نگاهی به عملکرد شرکت ایران یاسا در صنعت تایر
شرکت ایران یاسا تایر و رابر که در حوزه تایرسازی و در زمینه تهیه و تولید لاستیک و تیوب دوچرخه، موتورسیکلت، ماشینآلات و ادوات کشاورزی، وسائط نقلیه و دیگر فرآوردههای لاستیکی فعالیت میکند، در تاریخ ۵ آبان ۱۳۴۵ در جاده قدیم تهران-کرج، کیلومتر ۳جاده شهریار تاسیس شد.
به گزارش اکونگار به نقل از دنیای اقتصاد؛ شاخصهای سودآوری «پاسا» نشان میدهد که در چهارسال گذشته روند حاشیه سود این شرکت کاهشی بوده است. با این تفاسیر پیشبینی میشود که این روند در سال ۱۴۰۲ نیز ادامه داشته باشد و شرکت مذکور به حاشیه سود ناخالص ۲۰ درصدی برسد.
با بررسی میزان تولیدات شرکت ایرانیاسا تایر و رابر درمییابیم که این شرکت رشد داشته؛ اما روند آن کاهشی بوده، بهطوری که در ۹ماه ۱۴۰۱ این روند منفی شده و تولیدات شرکت نسبت به دوره مشابه قبل با افت منفی یکدرصدی همراه بوده است. از طرفی مبلغ فروش «پاسا» ظرف سهسال اخیر ۶۶درصد افزایش را به ثبت رسانده است. مجموع عوامل ذکرشده موجب میشود که برای سال ۱۴۰۲ بهمیزان ۴۰درصد افزایش درآمد فروش و ۳درصد رشد میزان تولید پیشبینی شود.
محصولات شرکت
بررسیها نشان میدهد که محصولات اصلی شرکت ایران یاسا تایر و رابر در پایان آذرماه که با دوره 9ماهه شرکت مذکور مصادف است، شامل تایر، تیوب و فرآوردههاست.
از طرفی بررسی فروش شرکت نشان میدهد که در چهارسال گذشته بهطور میانگین 14درصد درآمد آن از فروش صادراتی بوده و این روند همواره افزایشی بوده، بهطوری که در سال 1397 تنها 8درصد مبلغ فروش از محل صادرات بوده؛ اما در 9ماهه 1401 به 17درصد افزایش یافته است. با این تفاسیر میتوان گفت شرکت ایرانیاسا تایر و رابر محصولات خود را عمدتا در بازار داخل به فروش میرساند؛ اما برای فروش صادراتی خود نیز برنامه مدون دارد و احتمالا در دورههای آتی درصد بالاتری از درآمد شرکت را تشکیل خواهد داد.
با بررسی مواد مصرفی درمییابیم که هشتنوع ماده اصلی از جمله کائوچوی مصنوعی، بوتیلرابر، پلیبوتادین، دوده، کوردها، بنزین، کائوچوی طبیعی و سایر که شامل نخ و سیم میشود، مورد استفاده قرار میگیرد. در این میان بررسی مواد مصرفی نشان میدهد که در چهارسال اخیر بهطور میانگین 14درصد مواد اولیه بهصورت وارداتی تامین شده که عمدتا مربوط به کائوچوی طبیعی است. این روند کاهشی بوده و از 24درصد در سال 1397 به 12درصد در 9ماهه 1401 کاهش یافته است.
بر این اساس میتوان گفت شرکت بهخوبی توانسته است تامینکنندگان ماده اولیه خود را بومیسازی کند که این امر ریسک مربوط به عدمتامین مواد مستقیم را در «پاسا» که حدود 66 درصد از بهای تمامشده را شامل میشود، کاهش دهد. بررسی آمار تولید، فروش و سودآوری «پاسا» میتواند نقشهای از عملکرد آن در گذشته به تحلیلگران ارائه دهد.
بر این اساس در بخش تولیدات بررسی آمارها نشان میدهد که در سهسال اخیر بهطور میانگین 9درصد به تولیدات افزوده شده که این روند کاهشی بوده و از 18درصد در سال 1397 به منفی یکدرصد در 9ماه 1401 افت پیدا کرده است.
یکی دیگر از آمارهای مهم شرکت ایرانیاسا تایر و رابر، مبلغ فروش است. بررسیها نشان میدهد که «پاسا» در سهسال گذشته در مبلغ فروش رشد خوبی را بهثبت رسانده و بهطور میانگین 66درصد بهاین مبلغ افزوده شده است. همچنین در دوره 9 ماهه 1401 نسبت به دوره مشابه سال قبل 45درصد افزایش درآمد شرکت رقم خورده است.
با توجه به افت یکدرصدی میزان تولیدات «پاسا» در 9 ماهه 1401، افزایش درآمد آن را در این مدت میتوان به علت رشد نرخ فروش محصولات در نظر گرفت که با توجه به تورم 40 درصدی رشد صورتگرفته را نمیتوان خوب تلقی کرد. دلیل عمده رشد ناچیز در درآمد شرکتهای تایرساز در مقایسه با صنایع مهمی همچون فلزات اساسی، قیمتگذاری دستوری در این صنعت است. آخرین موردی که باید در «پاسا» به بررسی روند آن بپردازیم، حاشیه سودهای ناخالص، عملیاتی و خالص است.
بر همین اساس در چهارسال اخیر میانگین حاشیه سودهای شرکت مذکور بهترتیب برابر با 25درصد، 22درصد و 17درصد بوده، این در حالی است که در 9ماهه 1401 حاشیه سودهای ناخالص، عملیاتی و خالص به 21درصد، 19درصد و 14درصد رسیده است. بررسی روند حاشیه سود شرکت ایرانیاسا تایر و رابر نشان میدهد که این روند کاهشی بوده که عمده دلیل آن میتواند افزایش هزینههای شرکت باشد.
در این میان افزایش تورم موجب رشد بهای تمامشده محصولات شرکت میشود. با این حال در صنعت تایر همچنان قیمتگذاری دستوری حاکم است که این موضوع باعث میشود آهنگ رشد نرخ فروش محصولات شرکت با بهای تمامشده همخوانی نداشته باشد؛ در نتیجه موجب کاهش سودآوری و حاشیه سود شرکت میشود. بر این اساس مادامی که شرکتهای تایرسازی از قیمتگذاری دستوری خارج نشوند، نمیتوان انتظار بهبود در حاشیه سود شرکت را داشت.
ریسکها و فرصتهای شرکت
مهمترین ریسکی که میتواند سودآوری شرکت را تحتتاثیر قرار دهد، ریسک مربوط به نوسانات نرخ ارز است. در شرکت ایرانیاسا تایر و رابر، با توجه به ضرورت واردات مواداولیه و برخی ماشینآلات و تجهیزات، با عنایت به نبود تکنولوژی ساخت در داخل یا عدمصرفه اقتصادی در تولید داخلی، شرکت نیازمند تامین ارز موردنیاز برای خریدهای خارجی است.
بنابراین ماهیت این صنعت وابستگی به خارج و ارزبری زیاد است. از این رو حساسیت این صنعت نسبت به نرخ ارز زیاد است؛ ولی این حساسیت صرفا به نوسانات نرخ ارز در مقاطع مختلف، محدود نمیشود. بر این اساس طبیعتا با نوسانات شدید نرخ ارز نگرانی در خصوص تامین و تخصیص ارز موردنیاز خرید مواداولیه و تاثیر مستقیم نوسانات نرخ ارز بر بهای تمامشده مواداولیه و قطعات مصرفی پیشآمده و قیمت تمامشده محصولات را تحتتاثیر قرار خواهد داد و همانطور که در متن تحلیل اشاره شد، همچنان قیمتگذاری دستوری در صنعت تایر وجود دارد که این امر موجب میشود در صورت افزایش بهای تمامشده شرکت نتواند نرخ محصولات خود را متناسب با آن رشد دهد و در نتیجه موجب کاهش حاشیه سود آن میشود.
تحلیل سود سال آینده
در تخمین سهم سود سال 1402 «پاسا» ابتدا باید مفروضات و متغیرهای موثر بر سودآوری شرکت را مشخص کرد. مهمترین متغیر اثرگذار بر سودآوری این شرکت، نرخ محصولات تولیدی آن است. محصولات اصلی «پاسا» که بیشترین درآمد شرکت را حاصل میکنند، شامل تایر، تیوب و فرآوردهها هستند.
نرخ آنها براساس رشد 30 درصدی نرخ محصولات نسبت به آخرین گزارش فعالیت ماهانه (دیماه) برای محصولات داخلی بهترتیب 147 میلیون و 223 هزار تومان، 112 میلیون و 564 هزار تومان و 149میلیون و 414هزار تومان بهازای هر تن در نظر گرفته شده است. از طرفی نرخهای مهم دیگر عبارتند از افزایش مواداولیه، حقوق، تورم و حملونقل هستند که بهترتیب 40 درصد، 60 درصد، 45 درصد و 40 درصد برآورد شدهاند.
همچنین نرخ دلار در بازار آزاد برای سال 1402 بهطور میانگین برابر با 45هزار تومان در نظر گرفته شده است. با فرض این متغیرها فروش شرکت ایرانیاسا تایر و رابر در سال 1402 برابر با 2هزار و 265 میلیارد تومان خواهد شد. از این میزان فروش 450 میلیارد تومان سود ناخالص، 380 میلیارد تومان سود عملیاتی و 265 میلیارد تومان سود خالص برآورد میشود.
این در حالی است که در 9 ماهه 1401 توانسته است بهمیزان یکهزار و 199میلیارد تومان فروش بهثبت برساند. با این مفروضات سود خالص بهازای هر سهم شرکت «پاسا» برای سال 1402 برابر با 139تومان پیشبینی میشود. همانطور که در بخش مبلغ فروش به بررسی روند سالانه پرداخته شد، «پاسا» در 9ماهه 1401 موفق به افزایش درآمد فروش خود بهمیزان 45درصد شده است. بر همین اساس پیشبینی میشود که برای سال 1402 رشد 40درصدی نسبت به سال 1401 به وقوع بپیوندد. با توجه به آخرین قیمت هر سهم «پاسا» که برابر با 903تومان بوده است، نسبت قیمت به سود هر سهم شرکت برای سال 1402 برابر با 5/ 6 میشود.
طرح چند سوال از شرکت ایرانیاسا تایر
در تاریخ ۱۹بهمن ۱۴۰۱، رئیس هیاتمدیره انجمن صنفی صنعت تایر، مهمترین چالش اصلی صنعت تایر را قیمتگذاری دستوری عنوان کرد. با توجه به اینکه این قیمتگذاری سبب شده است زمینه برای سوءاستفاده فراهم و تایر به خارج از کشور قاچاق شود، وی درخواست کرد که شرکتهای تایرسازی محصولات خود را در بورسکالا عرضه کنند و از فرآیند قیمتگذاری دستوری خارج شوند.
بررسیها نشان میدهد که همواره چالش قیمتگذاری دستوری بهعنوان ریسک جدی برای شرکتهای تایرساز مطرح بوده است؛ تا جایی که حتی بانکها بهدلیل حاشیه سود کم این صنعت و وضعیت وخیم سرمایه در گردش تایرسازها، حاضر به سرمایهگذاری در آن نیستند. بر این اساس با توجه به زمزمههای عرضه محصولات شرکتهای تایرساز در بورسکالا و تاثیر زیاد آن بر سودآوری این شرکتها بر آن شدیم تا یکی از سهمهای این صنعت را بررسی کنیم.
شرکت ایرانپاسا تایر و رابر در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ افزایش سرمایه از محل سود انباشته داشته که این امر نشان میدهد شرکت از توانمندی زیادی از منظر سودآوری برخوردار است، بهطوری که توانسته است افزایش سرمایه مذکور را به انجام برساند. با این حال همچنان چهار سوال اساسی در مورد پیشبینی «پاسا» در دوره سهماهه وجود دارد.
از جمله اینکه چرا شرکت نرخهای مواداولیه خود را در بودجه سهماهه کاهشی فرض کرده است؟ همچنین در بودجه درآمد سرمایهگذاری بهیکباره ۱۵۰میلیارد تومان برآورد شده و حالا سوال این است که شرکت در دوره ۹ماهه ۱۴۰۱ تنها ۵ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان سود سرمایهگذاری شناسایی کرده چطور در دوره سهماه آخر سال میتواند ۱۵۰ میلیارد تومان سود شناسایی کند؟ همواره در سالهای تاریخی هزینههای مالی شرکت رقم بالایی بوده که باید علت این امر مشخص شود.
با توجه به اینکه شرکتهای خودروساز طرف حساب عمده شرکتهای تایرساز هستند، آیا مطالبات این شرکتها بهموقع وصول میشود یا اینکه به دلیل عدموصول شرکت با کاهش جریان نقد همراه بوده و در نتیجه مجبور به استقراض و وامگیری شده است؟ در آخر روند تولیدات همواره افزایشی بوده؛ اما شیب آن کاهش یافته، بهطوری که در ۹ماهه نسبت به دوره مشابه قبل به منفی یکدرصد رسیده است. حال سوال این است که این کاهش تولیدات بهدلیل عدمتامین مواد مستقیم بوده یا مستهلکشدن خطوط تولید علت این امر بوده است؟