تغییر رویکرد بانکها به اکوسیستم رمزارزی
مدیرمحصول آبانتتر میگوید: وقتی پروپوزال ارز بانکهای مرکزی در سال ۲۰۲۱ ارائه شد، بانکهای تجاری خیلی زود متوجه شدند که قرار است نقش آنها خیلی تغییر کند و قرار شد با پلتفرمهای کریپتو و پلتفرمهای فینتکی وارد رقابت شوند و جایی بود که به صورت خیلی جدیتر تصمیم گرفتند وارد این فضا شوند و روی پروژههای آیندهدار بازار سرمایهگذاری کنند تا بتوانند سهمی از این بازار و اکوسیستم برای خود کسب کنند.
به گزارش اکونگار به نقل از راه پرداخت؛ سپهر محمدی، مدیرمحصول آبانتتر در استودیو راهکار در گفتوگو با رضا جمیلی، مدیر توسعه کسبوکار راهکار به موضوع بانکها در اکوسیستم رمزارزی و ورود پولهای سازمانی به این اکوسیستم پرداخت.
محمدی در ابتدای صحبتهای خود گفت: «یکی از بزرگترین مسائلی که در چند سال اخیر خصوصاً در فضای کریپتوکارنسی مطرح شده، بحث ورود پولهای سازمانی به این داستان است. بزرگترین پول سازمانی حال حاضر نیز متعلق به بانکهای مختلف است که امروز میخواهیم راجع به اکوسیستم کریپتوکارنسی و نقش بانک در توسعه این اکوسیستم گفتوگویی داشته باشیم.»
تغییر رویکرد بانکها نسبت به اکوسیستم رمزارزی
مدیرمحصول آبانتتر در جواب سؤال اول مطرح کرد: «اولین بحثی که دنیای سنتی بانکداری با دنیای کریپتو تداخل پیدا کرد در حوزه دیفای بوده است. بانکها یکسری خدمات مانند وام ارائه میدهند که به صورت قانونی اجازه آن را دارند. وقتی فضای کریپتو شروع به رشد کرد، آرامآرام پلتفرمهای مختلف این سرویسها را از انحصار بانک خارج کردند. مثلاً استیکینگ نوعی از سپردهگذاری است که من نوعی دیگر نیاز نیست برای اینکه روی پولم سود تضمینی بگیرم حتماً مجبور باشم پول را در بانک بگذارم.
اصلیترین اتفاقی که باعث شد بانکها خیلی جدی به این قضایا نگاه کنند، خصوصاً بانکهای تجاری، بحث ورود پول دیجیتال بانک مرکزی بود. وقتی پروپوزال ارز بانکهای مرکزی در سال ۲۰۲۱ ارائه شد، بانکهای تجاری خیلی زود متوجه شدند که قرار است نقش آنها خیلی تغییر کند و قرار شد با پلتفرمهای کریپتو و پلتفرمهای فینتکی وارد رقابت شوند و جایی بود که به صورت خیلی جدیتر تصمیم گرفتند وارد این فضا شوند و روی پروژههای آیندهدار بازار سرمایهگذاری کنند تا بتوانند سهمی از این بازار و اکوسیستم برای خود کسب کنند.»
رویکرد متفاوت بانکهای مرکزی در جهان نسبت به داراییهای دیجیتال
محمدی در پاسخ به سؤال دوم گفت: «بانکهای مختلف فلسفههای سرمایهگذاری متفاوتی دارند و وقتی فلسفه سرمایهگذاری متفاوت باشد، کاری که انجام میدهند نیز تفاوت دارد. مثلاً بانکی مانند جیپیمورگان سراغ راهاندازی بلاکچین اختصاصی خود میرود. بانک دیگری مثل گلدمنساکس سراغ این میرود که در پروژههای زیرساختی بازار شریک شود. دیدگاههای متفاوتی وجود دارد و اگر بخواهیم وارد مصادیق شویم میتوانیم جزئیتر فعالیت هریک از این بانکها را با هم مقایسه کنیم.»
او درباره تجربه بانکهای خارجی بیان کرد: «در وهله اول وقتی بانکها دیدند این صنعت جدید کاری مشابه آنها میکند، برایشان تهدید بود و در پی مقابله با آن برآمدند تا این فضا را متوقف کنند، اما به مرور زمان متوجه شدند که نمیتوانند جلوی این تغییرات را بگیرند؛ پس مجبور شدند به این موج جدید ملحق شوند و بهترین راه ملحق شدن و بهرهمند شدن از این فضا که هم بتوانند از این فضای جدید، سهم بازار خود را بگیرند و هم تا حدی کنترل داشته باشند این است که با پروژههای بزرگ بازار و ایدههایش نو که وجود دارد شریک شوند.»
پروژههایی که بانکها در اکوسیستم رمزارزی شریک شدند
مدیرمحصول آبانتتر درباره پروژههای مشترک بانکها و بازار دارایی دیجیتال گفت: «بانکی مثل بانک جیپیمورگان عددی حدود یک میلیارد دلار در فضای کریپتوکارنسی روی پروژهای به اسم پروژه فیگمنت سرمایهگذاری کرده است. فیگمنت یک پلتفرم استیکینگ است؛ جیپیمورگان یک پلتفرم استیکینگ میگیرد زیرا در حال حاضر یکی از بزرگترین کاراییهای بانکها سپردهگذاری و نگهداری پول مردم است و استیکینگ راهحل نوینی برای سپردهگذاری و کسب سود ثابت روی سرمایه است. استیکینگ میتواند روی داراییهای ریسکی مثل بیتکوین باشد که طبیعتاً برای قشر محدودتری از جامعه است یا روی دلار، تتر، طلا و در کل هر داراییای اعمال شود.
بانکها با دیدن این جنبهها میفهمند که نمیتوانند مقابله انجام دهند پس تصمیم گرفتند که در این فضا پروژههای خوب را پیدا کنند و اصطلاحاً سرمایهگذاری فعالانه انجام دهند. امروزه فیگمنت ارزش یک و چهاردهم میلیارد دلاری دارد؛ یعنی به یک شرکت یونیکورن تبدیل شده که قطعاً بخش بزرگی را وامدار ارتباطات و سرمایههایی است که از طریق بانک جیپیمورگان جذب کرده است.»
او همچنین با اشاره به خدمات بانکی که میتوانند تحت تأثیر تکنولوژی قرار گیرند، بیان کرد: «به نظر من، بزرگترین تغییری که ما در سالهای آینده خواهیم دید، ورود CBDCها به اقتصاد جهانی خواهد بود. وقتی CBDCها وارد شوند نیاز به بانکهای تجاری تقریباً از بین میرود؛ یعنی خدماتی که در حال حاضر میدهند، تغییر اساسی میکند زیرا اصلیترین مزیت بانکها که برمیگردد به نحوه کارکردی که دارند، با آمدن CBDC این روند دیگر کار نخواهد کرد زیرا بانکهای مرکزی به صورت مستقیم میتوانند دسترسی پیدا کنند به تمام مردمی که از نظام بانکی استفاده میکنند و نقش بانکها از یک سازمانی که مسئول نگهداری، وامدهی و چرخاندن چرخ اقتصاد است تبدیل میشود به یک شرکت فینتکی که حامی مشتریان بانک مرکزی است.»
مزایای ورود بانک برای بازیگران اکوسیستم رمزارزی
محمدی در پاسخ به سؤال بعدی گفت: «در فضای بینالملل بانکها به علت نیازشان میخواهند وارد این فضا شوند که بهترین راه استفاده بردن از این اتفاق، همکاری استراتژیک است. یکی از بهترین راههایی که میشود همکاری استراتژیک را با بانکهای مختلف تعریف کرد این است که ببینیم اگر بانک بخواهد بهعنوان یک سازمان وارد این فضا بشود در وهله اول چه نیازهایی دارد.
بانکها با اینکه سازمانهای بسیار قدرتمندی هستند، اما در این فضا به علت سرعت بالای تغییرات، مزیت رقابتی ندارند. تنها مزیتشان ارتباطات و سرمایهای است که از دنیای قدیم جمع کردهاند. مثلاً یک پروژه دیگر به نام کوینمتریک وجود دارد که سرمایهگذاری مشترک سه بانک است که سرمایه بالای ۱۰ تریلیون دلار در گردش دارند. کوینمتریک تمام دادههایی که در زمینه کریپتوکارنسی در اکوسیستمهای مختلف روی بلاکچینهای مختلف وجود دارد را تبدیل به دیتا میکند و این دیتا را در اختیار سرمایهگذارهای خود و سرمایهگذارهای سازمانی قرار میدهد.
وقتی که میبینیم بانکهای بزرگ روی پروژهای تمرکز کردهاند که به سرمایهگذارهای بازار مالی خدمات میدهد متوجه میشویم نگاهشان این است که سرمایهگذاری بازار مالی در این فضا در حال افزایش است. وقتی میبینیم که بانک در لایه صفر یک سیستم سرمایهگذاری میکند پس به صورت کلی روی کل اکوسیستم نظر مثبتی دارد. پروژه دیگری که وجود دارد، پروژه سرتیک هست که اگر اشتباه نکنم گلدمنساکس روی آن سرمایهگذاری کرده است. شعار سرتیک این است که لیدربرد امنیت پروژههای وب ۳ است؛ این پروژه پلتفرمهای مختلف در کریپتوکارنسی را بررسی میکند و به امنیت آنها نمره میدهد. بانک محرک اقتصادی هر کشوری است که با تزریق نقدینگی باعث افزایش اندازه اقتصاد میشود.»
آینده رابطه بانک و بلاکچین
محمدی در انتهای مصاحبه خود بیان کرد: «اتفاقی که در حال وقوع است، یک تغییر پارادایم در سیستم پولی جهان است. به نظر من، سازمانهای بعدی که در آینده جای بانکهای امروز را میگیرند، قطعاً نحوه کاری که این ارگانها الان انجام میدهند، متفاوت است. اینکه آیا صددرصد بلاکچینی یا تلفیقی از این دو است به نظر من همیشه نیاز به بانکهای فعلی احساس خواهد شد؛ حتی اگر شده در لایه صفر و تعاملاتی که کشورها میخواهند با هم داشته باشند. احتمالاً نیاز آدمهای معمولی به بانکها تقریباً از بین برود و به نظرم، در دنیای آینده سطح تعاملات مردم عادی با بانکها بهشدت کاهش پیدا میکند.»