهد آنها در حد نصاب نیستند و تصمیم‌های مشکوک و ضد توسعه ملی اتخاذ می‌کنند. به جای اینکه همتشان را بر سر این بگذارند که کیفیت تولید داخلی را بالا ببرند، می‌گویند واردات را تسهیل کنیم! خود را به ندانستن می‌زند، اما گزارش‌های رسمی می‌گوید خودروهای فعال موجود ایران بیش از ۳۰ میلیون است و بعد می‌گویند ما این بازار را با مجوز ۲۰۰ هزار واردات خودرو متعادل می‌کنیم! این چه فهم از تعادلی است!؟

هرجا به مردم برسد می‌گویند متوجه نیستید که در جنگ اقتصادی هستیم!؟ در حالی که باید گفت شما در جنگ اقتصادی، خودرو لوکس و لوازم آرایش وارد کنید!؟ نمی‌شود که با یک بام و دو هوا کشور را اداره کرد. بحث بر سر این است که وقتی شما از ریل اصلی یعنی نگاه به تولید به مثابه نظام حیات جمعی خارج می‌شوید، همه چیز از قواره خود خارج و متناقض می‌شود و این گونه می‌شود که ما تا این میزان متوهم با مسائلمان برخورد می‌کنیم.

اجرای سیاست خطای حذف ارز ترجیحی، با چه بهایی برای کشور تمام شد!؟

10برابر پرداخت ماهیانه، یک باره پرداخت شد!

دعوت از وزیر رفاه برای مناظره درباره ادعای کاهش جمعیت فقیر در سال 1402

این استاد دانشگاه افزود: بعد در ادامه مسیر، سراغ شیوه‌هایی می‌روند که هیچ نسبتی با علم، عقل و اخلاق ندارد. در زمان حیات آقای رئیسی، بیانیه‌ای تهیه کرده بودم اما به مناسبت فوت ایشان از انتشارش صرف نظر کردم. واقعا روشن نیست چه خبر است و سیطره تملق محوری و چاپلوس محوری، حتی نظام کارشناسی کشور را هم بدنام می‌کند.

در دوره آقای رئیسی گزارشی در وزارت کار تهیه کردند که می‌گوید اندازه جمعیت فقیر ما در سال ۱۴۰۲ کاهش پیدا کرده است! اعلام می‌کنم درباره روش شناسی تهیه آن گزارش وزیر کار فعلی را به مناظره دعوت می‌کنم و برایتان آشکار خواهم کرد که چون عموما در چهارچوب مناسبات رانتی، افرادی که به مسئولیت‌های کلیدی گماشته می‌شوند اهلیت حرفه‌ای را ندارند به خوبی می‌توانند آلت دست مناسبات قرار بگیرند.

چنین گزارشی به مسئولان کشور می‌دهند و بعد آن مسئول می‌گوید پس من راحت بروم و بخوابم! از او نمی‌پرسند مگر شما چه کرده‌اید که جمعیت فقیرتان کاهش پیدا کرده!؟ شما نمی‌دانید که سال ۱۴۰۱ وحشتناک‌ترین و مهلک‌ترین ضربه‌ها را به معیشت مردم با آن سیاست خطای حذف ارز ترجیحی وارد کردید!؟ شما متوجه نمی‌شوید که از ترس واکنش‌های انفجاری مردم، بر فراز موازین قانونی، پرداخت سوبسید نقدی نزدیک به ۱۰ برابر آنچه که ماهانه پرداخت می‌شده را به طور یکباره انجام دادید! تمام این‌ها را فراموش کردید!؟

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد تاکید کرد: اگر کشور بخواهد حساب و کتاب پیدا کند به جای اینکه مقامات بی‌کیفیت یا کم کیفیت زورگو کارشناسان را تهدید به اخراج کنند تا بگویند از زمانی که ما کار را در دست گرفته‌ایم، وضعیت بهتر شده، گزارش‌های کارشناسی کشور را طبقه بندی نکنند. حتی همین گزارش را هم طبقه بندی کرده‌اند تا جزئیات و روش شناسی آن را متوجه نشویم.

یعنی اگر بخواهید همین گزارش را کارشناسی کنید، باید به هزار و یک راه متشبث شوید تا خلاف قانون نکنید و بتوانید از روش شناسی این گزارش که می‌گوید فقیران کمتر شده‌اند، مطلع شوید! اگر شرافت انسانی و کارشناسی مبنا باشد، نباید کارشناس را از اخراج بترسانید که بیچاره چنین حرف‌هایی را بزند و اگر این گزارش قابل دفاع است، آن را منتشر کنید.

شرط نخست مناظره با وزیر رفاه و یا هر کسی که آماده مناظره بود، این است که این گزارش را در معرض دید و قضاوت عمومی قرار دهد. آن زمان برایتان روشن خواهم کرد که چنین گناه بزرگی یعنی حساسیت زدایی از حکومت درباره فقر و مسکنت مردم به چه بهایی است! در همان سال ۱۴۰۱ گزارش‌های رسمی می‌گوید عین این سلطه مناسبات رانتی در مورد آمارهای اشتغال و بیکاری هم وجود داشته است.

بودجه تولید و اشتغال 5برابر شد، اما تاثیری بر بازار کار نداشت!

مومنی یادآورشد: مرکز پژوهش‌های مجلس در همان سال ۱۴۰۱ در گزارشی گفت بودجه توسعه، تولید، اشتغال و کارآفرینی نسبت به ۱۴۰۰رقمی بالغ بر ۵ برابر شد؛ اما هیچ تاثیر محسوسی بر روی بازار کار نداشت. اگر حساب و کتاب تولید محور، روی کار بود و مجلس با کیفیتی داشتیم آیا نباید این را به عنوان مسئله ملی زیر ذره بین می‌گذاشتند!؟ بعد در چنین شرایطی یک باره در ۱۴۰۱ که فشارهای معیشتی مافوق طاقت‌تر شده، دگردیسی پیدا کرده‌اند و می‌گویند وضعیت فقر بهبود پیدا کرده است!

یکی از بزرگ‌ترین فریب‌های بنیادگرایی بازار، این است که همه امور را به بازار بسپارید

هر میزان توسعه یافته‌تر باشی مداخله‌های دولت در اقتصاد بیشتر می‌شود

این استاد اقتصاد با بیان اینکه برای آنها که از دریچه امنیت ملی، حیثیت و مشروعیت حکومت و رفاه و خشنودی مردم به این مسائل نگاه می‌کنند، می‌گویم فقر، افلاس و ورشکستگی را در مسئولیت‌های حاکمیتی دولت بسیار دقیق‌تر و شفاف‌تر می‌توانیم نگاه کنیم، توضیح داد: در کتاب «خشونت و نظم‌های اجتماعی» می‌گوید یکی از بزرگ‌ترین فریب‌های بنیادگرایی بازار، این است که همه امور را به بازار بسپارید و دست دولت را از تعهدات حاکمیتیش کوتاه کنید. این یک دروغ بزرگ است.

هر قدر که دولت توسعه‌گراتر و تولید محورتر می‌شود، مسئولیت پذیری حاکمیتی‌اش هم بیشتر و مداخله‌اش در اقتصاد هم بیشتر می‌شود. ثروتمندترین کشورهای دنیا که درآمد سرانه‌شان بیش از ۲۰ هزار دلار است، به طور متوسط نسبت «مداخله‌های دولت در اقتصادشان به جی. دی. پی.» بیش از ۵۳ درصد است. یعنی هر میزان توسعه یافته‌تر باشی مداخله‌های دولت در اقتصاد بیشتر می‌شود.

مسئولیت دولت، یک سوم مسئولیت پذیری دولتها در فقیرترین کشورهای دنیا است

سال 1402، حدود 24میلیارد کیلو موادغذایی وارد کرده‌ایم!

مومنی افزود: در این کتاب می‌گوید درآمد سرانه فقیرترین کشورهای دنیا بین ۲ تا ۵ هزار دلار است، حتی آنها که فقیرترین کشورهای دنیا هستند هم برای بقایشان نسبت هزینه‌های حاکمیتی دولت به جی. دی. پی. یا مداخله دولت در اقتصاد، ۲۷ درصد است.

برای اینکه روشن شود این مناسبات ناشی از بازارگرایی مبتذل و تعدیل ساختاری، چه بر سر دولت آورده و نهاد دولت را چگونه به افلاس، ورشکستگی و فلاکت انداخته است، باید دید گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در بررسی بودجه ۱۴۰۳ می‌گوید در سال ۱۴۰۳، اندازه مداخله‌های حاکمیتی دولت به جی. دی. پی. در اقتصاد ایران به زیر ۱۰ درصد فرو افتاده است! یعنی نزدیک به یک سوم مسئولیت پذیری فقیرترین و مفلوک‌ترین کشورها.

پس وقتی می‌گوییم شما به تغییر ریل نیاز دارید، مساله ای جدی است. تمام این‌ها به این برمی‌گردد که هزینه‌هایی دارید که با خام فروشی و رانت محوری نمی‌توانید از عهده آن برآیید، حتی اگر بخواهید توریست جذب کنید هم باید چیزهایی داشته باشید که آنها بخورند از گرسنگی نمیرند.

هنوز توریست جذب نکرده‌اید گزارش گمرک می‌گوید ۲۴ میلیارد کیلو، تنها مواد غذایی و واردات مربوط به تولید کشاورزی در ۱۴۰۲ واردات داشته‌ایم. با این بنیه تولید می‌خواهید توریست جذب کنید!؟ با آن کیفیت جاده‌ها و بهداشتی رستوران سر راهتان!؟ با آن امنیتی که برقرار کردید!؟

ادامه شوک درمانی، روندی قهقرایی خواهد بود

وی با بیان اینکه تا به قیمت ارز یا بنزین شوک وارد می‌کنند ابعاد جدیدی از سرقت‌های بدیع در ایران پدیدار می‌شود، خاطرنشان کرد: می‌خواهید آن شوک درمانی را جلو ببرید و هزینه‌هایتان را تامین کنید، اما آن بساط را بر اقتصاد ایران تحمیل می‌کنید. بعد می‌خواهید با همین ریل ادامه دهید!؟ امکان ندارد!

چنین چیزی جزء محالات است. قطعا این روند قهقرایی خواهد بود اگر تغییر ریلی اتفاق نیفتد، چرا که دائما نیازهای جدید خلق می‌شود. شرم بر آنها که افراد را مجبور می‌کنند واقعیت‌ها را دگرگون شده گزارش دهند.

آقای دکتر راغفر با همین داده‌ها بررسی کرده بودند و عنوان کردند آخرین داده‌های رسمی می‌گوید کل درآمد حدود ۷ میلیون ایرانی، هزینه مواد غذایی مورد نیازشان را پوشش نمی‌دهد. آنان که می‌خواهند از مسئله فقر در این ابعاد حساسیت زدایی کنند به کشور خدمتی نمی‌کنند. ضمن اینکه گزارش‌های رسمی می‌گوید با همین شیوه گزارش دهی راجع به فقر، ۴۰ درصد جمعیت ایران در آستانه فرو افتادن به زیر خط فقر هستند.

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه جایگاه ایران در نظام بین‌المللی در همه عرصه‌ها در غیاب بنیه تولید فناورانه روند قهقرایی طی می‌کند، گفت: آخرین گزارش می‌گوید در بدترین سال‌های دوره جنگ، سهم ایران از کل صادرات جهانی، تقریبا با نسبت جمعیت ایران با جمعیت دنیا متناسب بوده و توازن قابل دفاع داشته. در دوره بعد از جنگ 82.5 درصد کل درآمدهای ارزی حاصل از خام فروشی در تاریخ خام فروشی ایران در این دوره اتفاق افتاده و در سال ۲۰۲۳ این رقم به 0.23 درصد رسیده است. یعنی کمتر از یک چهارم یک درصد! این روندهای قهقرایی چنین ابعادی پیدا کرده است.

87درصد بودجه سیاستهای حمایتی، به عائله دولت تخصیص داده می شود

توانمندی مالی دولت برای محرومیت زدایی درحال سقوط به دوره پیشاقاجار است

مومنی ادامه داد: کتاب «خشونت و نظم‌های اجتماعی» می‌گوید شکننده‌ترین دولت‌ها آنها هستند که هزینه‌های حمایت و عدالتشان در بهترین حالت تنها عائله حکومت را می‌تواند پوشش دهد. از این زاویه هم اعلام خطر می‌کنم و می‌گویم به سمت یک شکنندگی بسیار وحشتناک حرکت می‌کنیم. مرکز پژوهش‌های مجلس می‌گوید از کل بودجه محرومیت زدایی و سیاست‌های حمایتی حکومت در ایران، ۸۷ درصد آن به عائله خود دولت اصابت می‌کند.

در دوره‌ای کل مسئولیت‌های حکومت در دوره قاجار، به برقراری سطوحی از نظم و امنیت، خلاصه می‌شد و البته هرکس تاریخ خوانده باشد می‌داند چقدر در این زمینه توفیق داشتند! اکنون اعلام خطر می‌کنم، در حالی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی بالاترین مسئولیت‌های محرومیت زدایی و حمایتگری را بر عهده حکومت گذاشته شده، ما به ورطه توانمندی مالی کمتر از دوره قاجار برای تخصیص منابع به آن حیطه نزدیک می‌شویم.

وی با بیان اینکه در دوره‌ای که به آن عصر دانایی می‌گویند، فلسفه اصلی شکل‌گیری حکومت را ارائه خدمات حمایت عدالت و امنیت می‌داند، اظهارداشت: در این شرایط، ما داریم به دوره پیشا قاجار سقوط می‌کنیم و این بسیار خطرناک است. این‌ها نشان می‌دهد آن تغییر ریلی که فوری‌ترین و عمیق‌ترین اثر را روی رفاه و تامین اجتماعی ما می‌گذارد، بازآرایی ساختار نهادی به نفع تولید و علیه مفت‌خوارها، رباخوارها و دلال‌ها و وارداتچی‌ها است. با مسیری که اکنون طی می‌شود همچنان شاهد مباحث تکان دهنده و غفلت‌های حیرت انگیز در این زمینه هستیم.

پزشکیان برای اجتناب از شوک درمانی، شرافت خود را گرو گذاشت

مومنی با بیان اینکه سراسر ساختار حکمرانی دچار عارضه برنامه گریزی شده است و به خاطر سلطه مناسبات رانتی حاضر نیستند به مردم که صاحبان حق هستند به صورت شفاف بگویند عایدات ارزی کشور چگونه توزیع می‌شود، خاطرنشان کرد: برنامه هفتم، اولین برنامه‌ای است که حتی آن داده‌های نصف و نیمه را هم منتشر نکرد.

به اسم برنامه‌ریزی سندی منتشر کردند که در آن هیچ گزارشی درباره چشم انداز منابع و مصارف وجود ندارد. یعنی به روزگاری دچار شده‌اند که دیگر قادر نیستند هیچ تعهدی را انجام دهند و مهم‌ترین دلیل اینکه من و آقای دکتر راغفر متقاعد شدیم به آقای پزشکیان رای دهیم، این بود که ایشان دو سه روز قبل از انتخابات اطلاعیه داد و شرافت خود را گرو گذاشت و گفت تعهد می‌دهم از شوک درمانی اجتناب بورزم.

برنامه ارتقاء کیفیت بنیه تولید ملی تهیه کنید

وی در پایان افزود: ما چون می‌دانستیم که این اجتناب تا چه اندازه برای شرایط کنونی ایران ضروری است، آن را به عنوان شرط لازم و نه کافی برای تغییر ریل پذیرفتیم و گفتیم اگر آنها شرافتمندانه به همین هم تن دهند یک گام رو به جلو است. در اطلاعیه‌ای که با دوستان دیگر منتشر کردیم هم تاکید کردیم شرط کفایت این است که یک برنامه ارتقاء کیفیت بنیه تولید ملی تهیه کنید که به لوازم آن که مبارزه پیشگیرانه از فساد و بالابرنده هزینه فرصت مفت خوارگی است تن دهید. خطوط کلیدی که از درون آن رفاه بیرون می‌آید چنین است.

از دیگر رسانه ها
دیدگاه