قرارداد داخلی نمایشی در بزرگ‌ترین میدان نفتی مشترک/ تیم متولی توسعه آزادگان، توانمند نیست

یک کارشناس اقتصادی درباره امضا بزرگترین قرارداد نفتی تاریخ ایران توسط دولت سیزدهم هشدار داد.

به گزارش اکونگار، دولت ادعا کرده است قرارداد توسعه ۶ میدان نفتی کشور را با مجموعه‌های داخلی امضا کرده است آن هم به ارزش 13 میلیارد دلار. یکی از این میادین، میدان پیچیده آزادگان است که هنوز برنامه توسعه آن آماده نشده، اما قراردادش امضا شده! حالا یک کارشناس اقتصادی درباره تبعات این اقدام نمایشی هشدار می‌دهد.

امضای قرارداد توسعه ۶ میدان نفتی

ماه گذشته طی مراسمی با حضور معاون اول رئیس جمهور، وزیر نفت، مدیر عامل شرکت ملی نفت و مدیران شبکه بانکی کشور قراردادی امضا شد که دولت سیزدهم آن را «بزرگترین قرارداد نفتی تاریخ ایران» خواند. طی این قرارداد بنا شد چند مجموعه در کنار صندوق توسعه ملی و شبکه بانکی مشارکت 13.5 میلیارد دلاری در میدان مشترک آزادگان، آذر2، میدان نفتی سومار، دلاوران و مسجد سلیمان داشته باشند، با هدف افزایش تولید ۳۵۰ هزار بشکه‌ای.

 با این حال سعید ساویز، کارشناس انرژی، معتقد است این دست قراردادها صرفا روی کاغذ هستند و آزادگان، به عنوان بزرگترین میدان مشترک نفتی ایران، برای توسعه به یک استراتژی درست درکنار « فوت کوزه‌گری توسعه» نیاز دارد.

جزئیات گفت‌وگو را در ادامه خواهید خواند:

دولت ادعا کرده بزرگترین قراردادهای نفتی یک دهه اخیر را به ارزش 13میلیارد دلار در داخل امضا کرده. اما طرف قرارداد مجموعه‌ای شامل صندوق توسعه ملی و تعدادی از بانک‌های ایرانی هستند که وضعیت مالی افتضاحی دارند، از جمله بانک ملی که در صدر بانک‌های زیانده است. با این اوصاف این اتفاق و سرانجامش را چطور ارزیابی می‌کنید؟

بله، میادینی که داشتیم طی قراردادهایی واگذار شدند، در ابتدای امر این خوب است چون میادین تعیین تکلیف شدند ولی با توجه به اینکه بنده از نزدیک با برخی از این پروژه‌ها در تماس هستم. سوالاتی دارم؛ این 13 میلیارد دلار کجاست؟ چه کسی قرار است آن را بیاورد؟

درست است که قرارداد امضا شده اما امضای قرارداد مطلقا به این معنا نیست که این پول وارد اقتصاد ما شده و پروژه‌‌ها در حال پیشروی است. ما قبلا هم قراردادهایی امضا کردیم مثلا در دولت اصلاحات با ژاپن، یا با توتال، یا با چینی‌ها برای فاز 11 پارس جنوبی، خب این‌ها چه شدند؟ بسیار از این قراردادها بوده که امضا شده اما به جایی نرسیده، حتی همین حالا قراردادی که با روس‌ها برای توسعه بستیم بسیار کند پیش میرود و میزان تزریق پولشان به پروژه شدیدا پایین است. روی خوب سکه این است که تکلیف میادین روشن میشود اما روی بدی هم دارد و آن اینکه اگر دولت به دلیل اینکه بتواند آمارسازی کند فقط خواسته یک کاغذی را امضا کند پیامدهای مخربی روی نفت ایران خواهد داشت. من از نزدیک درجریان مذاکرات میدان آزادگان با دشت آزاد اروند بود، آیا اصلا این مجموعه سرمایه‌گذار که پشت آن چندین بانک است سرمایه فعلی‌اش به 500میلیون دلار می‌رسد؟ درحالی که حجم پروژه را 10 میلیارد دلار تخمین می‌زنند! آیا اصلا این تیم توان توسعه میدان سختی مثل آزادگان را دارد؟

البته خب قراددادهای کوچکی هم امضا شدند مثل قراداد مسجد سلیمان با هلدینگ سینا که یک پروژه خوب و قابل انجام است.

در مجموع یک نکته مهم دیگر درباره این قرادادها این است که ما گاهی فکر میکنیم خوب است کارفرما اصطلاحا سر پیمانکار را ببرد. اگرچه پیمانکار نهایتا کار خودش را میکند اما هنگام مذاکره حس میکنیم اگر پیمانکار زیان کند ما سود کرده‌ایم. بسیاری از اعدادی که برای تولید مطرح می‌شود اعدادی است که دستیابی به آن محقق نیست حتی برای شرکت‌های خارجی. اما ما یک شرکت داخلی را میاوریم پای قرارداد و مجبورش میکنیم آن مبلغ را بپذیرد و امضا کند.

سعید ساویز

بخش از این قراداد مربوط به میدان آزادگان است. قرارداد توسعه میدان نفتی آزادگان امضا شده ولی ظاهرا هنوز طرح توسعه اولیه این میدان آماده نشده است! در واقع هیچ برنامه دقیق تولیدی برای این میدان نفتی وجود ندارد. این موضوع چطور اتفاق می‌افتد؟

بله حتی شنیده می شود که الحاقات قرارداد توسعه این میدان هنوز کامل اماده نشده ولی قراردادش امضا شده. من انتقاد فنی  خیلی جدی به وزارت نفت آقای اوجی و مدیریت آقای خجسته‌مهر دارم. این ایرادی است که در محافل تخصصی بسیار زیاد مطرح می‌شود؛ این که برای پروژه‌ها، مسائل فنی، متولی توسعه پروژه‌ها و خیلی دیگر از مسائل در خود دفتر شرکت ملی نفت ایران تصمیم‌گیری می‌شود و این یک روال غلط است. ما یکسری شرکت تابعه داریم که هر کدام وظیفه سازمانی خودشان را دارند و برای این وظیفه دهه‌ها آموزش دیدند و آماده شدند تا فرهنگ آن وظیفه سازمانی را پیدا کنند. اما در حال حاضر شرکت در جلسات و تصمیم اینکه کدام شرکت کدام پروژه را بگیرد در دفتر خود شرکت ملی تعیین می‌شود و افراد و شرکت‌های زیرمجموعه با توجه به تقربشان به شرکت ملی پروژه میگیرند نه با توجه به وظیفه‌ و نقشی که برایشان تعریف شده. حتی بدعت‌هایی گذاشته شده و ما میبینیم مثلا شرکتی که کارش تولید است به این دلیل که مقرب‌تر بوده شرکتش پروژه توسعه گرفته و چون فرهنگ سازمانی لازم را برایش نداشته‌اند، کار خوابیده است. این یعنی همان نظم چند دهه قبل هم در حال در هم ریختن است و نتیجه این شده که قراردادها امضا میشوند بی آنکه توسعه‌دهنده به اندازه کافی درگیر باشد، ذی‌نفعان به اندازه کافی درگیر باشند و...و خب نهایتا از کوزه همان برون تراود که دراوست. از چنین سیستمی آیا می‌توان انتظار عملکرد دقیق در توسعه داشت؟ این موارد شاید در یک نگاه کلان به نظر نرسند، اما در میدان عمل همین موارد پروژه‌ها را ناقص می‌گذارد.

مهم‌ترین انتقاد به وضعیت و قراداد آزادگان در حال حاضر از نگاه شما چیست؟

شرکت توسعه دهنده آن. من بسیاری از افرادی که در شرکت  توسعه‌دهنده آزادگان هستند را میشناسم، افرادی بسیار محترم و حتی تعدادی از اساتید ما هستند، اما متاسفانه واقعا برخی از آنان مناسب توسعه نیستند. آن تیم برای توسعه آن هم برای میدانی مثل آزادگان مطلقا مناسب نیست. چون آزادگان جدا از اینکه بزرگ است شدیدا پیچیده هم هست. همچنین هر کسی هم یک گوشه آن را توسعه داده و حالا پای یک کار نیمه‌کاره بسیار پیچیده از نظر علمی در میان است. این که معطل نماندیم و آن را به یک شرکت ایرانی سپردیم خوب است اما این شرکت توسعه‌دهنده باید بداند کجا و چطور قرار است کار کند و آن دانستن به تک‌تک نفراتش هم تفهیم شده باشد. اما من در مجموعه افرادی را دیدم که ذهنیت مناسب توسعه چنین میدانی را ندارند و به نظر می‌رسد قضیه را خیلی ساده گرفتند. درحالی که اولین چیزی که در یک شرکت توسعه‌دهنده اهمیت دارد این است که از صدر تا ذیل ذهیت واقعی و صحیح داشته باشند تا بتوانند استراتژی صحیحی بچینند. بعد کار می‌رسد به تهیه امکانات مورد نیاز. این هرم را نمی‌توان وارونه کرد.

همانطور که اشاره کردید که آزادگان میدانی پیچیده ‌است. آیا تمام تجهیزات و امکانات مورد نیاز برای توسعه آن را در داخل میتوان تهیه کرد؟

در یک میدان پیچیده‌ای مثل آزادگان ما لایه‌ای داریم به اسم سروک که بیشتر نفت ما در غرب کارون را در خود جای داده است. لایه خوبی است ولی چون نفتش سنگین است توان انتقال آن نفت از لابلای سنگ به چاه در برخی جاها ممکن است کم باشد. متدی در جهان هست که اصلا پیچیده نیست به نام سیلاب‌زنی با آب مهندسی‌شده. ما دانش آن را در ایران داریم اما تاکنون اجرایش نکردیم و پروژه‌ای که قرار بود در ایران برای این کار پیش برود هم بدرستی طراحی نشده و خداروشکر اجرا هم نشده است. اگر آزادگان در توسعه پیش برود و برای این کار هم برنامه‌ریزی کند، هم برای اولین بار در کشور اجرا شده و هم بسیار سودآور خواهد شد. این کار هم سهل و هم ممتنع است اما نیاز به برنامه و دانش دقیق دارد. پیشنهاد من برای آن، استفاده از آب‌های نیشکری است که امروز محیط خوزستان را آلوده می‌کند. این فوت کوزه‌گره توسعه آزاردگان است.

اگر ساده و ممکن است چرا تاکنون انجام نشده؟

مدتی قبل  پروژه‌ای تعریف شده به اسم انتقال آب خلیج فارس به کارون برای همین منظور اما آب خلیج‌فارس مناسب این کار نیست و آن پروژه صحیح نیست و حتی به نظر من مشکوک به این است که مقاصد دیگری در تعریفش دخیل بوده است.

 

 

از دیگر رسانه ها
دیدگاه