نقش ریسکهای بیرونی در بورس
هرچقدر ریسک افزایش پیدا میکند سرمایهگذاران با احتیاط بیشتری در بازار عمل میکنند و کمتر دست به معامله میزنند و سعی میکنند بیشتر نگاه کنند تا تصمیمات خود را با ریسک کمتری بگیرند.
به گزارش اکونگار به نقل از روزنامه تعادل، کاویان عبداللهی، کارشناس حوزه بازار سرمایه در یادداشتی نوشت: در چند روز اخیر شاخص کل هموزن شرایط بهتری داشت و این بدان معناست که سهام خرد بازار رشد بیشتری را تجربه کردند. مسائلی که میتواند باعث خروج بازار سهام از این مشکلات شود کاهش ریسکها و بیاعتمادیهای به وجود آمده است. برای نمونه نرخ خوراک پتروشیمیها از ابتدای سال به بازار ریسک وارد کرد و روزهای اخیر نامهای آمد و نرخ خوراک را تغییر داد. بهطور کلی این ریسکها میتواند شرایط بازار را وخیم کند.
هرچقدر ریسکها افزایش یابد بیاعتمادی نیز در بازار افزایش مییابد و در نهایت مشکلات بیشتری به وجود میآورد.
ارزش معاملات خرد پایین است و نبود نقدینگی و مسائل اینچنینی در بازار حس میشود. اگر بخواهیم بحث نبود نقدینگی را با جزییات بیشتری نگاه کنیم در نهایت به همان ریسکهایی میرسیم که در بازار وجود داشته تا سرمایهگذاران بتوانند عملکرد بهتری برای خود در بازار داشته باشند.
هرچقدر ریسک افزایش پیدا میکند سرمایهگذاران با احتیاط بیشتری در بازار عمل میکنند و کمتر دست به معامله میزنند و سعی میکنند بیشتر نگاه کنند تا تصمیمات خود را با ریسک کمتری بگیرند. هرچه ریسک بازار کمتر باشد میتوانیم شرایط بهتری را متصور باشیم.
از سوی دیگر در حال حاضر بازارگردانی کاراست و بیشتر اوقات پول برای سهامدار عمده و بالطبع سهم هم برای سهامدار عمده است که به بازارگردان میدهند تا معاملات را انجام دهد. به صورت عمده بزرگترین مشکلی که در این مورد وجود دارد این است که فرآیند بازارگردانی حالت تعهدی دارد به این صورت که متعهد میشود مثلا دو درصد بالا و پایین قیمت پایانی انباشت سفارش داشته باشد. حال همین موضوع به صورت کاربردی کار میکند و حدودا دودرصد سرمایه تحت مدیریت خود را به عنوان کارمزد مدیریت صندوق میدهد و دیگر اینکه معاملاتی یا تعهداتی که انجام میدهد نمیتواند برای بازارگردان از بابت معاملات خود درآمدی ایجاد کند به همین دلایل مشکلات زیادی پیش میآید. ساز و کار بازارگردانی که در خارج از ایران وجود دارد به این صورت هستند که بازارگردانها در بازارهای مختلف، متفاوت هستند و چون ساز و کار آنها را نمیتوان پیادهسازی کرد، مشکل ساز میشود.
به نظر میرسد از طرفی تغییر بازارگردانی تغییر سختی است و تغییر نکردن آن هم در حال حاضر معضلاتی را ایجاد میکند.
به نظر میرسد بهترین شرایط بازارگردانی از آنجایی که سفتهبازهای بازار بیشتر ار بازارگردانها به بازار کمک میکنند، این روش بهتر باشد و این موضوع هم تاکید میشود که سفتهباز حرف بدی نیست و سفتهبازی یعنی اینکه از تغییرات قیمتی بتوان سود کرد و خرید و فروشهای متعدد داشت و در نهایت هم برای بازار میتوانند مفید باشند هم اینکه نقدشوندگی بازار را افزایش میدهند. بازارگردانهایی که وجود دارند میتوانند با همین تعدادی که هستند مقدار زیادی از سهمها را مدیریت کنند ولی هر قدر تعداد آنها بیشتر باشد قاعدتا مفیدتر خواهد بود.