دلار ممنوع؛ پرداخت ریالی طالبان به صادرکنندگان ایرانی سیمان

چالش محدودیت‌های گاز از یکسو و نبود توانایی مالی برای خرید مازوت از سوی دیگر باعث شده تا صنعت سیمان شرایط دشواری را تجربه کند

به گزارش اکونگار به نقل از دنیای اقتصاد، حمید رضا سارانی ؛ کارشناس صنعت سیمان در یادداشتی نوشت: چالش محدودیت‌های گاز از یکسو و نبود توانایی مالی برای خرید مازوت از سوی دیگر باعث شده تا صنعت سیمان شرایط دشواری را تجربه کند؛ به گونه‌ای که هم اکنون سیمان سبزوار از ۱۵ آذر تا به امروز نه امکان استفاده از گاز را دارد و نه درآمدی که بتواند مازوت را با نرخ بالا و البته به صورت علی الحساب خریداری کند و در چنین شرایطی تنها استفاده از کلینکر ذخیره و سایش آن برای تولید سیمان منبع درآمد کارخانه شده است.

از سوی دیگر مطالبه ما‌به‌التفاوت نرخ سوخت از ابتدای سال تاکنون علاوه بر تحمیل هزینه‌های مالی بسیار بالا صورت‌های مالی شرکت‌های سیمانی را دچار آشفتگی کرده است؛ این اتفاق در حالی می‌افتد که سیمان سبزوار با بیش از ۸۶‌هزار سهامدار خرد در بین شرکت‌های سیمانی دارای بالاترین سهام شناور است. جدا از تمام این مشکلات، در خراسان سیمان به مراتب بیش از میزان تقاضا تولید می‌شود به گونه‌ای که میزان تولید دو برابر میزان تقاضاست و با توجه به هزینه‌های بالای حمل عملا فروش این سیمان در مناطق دیگر فاقد توجیه اقتصادی است.

با تمام این مشکلات آنچه وضعیت را به تمام معنا غیر‌قابل تحمل می‌کند، جلوگیری از افزایش بهای سیمان در بورس‌کالا به تناسب افزایش هزینه‌های تولید است و متاسفانه در این میان علاوه بر وزارت صمت، سازمان بورس هم از انجام وظایف خود در قبال شرکت‌ها و همچنین سهامداران شانه خالی می‌کند.

۹۰ سالگی پر فراز و نشیب صنعت سیمان ایران

حتی چنانچه صنعت سیمان اقدام به تجدید ارزیابی نکند و صورت‌های مالی بر اساس ارزش روز کارخانه محاسبه نشوند، صرف درج هزینه‌های استهلاک با همکاری سازمان بورس و انجمن سیمان در صورت‌های مالی گویای این واقعیت است که شرکت‌ها با این وضعیت درآمدی حتی توان پرداخت هزینه استهلاک را هم ندارند.

البته یادمان باشد که انتشار اخبار از طرف برخی شرکت‌ها در مورد سود‌آوری بدون در نظر گرفتن ارزش روز دارایی‌ها و هزینه استهلاک که با واقعیت‌ها همخوانی ندارد، خود عاملی در جهت جلوگیری از بالا رفتن قیمت پایه سیمان در بورس کالاست و نکته جالب‌تر اینکه صنعت سیمان برخلاف تمامی صنایع که رویکرد توسعه‌ای دارند، حداقل در مجامع سیمان بالای ۸۰‌درصد سود شرکت را تقسیم می‌کنند و این اقدامات به معنای خالی شدن شرکت از نقدینگی است؛ در حالی که منطق ایجاب می‌کند که سود انباشته را به شکل افزایش تعداد سهام بین سهامداران تقسیم کنیم.

با توجه به نزدیک بودن فاصله شرکت‌های استان خراسان رضوی با افغانستان امیدوار بودیم که کمبود تقاضا را با صادرات به این کشور جبران کنیم. اما متاسفانه جدا از وضع عوارض بر صادرات سیمان، صادرات به افغانستان هم با مشکل مواجه شده و طالبان برای ثابت نگه داشتن نرخ دلار، به شرکت‌های ایرانی ریال پرداخت می‌کند؛ جدا از این هزینه‌های بندری در ایران برای هر تن سیمان حدود ۸ دلار است در حالی که این هزینه در کشورهای پاکستان و عربستان کمتر از ۳ دلار است.

مشکل دیگر این روزهای صنعت سیمان فقدان حمایت بانک هاست؛ به این معنا که ارزش روز هر شرکت سیمانی بیش از ۷‌هزار میلیارد تومان است اما بانک‌ها حاضر به پرداخت تسهیلات به این صنعت نیستند که البته یک علت آن می‌تواند قرار گرفتن کارخانه‌ها در مناطق محروم و در نتیجه نبود نقدینگی بانک‌ها باشد اما متاسفانه حتی انتقال تسهیلات به مراکز استان‌ها هم چاره‌ساز نیست چرا که این بانک‌ها حداکثر ۱۰ میلیارد می‌توانند پرداخت کنند؛ تنها راه ممکن انتقال به بانک‌های تهران است اما در تهران هم به دلیل وجود شرکت‌های بسیار بزرگ‌تر از صنعت سیمان، بانک‌ها ترجیح می‌دهند تسهیلات را به سایرین پرداخت کنند.

متاسفانه سیاست‌های نادرست در این صنعت به گونه‌ای است که کارخانه‌های آهک که سرمایه‌ای در حدود ۲۰‌درصد کارخانه یک میلیون تنی سیمان برای احداث نیاز دارند، از سود‌آوری به مراتب بالاتری برخوردارند؛ کما اینکه هر تن آهک بیش از یک میلیون تومان به فروش می‌رسد و بهای هر تن سیمان به ۷۰۰‌هزار تومان هم نمی‌رسد.

از دیگر رسانه ها
دیدگاه