استقبال از پذیرش اشتباه مسئولان درباره FATF و جبران خسارت های ۱۰ ساله
مردم از پذیرش اشتباه مسئولان درباره FATF و جبران خسارتهای به وجود آمده استقبال می کنند.
به گزارش اکونگار به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی، بعضی از همین افراد قبلاً بارها علیه FATF سخنرانیها و قلم فرسائیها کرده و پیوستن به آن را خیانت به کشور و ملت قلمداد کرده بودند.
بر اساس این گزارش، شاهبیت شعارهای این حضرات علیه FATF این بود که بدون پیوستن به آن هم میتوان اقتصاد را سر و سامان داد و کسانی که برای پیوستن به FATF تلاش میکنند اطلاعات اقتصادی و مالی را به بیگانگان بدهند تا حاکمیت ملی را نقض کنند.
حتی یکی از افرادی که در تلفظ عنوان FATF مشکل داشت و آن را از رو هم نمیتوانست بخواند، درباره آن اظهارنظر منفی کرد در حالی که هیچ اطلاعی از آن نداشت. حالا همان افراد مخالف دو آتشه درصدد موجه جلوه دادن FATF برآمدهاند و پیوست به آن را مفید و حتی لازم میدانند.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس،کمی هم جلوتر رفته و گفته، گروه FATF با کشورها مذاکره و متناسب با هر کشور تعهدات را تعریف میکند.امکان دارد ایران بتواند در مذاکرات با FATF بخشی از مسائلی که نقض حاکمیت ملی است و موضوع دسترسی به اطلاعات مالی، بانکی و موضوعاتی شبیه به این را مرتفع کند. در آن صورت فضای جدیدی خواهیم داشت.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم چند روز پیش از آمادگی این مجمع برای تأیید پیوستن ایران به FATF خبر داد. البته قبلاً هم چند بار از این امر حمایت کرده بود ولی از کارشکنی سایر اعضاء نگران بود و ممانعت از پیوستن به این پیمان بینالمللی را به ضرر می دانست. در این میان، سؤال قابل تأمل این است که FATF امروز با دیروز تفاوتی ندارد. پس چرا موضع حضرات در قبال آن تغییر کرده است؟
در حاشیه موضع جدید مسئولین در قبال FATF، دو نکته مهم را باید گوشزد کرد با این تأکید که روش اتخاذ شده توسط آنان در مخالفت بیش از 10 ساله با این موضوع، امری معمول در جامعه سیاسی دو قطبی شده ایران است و اگر چنین وضعیتی ادامه یابد مشکلات بزرگی بوجود خواهد آمد که بسیار بزرگتر از مشکل بوجود آمده در زمینه FATF خواهند بود. این بیماری که از آفات حکمرانی است باید به صورت ریشهای حل شود تا کشور از موانع خودساخته رهائی یابد و مسیر پیشرفت اقتصادی را طی کند.
آن دو نکته مهم، یکی از مصادیق ضربالمثل معروف "دیگی که برای من نجوشد..." است. رقبای سیاسی به کارشکنی علیه همدیگر تا ضربه زدن به منافع ملی رضایت میدهند. اگر فلان موقعیت به نام ما تمام شود، باید بدست بیاید ولی اگر به نام رقیب تمام شود به هر قیمتی شده باید جلوی آن را گرفت حتی اگر به منافع ملی لطمه اساسی وارد شود. تا فلان دولت بر سر کار است، FATF و برجام از زهرمار هم تلختر و کشندهتر هستند ولی زمان قدرت همانها که قرار بود تلخ و کشنده باشند، شیرین و حیاتبخش خواهند بود!
این روش که منافع شخصی و جناحی را اصل قرار میدهد برای کشور و ملت بسیار خطرناک و زیان بار است. در کشورهای دیگر هم رقابتهای سیاسی وجود دارد ولی آنها معمولاً زیرساخت قانونی مشخصی دارند که در مواردی که پای منافع ملی در میان باشد آن را اصل قرار میدهند و به نفع کشور و ملت عقبنشینی میکنند. حکمرانی که باید در این قبیل امور پیشرو باشد متأسفانه برعکس عمل میکند و کشور را به قهقرا میبرد.
نکته دوم به زیان فراوانی مربوط میشود که در بیش از یک دهه گذشته بابت این روش غیرمنطقی و خلاف منافع ملی به اقتصاد وارد شده است. اکنون که مانع تراشان به این نتیجه رسیدند نمیتوانند بدون FATF مشکلات انباشته اقتصادی را حل کنند و به همین جهت حاضر به پذیرش آن شدند، باید این آمادگی را هم داشته باشند که زیانهای وارده به کشور و ملت را از جیب جبران کنند.
مردم از رویکرد جدید حضرات مخالفین سابق FATF استقبال میکنند و از این بابت خوشحال هم هستند و امیدوارند این رویکرد با کارشکنی جدید کاسبان تحریم مواجه نشود. این مطالبه را هم دارند که مقصران، تاوان متضرر ساختن کشور را نیز بپردازند و خسارتهای هنگفتی که وارد کردند را جبران کنند.