"اکونگار" گزارش میدهد
سکوت تشکلهای کارگری برابر مرگ کارگران در دمای بالای ۵۰ درجه!
تشکلهای کارگری در ایران، همواره ثابت کردهاند که در مواقع حساس خود را پنهان میکنند و دست به مطالبهگری نمیزنند و در ادامه کارگران را نیز ساکت میکنند . مانند سکوت آنها به جان باختن کارگران نواحی جنوبی ایران که مجبور هستند در گرمای بالای ۵۰ درجه به کارگری ادامه دهند.
بهگزارش اکونگار،طبق آخرین آمارهای منتشر شده از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ایران بیش از ۱۵ هزار تشکل کارگری و کارفرمایی فعالیت میکنند که اکثر آنها یا چراغ خاموش فعال هستند و کمتر شناخته شدهاند و یا اینکه نهتنها چراغ خاموش نیستند بلکه در مناسبات سیاسی همواره پیگیر سهمخواهی میشوند.
ما همواره تشکلات خنثیی را مشاهده میکنیم که هیچ باری از روی دوش کارگران و کارفرماها بر نمیدارند زیرا خودشان بار اضافه محسوب میشوند. البته به این موضوع هم اشاره کنیم که برخی از سندیکاهای مستقل مانند «اتوبوسرانی» و «کارگران ساختمانی»، «کارگران هفتتپه» و ... همواره در حال چانهزنی با دولت و کارفرماها هستند که در گزارش دیگری بهعنوان نمونه آنها را بررسی خواهیم کرد.
اگر از یک تحلیلگر مسایل کارگری بپرسیم که آخرین تجمع صنفی تشکلات کارگری چه زمانی بود نتواند جوابی به شما بدهد، چون اصولا مطالبهای از سوی آنها مطرح نمیشود. برای نمونه میتوانیم به غیاب تشکلات کارگری و سکوت آنها در واکنش به وضعیت نگران کننده کارگران نواحی جنوبی ایران است که بهاجبار کارفرماهای حوزه نفتوانرژی، مجبور هستند دمای بالای ۵۰ درجه را تحمل کنند و در ادامه جان خود را از دست بدهند. در قانون اساسی به شفافیت حق مطالبهگری برای کارگران درنظر گرفته شده است ولی بنا به دلایلی این تشکلات کارگری هستند که نمیخواهند به وظیفه ذاتی خود عمل کنند و کارگران را هم با حیلههایی ساکت میکنند.
تشکلات کارگری و وظیفه ذاتی
تشکلات کارگری یا همان «سندیکاهای کارگری» مجموعههای خودگردانی هستند که از کارگران، بنگاههای اقتصادی، شرکتها یا افراد حقوقی شکل گرفتهاند. این تشکلات ذاتا به این دلیل شروع به فعالیت میکنند که منافع و مطالبات پیرامون خود را ارتقا دهند. در واقع هدف آن حفظ یا بهبود شرایط شغلی است، مانند دستیابی به دستمزد بهتر، حفاظت از حقوق صنفی، بهبود شرایط محیط کار، بهبود استانداردهای ایمنی، ایجاد رویههای شکایت، تدوین قوانین حاکم بر وضعیت کارکنان (قوانین حاکم بر ترفیع، شرایط عادلانه خاتمه کار) و ... . باتوجه به این تعریف باید بگوییم که تشکلات کارگری در هیچ یک از مطالبهگری کارگران ایرانی شرکت نمیکنند و تنها در برخی از برنامهها حضور دارد تا کسی نقش آنها را بر تن نکند!
تشکلات، بخشی از آسیبهای کارگری
«احسان سهرابی»، کارشناس و تحلیلگر مسایل کارگری و فعال کارگری در پاسخ به این سوال که تشکلهای کارگری چه جایگاهی دارد به خبرنگار ما میگوید: «جایگاه تشکلها در بین کارگران میتواند بسیار موثر باشد مشروط به اینکه ابتدا کارگران نمایندگان خود را با دقت انتخاب کنند و این نمایندگان بعد از انتخاب شدن، مطالبه گری صحیحی داشته باشند که این امر میتواند اعتماد کارگران را دو چندان کند. درستی انتخاب نمایندگان اهمیت بسیار دارد، وای از آن روزی که نمایندگان کارگر مسیر درستی نرفته و جامعه هدفشان را سر در گم کنند . همین امر میتواند کارگران را نسبت به عضویت در تشکلهای کارگری بدبین سازد.»
او در همین مورد و با اشاره به اینکه تشکلها چه شرایطی را دنبال میکنند ادامه داد: «نمیتوانیم ادعا کنیم که تشکلها توانستهاند رسالت ذاتیشان را به بهترین نحو انجام دهند، اگر بخواهیم در این حوزه آسیب شناسی کنیم به مشکلات عمدهای برمیخوریم که برخی از این مشکلات به خود تشکلها و افراد عضو در آنها برمیگردد و برخی دیگر به رفتار شرکای اجتماعی از جمله کارفرما و دولت.»
او در پایان با تاکید بر اینکه کارگران قانون کار بخوانند اضافه کرد: «من یک توصیه کوچک به کارگران دارم؛ کارگران حداقل یک بار قانون کار و تامین اجتماعی را مطالعه کنند و آگاهی کامل در مورد حقوق خود پیدا کنند، علاوه بر این بدانند که حقوق متقابل با کارفرمایان به چه صورت است. این آگاهی میتواند موجب شود در آینده مورد سوءاستفاده قرار نگیرند. به عنوان مثال بیمه بیکاری حقی است که هیچگونه ارتباطی با کارفرما ندارد ولی بارها کارگران در مراجعاتی که داشتند ترس از تهدید کارفرما را مطرح کردند مثلاً اینکه کارفرما اعلام کرده با بیمه بیکاری شما موافقت نمیکنم.»