سه نکته در مورد نرخهای رشد اقتصادی کشور
یک کارشناس اقتصادی نرخهای رشد اقتصاد کشور را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
به گزارش اکونگار، محمود اولاد، کارشناس اقتصادی در کانال تلگرامی خود یادداشتی تحت عنوان« نکاتی در مورد نرخهای رشد!» نوشته است که در ادامه میآید.
۱- وقتی ۱ بشود ۲، نرخ رشد ۱۰۰ درصد خواهد بود. اما اگر ۱۰۰ بشود ۱۰۱، نرخ رشد فقط ۱ درصد است! با اینکه مقدار افزایش یکی است! بنابراین، عدد نرخ رشد به اندازه پایه حساس است. مثلا اگر تا پارسال ۵ کامیون ترانزیت از کشور عبور میکرد و امسال شده ۸ کامیون، نرخ رشد ۶۰ درصد است! اما ۸ کامیون در وسعت جادههای کشور گم میشود! بنابراین اگر مسئولی میگوید ترانزیت ۵۸ درصد رشد داشته، ببینید پایه چقدر بوده! میتونید جور دیگری هم ببینید! چطور این حجم رشد، تأثیر قابل توجهی در حجم ترافیک جادهها نگذاشته؟ تازه چرا با این حجم از افزایش ترانزیت، وضعیت جادههای اصلی و بزرگراهها در حد جاده مالرو افت کرده و هیچ اقدامی مشاهده نمیشود؟ (همین دیروز در اتوبان تهران تبریز رفتم و برگشتم!) حتی اگر ۵۸ درصد هم درست باشد، این یعنی پایه به قدری کوچک بوده که هیچ اثرگذاری و اهمیتی نداشته!
۲- وقتی ۱۰۰ به ۸۰ کاهش مییابد، نرخ رشد ۲۰- درصد است! اما نمیتوان با ۲۰ درصد رشد مثبت از ۸۰ به ۱۰۰ رسید! ۲۰ درصد رشد مثبت تنها ما را به ۹۶ خواهد رساند! این یعنی برای جبران کاهشهای شدید گذشته، رشدهایی بیش از قدر مطلق رشدهای کاهش یافته نیاز است.
۳- نرخ رشد ۴ درصدی (با فرض حقیقت داشتن!) به مدت ۳ سال، نرخ رشد پایینی نیست. هرچند طبق بند ۲، این نرخ رشد هنوز نمیتواند ما را به جایگاه قبلی برگرداند و احساس رفاهی مثل فبل داشته باشیم. اما نرخ رشدی هم نیست که اثراتش قابل مشاهده نباشد! ۳ سال نرخ رشد ۴ درصدی، نمودهای عینی باید در جامعه داشته باشد. تحرکاتی در بازارها باید دیده شود. اتفاقات جبران استهلاکی در سرمایههای عمومی باید دیده شود. اگر میبینید این اثرات دیده نمیشود، اگر با تولیدکنندگان مختلف گفتگو میکنید و همه میگن هنوز کلی فعالان ریزش میکنند و دست از تولبد میکشند، اگر تاثیری در سفره مردم دیده نمیشود، از دو حال خارج نیست: یا آمار درست نیست. یا رشد در اثر تولید کالایی (مثل نفت) است که مستقیم صادر میشود و منابعش وارد کشور نمیشود و اثر فزایندگی و نقش موتور رشد برای دیگر بخشها ایجاد نمیکند!