ضرورت حذف یارانه‌های پنهان انرژی

با توجه به شرایط نامساعد حامل‌های انرژی در کشور، بسیاری از اقتصاددانان انجام اصلاحات در حوزه یارانه‌های پنهان را امری ضروری می‌دانند. در این بین، برخی از اقتصاددانان معتقدند سیاست‌های رفتاری می‌تواند در کوتاه مدت کارگشا بوده و نیاز به اصلاحات قیمتی را کمرنگ‌تر کند. با این حال اما مطالعات نشان می‌دهد کوتاه مدت بودن اثر سیاست‌های رفتاری، پاشنه آشیل این مسیر است و در بلندمدت رفتار مصرف‌کنندگان به شرایط پیشین بازمی‌گردد. البته باید توجه داشت به دلیل قیمت ناچیز انرژی در ایران، کنترل مصرف صرفا توسط سیاست‌های رفتاری قابل اصلاح نیست.

به گزارش اکونگار به نقل از اقتصاد آنلاین؛ یارانه‌های پنهان حامل‌های انرژی فشار بسیاری را به منابع طبیعی کشور و همچنین بودجه دولت وارد کرده است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این یارانه‌ها در حال از بین بردن محیط زیست ایران است و از سوی دیگر یکی از ریشه‌های نرخ بالای تورم در ایران به شمار می‌رود. چراکه دولت‌ها مجبور هستند از درآمدهای بالای موجود صرف نظر کرده و به ازای انرژی فروخته‌شده متحمل زیان و کسری بودجه شوند. موارد دیگری مانند عدم تمایل به سرمایه‌گذاری در بخش انرژی به دلیل قیمت‌های پایین، عدم توان رقابت انرژی‌های پاک با سوخت‌های فسیلی، آلودگی شدید در اثر مصرف بالا و بهره‌وری پایین، باعث شده تا اقتصاددانان همواره در مورد اصلاح قیمت انرژی در ایران توصیه‌‌هایی داشته باشند.

در این بین، برخی از کارشناسان، سیاست‌گذاران را به استفاده از سیاست‌های رفتاری برای کاهش مصرف تشویق می‌کنند. این دسته از کارشناسان معتقدند که سیاست‌های رفتاری می‌تواند در کوتاه مدت منجر به کاهش مصرف انرژی شده و در نهایت زمینه را برای اصلاح قیمتی در بلند مدت فراهم کند. در سویی دیگر، اکثر اقتصاددانان معتقدند با توجه به قیمت بسیار پایین انرژی در ایران، سیاست‌های رفتاری کاهش مصرف که در مقالات خارجی مورد مطالعه قرار گرفته در ایران جواب نخواهد داد و از سیاست‌های رفتاری باید همزمان با اصلاحات قیمتی یا پس از آن به عنوان یک بسته مکمل استفاده کرد، چرا که قیمت‌های پایین انرژی، انگیزه‌های کنترل مصرف را در ایران به صورت جدی مورد لطمه قرار داده است.

سیاست‌ رفتاری چیست؟

اقتصاد رفتاری، علمی است که رفتارهای اقتصادی افراد را با توجه به جنبه‌های روان‌شناختی و اجتماعی مطالعه می‌کند. برخلاف مدل‌های سنتی اقتصاد که فرض می‌کنند افراد همیشه تصمیمات منطقی و بهینه اتخاذ می‌کنند، اقتصاد رفتاری به این موضوع می‌پردازد که تصمیمات افراد غالباً تحت تأثیر احساسات، تعصبات شناختی و شرایط اجتماعی قرار دارد. در حوزه مصرف برق، سیاست‌های اقتصاد رفتاری می‌توانند از طریق تغییر در نحوه ارائه اطلاعات و ایجاد انگیزه‌های مناسب، رفتار مصرف‌کنندگان را تغییر دهند.

کاربرد اقتصاد رفتاری در حوزه انرژی چیست؟

یکی از روش‌های رایج در اقتصاد رفتاری برای کاهش مصرف برق، ارائه اطلاعات شفاف و قابل فهم به مصرف‌کنندگان است. به عنوان مثال، اعلام اطلاعات مصرف برق به صورت روزانه یا ماهانه، همراه با مقایسه مصرف فعلی با دوره‌های قبلی یا با میانگین مصرف سایر همسایگان، می‌تواند مصرف‌کنندگان را به کاهش مصرف ترغیب کند. تحقیقات نشان داده است که اطلاع‌رسانی ساده و مستمر، منجر به کاهش چشم‌گیر مصرف برق می‌شود. به‌ویژه در خانه‌هایی که مصرف‌کنندگان از میزان مصرف انرژی خود آگاه هستند، مصرف برق تا حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش پیدا می‌کند.

یکی دیگر از مفاهیم کلیدی در اقتصاد رفتاری، تاثیر هنجارهای اجتماعی بر رفتار افراد است. مردم به طور طبیعی تمایل دارند رفتار خود را با رفتار دیگران مقایسه کنند و وقتی متوجه می‌شوند که مصرف برق آن‌ها بالاتر از همسایگان‌شان است، ممکن است سعی کنند مصرف خود را کاهش دهند. تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان داده است که اطلاع‌رسانی در مورد مصرف برق همسایگان و مقایسه آن با مصرف شخصی، می‌تواند باعث کاهش مصرف تا ۵ درصد شود. به طور مثال، در مطالعه‌ای که در ایالات متحده انجام شد، به خانوارها گزارش‌هایی داده شد که مصرف برق آن‌ها را با میانگین مصرف همسایگان مقایسه می‌کرد و این امر منجر به کاهش مصرف در بیشتر خانواده‌ها شد.

سیاست‌های مبتنی بر اقتصاد رفتاری می‌توانند از طریق مشوق‌های مالی مانند تخفیف در قبوض برق یا اعمال جریمه در صورت مصرف بیش از حد، مصرف برق را کنترل کنند. این نوع سیاست‌ها به عنوان یکی از موثرترین راه‌ها برای تغییر رفتار مصرف‌کنندگان شناخته شده است. در برخی از کشورها، سیستم‌های تعرفه‌گذاری پله‌ای اجرا می‌شود، به طوری که مصرف‌کنندگان با مصرف بیشتر، مبلغ بیشتری برای هر کیلووات ساعت برق پرداخت می‌کنند. این سیاست باعث می‌شود که افراد مصرف برق خود را مدیریت کنند تا از پرداخت هزینه‌های بالاتر جلوگیری کنند. فناوری‌های هوشمند مانند کنتورهای هوشمند و ترموستات‌های هوشمند به مصرف‌کنندگان این امکان را می‌دهد که مصرف برق خود را به صورت لحظه‌ای مشاهده و کنترل کنند. این ابزارها با ارائه داده‌های دقیق و زمان‌بندی مصرف، به افراد کمک می‌کنند تا از مصرف غیرضروری برق در زمان‌های پیک مصرف جلوگیری کنند. تحقیقات نشان داده است که استفاده از این فناوری‌ها می‌تواند به طور معناداری در کاهش مصرف برق موثر باشد.

در برخی از مطالعات، مشخص شده که اطلاعات نادرست افراد نیز تأثیر معناداری بر مصرف برق دارد و بسیاری از افراد به دلیل اطلاعات نادرست یا تصورات غلط، تصمیمات غیر بهینه‌ای در مصرف برق اتخاذ می‌کنند. به عنوان مثال، برخی افراد بر این باورند که روشن نگه داشتن لامپ‌ها برای مدت طولانی‌تر به صرفه‌تر از خاموش و روشن کردن مکرر آن‌ها است، در حالی که این تصور اشتباه است. یکی از راهکارهای سیاست‌های اقتصاد رفتاری این است که با ارائه اطلاعات صحیح و رفع شناخت‌های نادرست، مصرف‌کنندگان را به سمت رفتارهای بهینه هدایت کند.

یکی از روش‌های موثر در کاهش مصرف برق، استفاده از تبلیغات و پیام‌های غیرمستقیم است. به عنوان مثال، کمپین‌های آگاه‌سازی عمومی که به اهمیت صرفه‌جویی در مصرف برق و کاهش تاثیرات زیست‌محیطی اشاره دارند، می‌توانند تاثیر قابل توجهی بر رفتار مصرف‌کنندگان داشته باشند. تبلیغات هوشمندانه‌ای که از تصاویر یا پیام‌های احساسی استفاده می‌کنند، می‌توانند مصرف‌کنندگان را تحت تاثیر قرار دهند. یکی از مثال‌های موفق در این زمینه، کمپین‌های کاهش مصرف برق در دوران تابستان است که از تصاویر گرمای شدید و تاثیرات آن بر محیط زیست استفاده می‌کنند. استفاده از این نوع تلنگرها، در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته رایج است

برخی مطالعات در دنیای واقعی

نتیجه یک مطالعه در ایالات متحده نشان می‌دهد که چگونه اطلاع‌رسانی درباره مصرف برق همسایگان می‌تواند بر کاهش مصرف افراد تأثیر بگذارد. در این مطالعه، به بیش از ۶۰۰ هزار خانوار گزارشی ارائه شد که مصرف برق آن‌ها را با میانگین مصرف همسایگان‌شان مقایسه می‌کرد. نتایج نشان داد که این روش باعث کاهش میانگین مصرف برق نزدیک به ۲ درصد شد. جالب اینجاست که کاهش مصرف در خانوارهایی که مصرف برق بالاتری داشتند، به ۶.۳ درصد نیز می‌رسید. این مطالعه توضیح می‌دهد که اثرگذاری این روش در کوتاه مدت مانند افزایش قیمت برق به میزان ۱۱ الی ۲۰ درصد است که میزان بسیار قابل توجهی می‌باشد.

نتیجه مطالعه دیگری در بریتانیا نشان می‌دهد که سیاست‌های اقتصاد رفتاری تا حد زیادی می‌توانند مکمل سیاست‌های قیمتی باشند. این مطالعه نشان می‌دهد استفاده از سیاست بازخورد اطلاعات و افزایش آگاهی مشتریان نسبت به شرایط می‌تواند تا حد زیادی اثر سیاست‌های قیمتی را تقویت کند. بر اساس این مطالعه، خانوارهایی که فقط افزایش قیمت را تجربه می کنند، تقاضای خود را به میزان ۰ تا ۷ درصد کاهش می‌دهند، در حالی که آن‌هایی که در معرض بازخورد اطلاعاتی هستند، بسته به میزان اطلاع قبلی، کاهش مصرف ۸ تا ۲۲ درصد را تجربه می‌کنند. 

مطالعه دیگری در سطح خوابگاه‌های یک دانشگاه در ایالات متحده نشان می‌دهد که سیاست‌های اقتصاد رفتاری توانسته بر میزان مصرف برق و آب اثرگذار باشد. این سیاست‌‌ها توانسته تا مصرف برق را به میزان ۳۲ درصد کاهش دهد. با این حال کاهش مصرف آب تنها ۳ درصد گزارش شده است.

پاشنه آشیل سیاست‌های رفتاری

با وجود موفقیت‌های سیاست‌های اقتصاد رفتاری در کاهش مصرف برق، این سیاست‌ها با چالش‌هایی نیز مواجه هستند. یکی از این چالش‌ها این است که تاثیر این سیاست‌ها ممکن است در طول زمان کاهش یابد. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده‌اند که اثرات مقایسه مصرف برق با همسایگان پس از چند ماه کاهش پیدا می‌کند و مصرف‌کنندگان ممکن است به رفتار قبلی خود بازگردند. همچنین، برخی از افراد ممکن است به دلیل نادیده‌گیری اطلاعات یا عدم دسترسی به فناوری‌های هوشمند، نتوانند از این سیاست‌ها بهره‌مند شوند.

در واقع می‌توان از سیاست‌های اقتصاد رفتاری به عنوان مکملی برای سیاست‌های قیمتی استفاده کرد اما استفاده از آن به تنهایی نمی‌تواند چالش‌های موجود در حوزه انرژی را برطرف کند. از سوی دیگر بسیاری از این سیاست‌ها، به دلیل فناوری پایین در حوزه انرژی در ایران قابلت بازدهی کامل را ندارد. 

یکی دیگر از پاشنه آشیل سیاست‌های رفتاری، منطقه مورد اجرای آن است. بسیاری از مطالعات انجام شده در حوزه اقتصاد رفتاری و مصرف انرژی، در سطح محله و یا شهر هستند و در مورد امکان اجرایی شدن آن در سطح یک کشور تردیدهای بسیاری وجود دارد.

با این حال همانطور که پیش‌تر گفته شد، می‌توان از سیاست‌های اقتصاد رفتاری در راستای تسهیل اجرای سیاست‌های قیمتی استفاده کرد. بدین وسیله می‌توان مسیر سخت اصلاح قیمت حامل‌های انرژی را تا حدی هموار کرد.

از دیگر رسانه ها
دیدگاه