پرواز تورمی سکه و طلا در دولت سیزدهم
بازار طلا با توجه به تحولات بینالمللی بیشتر از بازار ارز پیشروی داشته است
به گزارش اکونگار به نقل از آینده نگر، طلا و سکه در اقتصاد ایران تبسنجهای کلیدی به حساب میآیند. به طور معمول رشد قیمت طلا و سکه، هم جهت است؛ نشانهای از اینکه تغییرات جهانی قیمت طلا، در ایران، پس از برخورد و ضرب شدن با قیمت ارز که تورم در آن مستتر است، نقطه تعادلی سکه را میسازد.
قیمت روز سکه میتواند بالاتر یا پایینتر از این نقطه تعادل بنشیند اما در هر حال، سکه دنباله قیمتی طلا و ارز است. برای درک میزان حرارت تورمی اقتصاد که خود ناشی از برآیند کنش و واکنشهای عمود شده بر روی نظم بازارها است، چارهای جز رجوع به طلا و سکه نداریم.
عملکرد دولتها هم در تراز طلا و سکه ریخته میشود تا درکی از کنشهای آنها در بازارها به دست آید. اجازه بدهید تراز دولت سیزدهم را هم بر همین اساس، سنجش کنیم تا در ایستگاه بایدهای پیش روی دولت چهاردهم توقف کنیم. در حدود 3 سالی که دولت سیزدهم در مقام ناظم و تنظیم گر بازارها قرار داشت، اتفاقات چالشبرانگیزی رخ داد.
کابینه اقتصادی اقتصادی دولت هم که به لحاظ ماهیتی تا مقام معاون اول رئیس جمهور شهید رسوخ کرده بود، کارنامه چندان موفقی نداشت؛ گرچه تلاش میشد که از طریق مکانیزمهای شکل دهنده به بازارهای موازی، ضرب تورمی سکه و طلا گرفته شود اما به دلایل گوناگون، موفقیت چندانی به دست نیامد.
طلا و سکه در دولت سیزدهم
12 مرداد 1400 که دولت سیزدهم کار را به دست گرفت، قیمت طلای جهانی به 1812 دلار میرسید اما در روز رفتنش بازار قیمت 2387 دلار را نشان میداد؛ حدود 30 درصد افزایش قیمت. این جهش به رکود اقتصاد جهانی و بالا بودن بهره در بانکهای مرکزی برمیگردد.
اما در داخل ایران، طلا علی رغم نقش قیمت سازش، مغلوب تورم مستتر در قیمت ارز و فشار عرضه و تقاضا شد؛ به این معنی که جهش انواع طلا در همین مدت به فراتر از 200 درصد و جهش انواع سکه به فراتر از 250 درصد میرسید. در نتیجه تورم طلا حدود 7 برابر جهان است. سکهای که از قبل هم حامل انتظارات تورمی در حباب خود بود، به عنوان مشتقه فیزیکی طلا، حدود 8 برابر طلای جهانی، متورم شد.
در این سه سال، چه اتفاقی در اقتصاد ایران رخ داد که حرارت تورمی سکه و طلا، این چنین بالا رفت؟ در همین مدت عدد شاخص کل (وزن کلی قیمتها) از حدود 100 واحد به فراتر از 255 واحد رسیده است که افزایش 155 درصدی را نشان میدهد. اما بازدهی بازارها در این مدت فراتر از رشد وزنی تورم است؛ گرچه رشد اسمی تورم سالیانه که جزئی از شاخص کل محسوب میشود، در همین مدت کاهش هم یافته است.
طلا و سکه به عنوان داراییهای ضد تورمی چاق شده با تورم، در اقتصاد ایران جلوتر از سطح عمومی سایر قیمتها حرکت میکنند. برای نمونه در همین 3 سال، رشد طلا 55 درصد بیشتر از قیمتها و رشد سکه حدود 100 درصد بیشتر از این میزان بوده است.
این وضعیت میرساند که تورم سکه و طلا بر بازار غلبه میکند. در همین دوره که طلا، فراتر از 200 درصد و سکه فراتر از 250 درصد جهش کردند، ارز 129 درصد رشد کرده است. اما از اینها بزرگتر و قویتر حباب سکه است. برای نمونه حباب سکه تمام، 1507 درصد در 3 ساله دولت سیزدهم برآمد. البته باد حباب ربع سکه به مراتب کوچکتر از این میزان بود و به 561 درصد میرسید.
نسخه دولتی برای حبابزدایی
این همه در حالی است که دولت مرکز مبادله ایران را برای حبابزدایی از سکه و عرضه شمش طلا و موارد دیگر راه اندازی کرد. در همین دوره، پانزده دور حراج سکه برگزار شد. تمام سکه، نیم سکه و ربع سکه طلای بهار آزادی ضرب سال 1386 در این دورهها، چوب حراج خوردند تا حباب سکه رژیم بگیرد.
شمش طلا هم از 27 دی 1402 در سی و نه مرحله حراج شد. در حراج 2 مرداد که آخرین حراج مرکز مبادله در دولت سیزدهم بود، میانگین قیمت هر شمش یک کبلوگرمی با خلوص 999 به 4 میلیارد و 425 میلیون و 500 هزار تومان میرسید. این در شریطی است که قیمت هر شمش با این ویژگی در بازار آزاد، به 4 میلیارد و 625 میلیون و 400 هزار تومان میرسید. در این مدت، بیش از 7 تن شمش به ارزش 30 هزار میلیارد تومان چوب حراج خورد تا نیازهای مختلف پاسخ داده شوند.
با این وجود، طلا و سکه به رشد خود ادامه دادند و قد کشیدند تا تورمی درخور اقتصاد ایران را بینیم. این میراثی است که دولت چهاردهم باید آن را سر و سامان دهد اما چگونه میتواند این کار را انجام دهد؟ دولت جدید یک روز پس از برگزاری مراسم تحلیف مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران، با واقعه ترور اسماعیل هنیه، رهبر شاخه سیاسی حماس در تهران مواجه شد. به همین دلیل تنش تورمی اقتصاد، به سمت بازارها جهش کرد. قیمت نقدی سکه امامی به حوالی 42 میلیون و 506 هزار تومان رسید. قیمت هر گرم طلای 24 عیار هم در روز ترور شهید هنیه به 4 میلیون و 722 هزار و 500 تومان رسید.
این پرش قیمت، نشان میدهد که دولت کار راحتی را برای کنترل هیجانات متصل به اقتصاد و در همین حال، مدیریت بازار سکه و طلا در پیش ندارد. مکانیزمهای ایجاد بازارهای موازی و قیمتسازی در حاشیه بازار آزاد برای تحت تاثیر گذاشتن عرضه و تقاضا، تاثیری در کنترل قیمتها و بازداشتن سکه و طلا از باد شدن، ندارد و تنها فرصتی برای توزیع قانونی رانت است. دولت چهاردهم تنها باید به معیارهایی تکیه کند که به تنش زدایی از سیاست خارجی ایران تا حد امکان، و ورود سرمایه به کشور منتهی میشوند.