عوامل مهم کاهش نرخ مشارکت زنان در بازار کار
خانهداری و فرزندآوری در ایران عامل مهمی در کاهش نرخ مشارکت زنان به حساب میآید.
به گزارش اکونگار، فاطمه عزیزخانی، کارشناس بازار در یادداشتی نوشت: کارگزارشهای جهانی (Report: World Employment and Social Outlook: Trends ۲۰۲۳) نشان میدهد که در آینده، تنشهای ژئوپلیتیک در حال ظهور و درگیری اوکراین، بهبود نابرابر بیماری همهگیر کرونا و چالشهای موجود در زنجیرههای عرضه جهانی و این اواخر درگیری بین فلسطین و رژیم صهیونیستی، رکود تورمی در سطح دنیا را تشدید خواهد کرد و همین موضوع بر بازار کار تاثیر منفی خواهد گذاشت؛ بهطوری که رکود اقتصادی احتمالا کارگران بیشتری را مجبور میکند تا مشاغل با کیفیت پایینتر و دستمزد ضعیف را که فاقد امنیت شغلی و حمایت اجتماعی هستند بپذیرند. بنابراین نابرابریهای تشدیدشده بهواسطه بحران کووید-۱۹ بیشتر خواهد شد و در صورت عدمافزایشهای متناظر در درآمد نیروی کار، بحران هزینههای زندگی بهطور مستقیم معیشت خانوارها را تهدید کرده و خطر کاهش تقاضای کل را به دنبال خواهد داشت.
گزارشهای مربوط به تبعیض جنسیتی (Global Gender Gap Report ۲۰۲۳) نشان میدهد که تمامی این تحولات (درگیریها، تغییرات آبوهوایی، شوکهای اقتصادی و موانع ساختاری) شکاف جنسیتی را عمیقتر میکند و افزایش هزینههای زندگی، زنان را بیشتر از مردان تحتتاثیر قرار میدهد؛ زیرا زنان همواره در کسب درآمد و انباشت ثروت در سطح پایینتری نسبت به مردان قرار دارند و متاسفانه بهرغم پیشرفتهای علمی و بهبود شرایط آموزش و کسب دانش برای زنان، هنوز زنان در سراسر جهان با موانع بیشتری برای دستیابی به شغل و موقعیتهای بالاتر شغلی (مدیریتی) مواجه هستند و به همین ترتیب شکاف جنسیتی عمیقی در دستمزد و کسب درآمد بین زنان و مردان سراسر دنیا وجود دارد. این در حالی است که بررسیها نشان میدهد، یکی از دلایل مهم تعمیق این تبعیضها، توزیع نابرابر کار بدون دستمزد (شامل فعالیتهای خانهداری و مراقبت از کودکان) و حضور بیش از حد زنان در مشاغل نیمهوقت است. موید این مطلب آمار و ارقام موجود بازار کار است.
بهعنوان مثال مقایسه نرخ مشارکت زنان و مردان در سطح دنیا در موقعیتهای مختلف زندگی نشان میدهد که زنان مجرد بالاترین نرخ مشارکت را دارند؛ اما تشکیل خانواده و بچهدار شدن نرخ مشارکت زنان را کاهش میدهد. این در حالی است که تشکیل خانواده و بچهدار شدن، نرخ مشارکت مردان را افزایش میدهد. البته قاعدتا این تفاوتها در کشورهای توسعهیافته کمتر از کشورهای در حال توسعه است. به همین ترتیب بررسی وضعیت بازار کار ایران نیز نشان میدهد، بهرغم اینکه زنان ۵۰درصد از جمعیت در سن کار را تشکیل میدهند، نرخ مشارکت آنها یکپنجم نرخ مشارکت مردان است و این نسبت در زنان جوان متاهل بسیار کمتر است. به عبارت دیگر خانهداری و فرزندآوری در ایران عامل مهمی در کاهش نرخ مشارکت زنان به حساب میآید.
علاوه بر نرخ مشارکت، سهم زنان از اشتغال و کیفیت شغلی زنان، موضوع دیگری است که در تحلیل وضعیت بازار کار زنان باید به آن توجه شود. بهعنوان مثال بهطور میانگین طی دوره 1384 تا 1400، حدود 20درصد شاغلان و 16درصد شاغلان رسمی، زن بودهاند. همچنین آمار و اطلاعات بازار کار نشان میدهد که به طور میانگین طی دوره 1384 تا 1400، 37درصد زنان شاغل دارای بیمه بهواسطه شغل و 63درصد زنان شاغل بیمه نیستند. جدول «1» تا حدودی وضعیت زنان شاغل در بازار کار را به تصویر میکشد. همانطور که دیده میشود 75درصد زنان شاغل، در بخش خصوصی مشغول به کار و 27.5درصد از زنان شاغل در بخش خصوصی مزد و حقوقبگیر هستند و به عبارتی از ثبات و امنیت شغلی کافی برخوردارند.
به همین ترتیب به طور میانگین طی دوره مذکور، 65درصد زنان شاغل، در کسبوکارهای زیر 10 نفر کارکن مشغول به کار بوده و تقریبا یکدرصد از زنان شاغل کارفرما هستند. در این میان 23درصد از زنان شاغل کارکن مستقل و 23درصد هم کارکن فامیلی بدون مزد هستند. این ارقام پایین بودن پایداری و عدمثبات اشتغال در زنان را میرساند. بنابراین آمار و اطلاعات بازار کار زنان در ایران نشان میهد که نهتنها زنان نسبت به مردان حضور کمتری در بازار کار دارند، بلکه از نظر کیفیت و پایداری مشاغل نیز در سطح پایینتری هستند و همین موضوع تفاوت در درآمد و دستمزد بین زن و مرد را تشدید میکند.
البته دادههای سازمان بینالمللی کار نشان میدهد که سهم زنان در پستهای مدیریتی در سطح دنیا افزایش یافته و از 25.3درصد در سال 2000 به 28.3درصد در سال 2020 رسیده و این نسبت در ایران نیز از 16.5درصد در سال 1384 به حدود 17.3درصد در سال 1400 افزایش یافته است. اما همچنان انتظارات و فرهنگ اجتماعی، سیاستهای کارفرما، قوانین و مقررات و عدمدسترسی به زیرساختهای مراقبت، به عنوان مهمترین موانع اشتغال زنان به حساب میآید. معالوصف هر چند شرایط زنان از نظر فیزیکی و وظایف خانوادگی با مردان متفاوت است، این امر نمیتواند توجیهکننده تفاوتهای اساسی و عمیق بین زنان و مردان در بازار کار، درآمد، پستهای کلیدی و مدیریتی و سهم از اقتصاد باشد.
بنابراین توصیههای بینالمللی متمرکز بر راهکارهای افزایش مشارکت زنان و اصلاح قوانین در راستای تقویت تقاضای بازار کار برای جذب نیروی کار زن است. به این منظور به اشتراک گذاشتن مراقبتهای بدون دستمزد و کارهای خانگی بین زنان و مردان، اصلاح قوانین در راستای حمایت از ثبات شغلی زنان بهویژه مادران، تقویت زیرساختها و خدمات مراقبتی توصیه شده است.