«اکونگار» از گسترش فقر آموزشی گزارش میدهد
جامعه کارگری؛ محروم از تحصیل باکیفیت
یکی از چالشهای اخیر جامعه کارگری و ضعیف، فاصلهای است که بین آنها و تحصیلات با کیفیت، بهوجود آمده است. فقر اقتصادی و عدم در دسترس بودن تحصیل رایگان و حتی ارزان باعث گسترش فقر آموزشی شده است.
بهگزارش اکونگار: وضعیت تحصیل دانشآموزان در مقطعهای مختلف در داخل ایران دچار دگرگونی شده است بهنوعی که اگر از یک متولد نیمه دوم دهه 60 بخواهی روند ثبتنام و تحصیل خود را با متولد دهه هشتادی و نودی مقایسه کند به تفاوتهای زیادی برخورد خواهیم کرد. در واقع تحصیل در ایران از آنچه همگانی خوانده میشود فاصله زیادی پیدا کرده است و رفته رفته بساط مدارس دولتی جمع شده است و قرار است در «طرح مولدساز» بسیاری از این مدارس فروخته شود و شاید بهزودی نمادی از آنها هم باقی نماند. حالا بسیاری از خانوادههای اقشار متوسط رو بهپایین نهتنها از تحصیلات آکادمیک فاصله گرفتهاند بلکه رفته رفته از آموزش ابتدایی و متوسطه هم دور خواهند شد چون نهتوان پرداخت شهریههای نجومی مدارس غیردولتی را دارند و نه دیگر تحصیل در مدارس دولتی رایگان و با کیفیت است. همانطور که در ادامه این گزارش اشاره خواهیم کرد نرخ عدمدسترسی به تحصیلی یکی از شاخصهای سنجش فقر است.
تیغ فقر بر گلوی آموزش/ کاهش درآمد خانوار چه بر سر تحصیل فرزندان میآورد؟ + نمودار
قانون اساسی و تحصیل رایگان
در «اصل ۳۰ قانون اساسی» آمده است که دولتها موظفاند وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور بهطور رایگان گسترش دهد. در راستای این حقوق شهروندی، دولت ملزم است مدارس رایگان با شهریه نازل و البته با کیفیت را برای اقشار آسیبپذیر اقتصادی تاسیس نماید، امکانات آموزشی را در مقیاس گسترده و با قیمت نازل در سطح جامعه توزیع کند و از «نابرابری اجتماعی» تا حد امکان بکاهد ولی امروز هیچ کدام از آنها در دسترس شهروندان نیازمند قرار ندارد. توجه داشته باشید که عبارت «برای همه ملت» که در این اصل به کار برده شده نشانگر تاکید قانون اساسی به آموزش و پرورش به کل جامعه و امکان برخورداری بدون تبعیض از ظرفیتهای آموزش و پروش است که حالا باید گفت بین اقشار کارگری و ضعیف جامعه و تحصیل با کیفیت رایگان گسل ایجاد شده است.
حذف تحصیل از سبد خانوار
اختصاص سهم بالایی از هزینههای خانوار به مسکن و خوراک باعث میشود تا خانوارها بودجه و درآمد کمتری برای اختصاص به سایر هزینهها، از جمله آموزش داشته باشند. بررسی هزینههای خانوار نشان میدهد که سهم آموزش از کل هزینههای خانوار در طول زمان روند کاهشی داشته است.
همانطور که در گزارشهای منتشر شده میخوانیم «سهم هزینه آموزش از کل هزینههای خانوار» مشخص شده است، به این ترتیب که سهم هزینه آموزش از کل هزینه خانوار از ۱۰/ ۲درصد در سال ۱۳۸۹ به ۸۴/ ۰درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده است. کاهش سهم هزینه آموزش از کل هزینه خانوار که به دلیل مشکلات معیشتی خانوارها به وجود آمده، باعث کاهش سرمایه انسانی در آینده شده و خطر ماندگاری فقر در خانوارهای فقیر را افزایش میدهد.
نسلهایی که در فقر آموزشی میمانند
امکانات نابرابر آموزشی در بین کودکان و نوجوانان تنها به نرخ فقر کودکان و سهم هزینههای آموزش از کل هزینههای خانوار خلاصه نمیشود بلکه والدین در خانوارهای فقیر یا کمتر برخوردار، از سطح سواد تحصیلی پایینتری نیز برخوردارند و همین موضوع باعث میشود تا ظرفیتهای آموزش کودک در خانه نیز در خانوارهای فقیر کمتر فراهم باشد.
نرخ عدمدسترسی تحصیلی والدین یکی از شاخصهای سنجش فقر آموزشی است. این شاخصها درصدی از کودکان زیر 18سال را نشان میدهد که در خانوارهایی زندگی میکنند که هیچیک از والدین تحصیلات متوسطه ندارند. وضعیت تحصیلی والدین در ایران نشان میدهد که در استانهای کمتر برخوردار، نرخ دسترسی تحصیلی والدین نیز کمتر است.