قیمت گذاری دولتی گندم، سد راه حضور ایران در بازار جهانی غلات
بازار ایران، عبارت جذابی است که از سویی بیانگر موقعیت جغرافیایی ویژه ایران در لجستیک و ترانزیت غلات و توانمندی صنایع وابسته به غلات است و از سوی دیگر، اثر تحریمها را که موجب منزویشدن شرکتهای بزرگ نسبت به این بازار جذاب شده است، نشان میدهد.
به گزارش اکونگار، حسین یزدجردی، رئیس کانون انجمنهای صنایع آرد ایران که ریاست کمیته علمی کنفرانس ایرانگرین و مسئولیت اصلی بخش علمی و تکنیکال این رویداد بینالمللی را بر عهده دارد؛ ضمن اعلام اینکه کنفرانس ایرانگرین امسال دارای پنج پنل متنوع در زمینههای مختلف گندم، آرد، دانههای روغنی، سیلو، لجستیک و تجارت غلات با سخنرانان ایرانی و خارجی است که فرصت پرسش و پاسخ نیز در آن فراهم شده است و به نظر میرسد جذابیت آن بیش از سالهای پیش باشد، در این یادداشت به بیان مهمترین عوامل تأثیرگذار بر نحوه حضور ایران در بازار جهانی غلات پرداخته است. همچنین دیدگاه وی در خصوص مزیتهای رقابتی ایران، پتانسیلهای صنایع مرتبط با غلات در ایران و همچنین آسیبها و موانع موجود در این بازار، بسیار خواندنی است.
وی در ابتدا دلایل وابستگی ایران به واردات گندم و سایر غلات را برشمرد و همچنین به پتانسیلهای صنایع مرتبط با غلات ایران برای حضور در بازارهای جهانی اشاره کرد که در ادامه میخوانید؛
عامل اول؛ مقوله کیفی گندم و عدم گریدبندی آن در ایران
یکی از دلایلی که کشورمان به واردات غلات بهویژه گندم روی آورده، این است که ۳۰ تا ۳۵ درصد گندم کشور ما، مرغوب است و ظرفیت تبدیلشدن به آرد باکیفیت را دارد، البته ۴۰ درصد گندم ایران از کیفیت متوسط برخوردار است و ۳۰ درصد دیگر نیز کیفیت ضعیفی دارد؛ بنابراین بحث کیفیت گندم و تأمین آن، یکی از دلایل واردات این محصول به شمار میرود. متأسفانه کشور ما در گریدبندی گندم، عملکرد اصولی نداشته؛ بهگونهای که گندم دامی در این دستهبندیها تعریف نشده است. به این معنا که متأسفانه گندمهای ضعیف نیز بهمنظور تولید آرد وارد کارخانهها میشوند.
وی در خصوص گریدبندی گندم در دیگر کشورها اظهار کرد: در کشور روسیه و تمام کشورهایی که در حوزه صادرات گندم فعال هستند، گندمها گریدبندی میشوند. در این میان ممکن است گندم دامی نیز بهطور مثال از روسیه وارد کشور شود که ظاهراً مشکلی ندارد، لیکن این گندم صرفا برای مصرف خوراک دام باید مورد استفاده قرار گیرد و به همین ترتیب گندم های ضعیف ایرانی نیز صرفا باید در حوزه خوراک دام مصرف شود نه در بخش خوراک انسان!
عامل دوم؛ کمیت گندم و راههای افزایش آن
ازآنجا که بخش عمده ای از گندم کشور ما دیمی بوده و به بارندگی وابسته است، بارندگی بیشتر منجر به تأمین منابع آبی کافی در کشورمان خواهد شد.
رئیس کانون انجمنهای صنایع آرد ایران در ادامه تصریح کرد: در این خصوص مقالهای نوشتهام، به نام «به بیراهه میرویم» و در آن عوامل مؤثر در تولید گندم ایران را تشریح کردهام؛ یکی از آن عوامل میزان بارندگی و یکی دیگر از آن شاخصها، قیمت تعیینشده گندم است.
وی افزود: متأسفانه باور اشتباهی که به وجود آمده، این است که اگر قیمت گندم افزایش یابد، کشاورز راضیتر خواهد بود و گندم بیشتری برداشت خواهد کرد، اما من در مقالهام ثابت کردهام الزاماً چنین نیست. چنانچه گاهی پیش آمده است قیمتی خوب برای خرید گندم اعلام شده، اما میزان خرید پایین بوده است. این در حالی است که بدون استثنا در تمام سالهایی که باران بهموقع و به اندازه بوده، میزان کمی گندم دیم بسیار افزایش داشته است.
همچنین برخی زمینهای زراعی تنها مناسب کشت گندم هستند و بذر دیگری در آن کاشته نمی شود؛ بنابراین حجم کشت و برداشت صرفاً نمیتواند وابسته به قیمت تعیینشده باشد. اگرچه شاخص قیمت مهم است اما بهتنهایی اثرگذار نیست و این بارندگی به موقع و به اندازه است که نقش بسزایی در برداشت گندم دارد. در این میان، سالهایی بوده که ما به خودکفایی رسیده، حتی صادرات گندم نیز داشتهایم، هرچند این موارد بیشتر استثنا هستند؛ زیرا ما همواره در زمینه گندم به واردات وابسته بودهایم.
یزدجردی یادآور شد: در حقیقت شاید یک سالی به خودکفایی رسیده باشیم، اما سال پساز آن، بزرگترین واردکننده گندم شدهایم؛ بنابراین ما همواره به واردات گندم نیازمندیم، یکی از لحاظ کمیت گندم و دوم از دیدگاه کیفیت گندم. به عبارتی، ما برای تقویت گندم داخلی و ارتقای کیفیت آن، به واردات گندم نیاز داریم.
کشور ما باید برای افزایش کیفیت و کمیت گندم در طول سال برنامهریزی داشته باشد و گندمی به کارخانهها ارسال کند که از کیفیت لازم برخوردار باشد. همچنین میبایست به این مسئله توجه داشت که چگونه میتوانیم از ظرفیتهای تولیدی آرد در کشور استفاده لازم را ببریم و با واردات گندم به تولید آرد روی بیاوریم.
پتانسیل ژئوپلیتیک ایران و صنایع غلات برای حضور در بازارهای جهانی
وی در ادامه به پتانسیلهای ایران و صنایع برای حضور در بازارهای جهانی اشاره کرد و گفت: بحث دیگری که متأسفانه مورد غفلت قرار گرفته است، مسئله ظرفیت ۳۰ میلیون تنی آسیابانی کشور است. ایران در موقعیت جغرافیایی قرار دارد که کشورهای اطراف آن بزرگترین مصرفکننده آرد به حساب میآیند. بهطور مثال عراق و افغانستان تا زمانی که شرایطشان سروسامان نیابد و در این کشورها صلح برقرار نشود؛ به واردات گندم وابستهاند؛ لذا کشور ما باید آمادگی و توانایی تأمین نیاز آرد کشورهای همسایه خود را داشته باشد و نقش عمدهای در صادرات آرد به این کشورها ایفا کند؛ اما شوربختانه ایران هیچ نقشی در این خصوص ندارد.
در این میان، روسیه به صادرات آرد روی آورده است؛ این در حالی است که سطح تکنولوژی کارخانههای آرد روسیه با ما قابلمقایسه نیست.
نیاز کشور ما تبدیل حدود ۱۲ میلیون تن گندم به آرد است، درصورتیکه کارخانههای آرد ایران دو و نیم برابر آن ظرفیت تولید دارند. مسئله اینجاست که از ۳۰ میلیون ظرفیت تولید آرد کشورمان بهرهوری نمیشود. درواقع ما میتوانیم گندم وارد کرده و آرد آن را صادر کنیم، اما زمینه آن فراهم نمیشود و این امکان بالقوه، بالفعل نمیشود.
تأثیر قیمتگذاری گندم برای حضور در بازارهای جهانی
وی خاطرنشان کرد: علاوه بر این، سال گذشته به دلیل وقوع جنگ میان اوکراین و روسیه و احتمال افزایش قیمت جهانی گندم، قیمت داخلی گندم بسیار بالا و خارج از عرف تعیین شد و همین موضوع عامل توقف صادرات آرد، ماکارونی و محصولات مربوط به آن شد؛ زیرا با آن قیمت بالا، صادرات مقرونبهصرفه نبود.
گفتنی است؛ روسیه برای گندم خود تعرفه تعیین کرده اما برای آرد خود تعرفهای تعیین نکرده است؛ بالطبع آرد روسیه از آردی که ما بخواهیم از گندم وارداتی، آن را تولید کنیم، ارزانتر است. البته اگر کشورمان برای این کار بازار پایداری فراهم گردد؛ میتوانستیم نیازهای منطقه یا حتی فراتر از آن را تأمین کنیم.
چرا ترکیه باید بزرگترین صادرکننده آرد دنیا باشد؛ درحالیکه ما ازنظر ژئوپلیتیک از ترکیه شرایط بهتری داریم؟ متأسفانه این برنامهریزیها، دست بخش خصوصی نیست. بخش خصوصی همواره متهم به سودجویی و رانتخواری شده است. هرچند بعضاً سوءاستفادههایی در این زمینه پیش آمده است؛ اما نمیتوان آن را تعمیم داد.
تا زمانی که قیمت متفاوتی برای گندمها در کشور در نظر گرفته میشود؛ سوءاستفادهها همواره صورت میگیرد. هنگامیکه قیمت گندم را افزایش دهیم، قیمت تمام محصولات وابسته به گندم نیز افزایش مییابد؛ بنابراین قابلیت صادرات آنها نیز از دست میرود و در داخل کشور نیز مردم با مشکل خرید روبهرو میشوند.
توجه داشته باشید قیمت آرد حاصل از گندم ۱۲ هزارتومانی به ۱۶ هزار تومان میرسد و آرد حاصل از گندم ۶۶۵ تومانی، ۸۰۰ تومان میشود. در این ارقام ۲۰ برابر تفاوت قیمت دیده میشود؛ همین تفاوت قیمت وسوسهبرانگیز، انگیزه را برای فساد اقتصادی بالا میبرد.
تمام این چالشها ناشی از سیاستهای اشتباهی است که در بحث گندم و آرد تصمیمگیری میشود. در مرحله اول اگر قیمت گندم را یکسان کنیم، زمینه فساد آرد برچیده خواهد شد. وزارت اقتصاد و مسئولان اقتصادی کشور باید با اتخاذ تصمیمات درست، بستر فساد را جمع کنند و این کار، تنها با تعیین قیمت ثابت و یکسان گندم فراهم میشود. آنها باید برای رساندن یارانه به مردم از طریقی دیگر، تدبیری بیندیشند؛ خواه با صدور کارت نان، خواه با در نظر گرفتن یارانه مخصوص برای قشری خاص، تا مردم برای خرید نان دچار مشکل نشوند.
پتانسیل تبدیلشدن ایران به مرکز ترانزیت غلات
در پایان شایان ذکر است که ایران میتواند به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک، مرکز ترانزیت غلات منطقه باشد. درواقع ایران در منطقهای قرار گرفته است که روسیه باید تجارت غلات خود را از آبهای آزاد آن عبور دهد. چنانچه این اتفاق رخ دهد، برای ایران چند مزیت دارد که یکی از آنها بهرهوری و کسب منافع در حوزه ارزی است و دیگری اینکه اگر تجارت روسیه، قزاقستان، اوکراین و کشورهای شمال ایران از این منطقه صورت بپذیرد؛ همیشه در داخل ایران حجم بزرگی از غلات وجود دارد که میتوانیم در هر زمان بهترین نوع و مناسبترین قیمت غلات موردنیاز را انتخاب و استفاده کنیم.