فصل مشترک خطاهای استارتاپ‌ها چیست؟

تمامی استارتاپ‌های جهان محصول آزمون و خطاهایی هستند که در پاسخ به نیاز متولد می‌شوند. در این میان بیشتر آنها خطاهای مشترکی دارند که به نتایج مشابهی منتج می‌شود.

به گزارش اکونگار، دنیای استارتاپ‌ها بر خلاف تصور عموم با وجود عمری بیش از دو دهه هنوز برای بسیاری از افراد ناشناخته و مبم است. دنیایی که پر از آزمون و خطاست و شکست در این حوزه امری عادی به شمار می‌رود. شاید همین شکست‌ها نتیجه ناشناخته بودن دنیای استارتاپ‌ها باشد. 

چه در عالم خیال و چه در دنیای واقعیت؛ تب یا موج راه اندازی کسب و کارهای اینترنتی یا استارتاپی در میان جوانان و مدیران آینده کشور بالا گرفته است؛اما همزمان با اقبال عمومی نسبت به راه‌اندازی کسب و کارهای اینترنتی،موانع یا چالش‌هایی وجود دارد که زمینه شکست‌های غیرمنتظره پایه‌گذاران شرکت‌های استارت‌آپی را فراهم ساخته است. برخی از دلایل شکست استارت‌آپ‌ها به عوامل محیطی،اجتماعی،سیاسی واقتصادی کسب وکار باز می‌گردد،اما برخی از دلایل شکست‌های کاملا به انتخاب‌های فردی موسسان مرتبط است که در این مقاله تلاش شده به فهرستی از خطاهای همیشگی و متداول آنها اشاره شود.

۱-شروع یک کسب وکار دیجیتال، تابع کشف یک آلام یا رنج است که مشتری برای رفع آن نیاز یا خواسته حاضراست،پول بدهد. خیلی وقت‌ها،بنیان گذاران این گونه شرکت‌ها انگشت روی نیاز یا خواسته ای می‌گذارند که واقعا رنج نیست،بلکه«شبه رنج »است و مشتریان حاضر نیستند برای آن پول بپردازند.

۲- اصرار روی هسته کسب و کاری(Core Business) که در واقع فاقد مزیت برای سرمایه‌گذاری است.

۳- فقدان یک طرح خلاقانه کسب و کار(Business Plan Generation) که ابعاد مختلف فعالیت تجاری را مشخص ومعین سازد.

۴-تقلید یا اقتباس یا کپی کاری غیر حرفه‌ای از سایر مدل‌های داخلی و خارجی که چیزی جز شکست، اتلاف منابع و سرخوردگی در پی ندارد.

۵- صبروتحمیل اندک و تعجیل بنیان‌گذاران برای تحقق ایده‌های شان در قالب «زمان درآمد زائی» در بستر زمان کوتاه که زمینه انحراف از اهداف برنامه‌ای  را فراهم می‌سازد.

۶-نداشتن شناخت کافی از ذی نفعان و رفتار مصرف کننده یا مشتری به دلیل آنکه روی بازارشان تحقیق(MR) نمی‌کنند.

۷-نداشتن منابع مالی کافی برای استمرار فعالیت در سال اول تا اینکه به نقطه  سربه سری برسند.(برآورد نادرست از نقطه سر به سری در بازه کوتاه مدت)

۸-شماری از مدیران و مالکان غالبا چون دست به بلند پروازی و تعالی جوئی غیر واقعی می‌زنند، خواهان دستیابی به هدف طرح از مسیرهای میان‌بر هستند.

۹-پرهیز از پذیرش مخاطره(Risk Acceptance) درمیان شمار زیادی از مالکان استارت‌آپ مشاهده می‌شود.

۱۰-راه اندازی کسب و کار بدون داشتن نیروی انسانی(HR) دارای روحیه فعالیت در استارت‌آپ از خطاهای پر تواتر استارآپ‌ها است.

۱۱- پذیرش سایر پیشنهادهای تجاری که خارج از برنامه اصلی و راهبردی شرکت‌هاست.(نبود تمرکز روی راهبرد شرکت).

۱۲-  بلند پروازی در مقایسه وضعیت درآمدی شان با سایر شرکت‌های استارت‌آپی به عنوان معیار اصلی که امکان تحقق آن در کوتاه مدت وجود ندارد.

۱۳- مقایسه وضعیت شاخص‌ها و نسبت‌های سودآوری شرکت با سرمایه‌گذاری سنتی در سایر بازارها یا شرکت‌های غیر استارت‌آپی؛

۱۴-نگاه سوداگرایانه(سودآوری) و بازده سرمایه‌گذاری سال اول برحسب شاخص تورم یا نرخ ارز به حوزه کسب و کارشان؛

۱۵-محاسبه سرمایه‌گذاری اولیه به حساب زیان انباشته غیرقابل جبران؛

۱۶-عدم تمایل به جذب سرمایه‌گذاری جدید از سوی بخش‌های سنتی و مقاومت در برابر خرید یا ادغام با سایر شرکت‌های بزرگتر؛

۱۷-نداشتن شاخص یا قطب نمای ارزیابی واقعی کامیابی‌ها و ناکامی‌های شرکت؛

۱۸-نداشتن شناخت کافی از رقبا و ضعف رقیب پژوهی(Competitor Research)؛

۱۹-بالانمایی محاسباتی(Overstatement) نسبت به ظرفیت تقاضای بازار برای خرید محصولات کسب و کارمورد نظر؛

۲۰- خود شیفتگی نوآورانه موسسان نسبت به کسب و کاری اختصاصی؛

۲۱-نداشتن شناخت کافی از قوانین نظارتی(Regulatory Codes)به ویژه در فضای وب؛

۲۲-نداشتن برآورد دقیق از بودجه لازم برای راه‌اندازی یا توسعه کسب وکار اینترنتی؛

۲۳- اتکای بیش از اندازه روی منابع مالی محدود فردی(شخصی، دوستان، آشنایان و همکاران) و منابع بانکی پرهزینه؛

۲۴-نداشتن زنجیره تامین کالا به ویژه درخصوص فروشگاه اینترنتی؛

۲۵-نداشتن تامل و تفکر روی ایده اصلی کسب و کار؛

۲۶-حاشیه روی یا ورود به حاشیه‌های بزرگ؛

۲۷-عدم تمرکز روی ایده اصلی و ورود به جاده فرعی؛

۲۸-تک روی و نبود حس جمع سپاری امور؛

۲۹-تبین نکردن چشم انداز و راهبردهای تحقق هدف های کسب و کار برای همکاران و همراهان؛

۳۰-استفاده نکردن از تخصص‌های متنوع و رویکرد میان رشته‌ای(Inter Disciplinary) برای حل مساله یا مسائل پیشرو؛

۳۱-عدم استفاده از شبکه‌های اجتماعی از مرحله طراحی محصولات جدید تا معرفی آن به کاربران؛

۳۲-تک روی یا حرکت انفرادی موسس یا موسسان؛

۳۳-کندی و کشش(Deferment) در مرحله راه‌اندازی کار؛

۳۴-استخدام نیروهای بی‌انگیزه و ناآشنا به حوزه فعالیت استارت‌آپ،

۳۵-به کارگیری برنامه نویسان نا آشنا به هسته فعالیت استارت‌آپ و داشتن پلت فرم‌های غیرجذاب؛

۳۶-مصارف مالی هنگفت در ابتدای کار یا به اصطلاح «ولخرجی»(Profligacy)؛

۳۷-نبود توافق اولیه و اساسی میان موسسان و بنیان گذاران(غالبا در ایران،بیزنس های خانوادگی موفق ترند.)

۳۸-مکث وتعلل بیش از اندازه نسبت به پذیرش پیشنهاد مالی سرمایه‌گذاران خارجی؛

۳۹-اتکا بیش از اندازه روی درآمدزایی ابتدائی (سال اول)؛

۴۰-وجود روحیه رجعت گرائیReturn-Oriented ) (به عصر کارمندی( داشتن آب باریکه)در میان موسسان؛

۴۱-نشیندن صدای مشتری و قربانی شدن آن‌ها در ازای کسب درآمد؛

۴۲-بی‌توجهی به وعده‌های اولیه اعطائی به مشتریان(صیانت از برند)؛

۴۳-تضعیف تدریجی مزیت‌های رقابتی(Competitive Advantages) اصلی و کانونی شرکت صرفا به درآمدزایی درعصرسرخوشی؛

 ۴۴-صرفه جویی افراطی یا بودجه بندی انقباضی(Tight Budget) برای اجرای امور ابتدائی و بدیهی؛

۴۵-عدم آشنائی به حمایت‌های مالی دولت و سایر قوانین و مقررات  نظیر مالیات و تامین اجتماعی برای راه‌اندازی کسب و کار؛

۴۶-نشنیدن یا همان بی‌اعتمادی به توصیه دارندگان کسب و کارهای سنتی به ویژه در خصوص امور و اصول مشترک؛

۴۷-اطلاع ناکافی نسبت به مدیریت سرمایه‌گذاری و نداشتن طرح توجیه اقتصادی(FS)؛

۴۸-نبود آشنائی با زنجیره تامین(Supply Chain) محصول و عدم همکاری آنان؛

۴۹-کم توجهی به سیستم کنترل کیفیت(QC) ومدیریت ارتباط با مشتریان(CRM)

 ۵۰- جایگاه‌یابی(Positioning) نامناسب و لرزان وهمچنین بخش‌بندی( Segmentation) نامناسب در بازار به صورتی که گاه ناحیه‌ها و مرزبندی فراخ و  بیشینه(Oversegmentation ) و در برخی از مواقع، ناحیه‌های محدود بسیار کمینه (Undersegmentation) تعریف می‌شود.

بدیهی است که موارد فوق برخی از خطاهای رایج و همیشگی است که زمینه ناکامی استارت‌آپ را فراهم می‌سازد.با این وجود،محیط کسب کار کشور نیز آمادگی کافی و نگاه حامی برای راه‌اندازی کسب و کارهای استارت‌آپی را ندارد؛ بنابراین یک کارآفرین از جنس توسعه دهنده کسب و کار اینترنتی همزمان با اشراف نسبت به ابعاد کارش باید از پارامترهای اقتصادی،روانی و شخصیتی که منجر به فاصله گرفتن از ایده و هدف اصلی اش می‌شود،همواره آگاه باشد.

 

 

از دیگر رسانه ها
دیدگاه