موانع ریز و درشت صنعت لوازم خانگی ایران
صنعت لوازم خانگی، یکی از موتورهای محرک اقتصاد ایران است اما این صنعت مشکلات ریز و درشت فراوانی دارد که مانع از رشد آن میشود.
به گزارش اکونگار به نقل از آهام ایران؛ صنعت لوازم خانگی، یکی از موتورهای محرک اقتصاد ایران است. اما این صنعت مشکلات ریز و درشت فراوانی دارد که مانع از رشد آن میشود. سرمایهگذاری در هر کجای جهان نیاز بسیار مبرمی به امنیت دارد. تا امنیت سرمایهگذاری در همه بخشها در کشور ایجاد نشود، کاهش رشد سرمایهگذاری در بخشهای مختلف و خصوصا صنایع، موضوعی اجتنابناپذیر خواهد بود. البته در صنعت لوازم خانگی و در طول ۳ سال گذشته سرمایهگذاری رشد مناسبی داشته است. در سال ۱۳۹۸ حدود ۸ میلیون قطعه لوازم خانگی در کشور تولید میشد، اما خوشبختانه در حال حاضر به ۱۶ میلیون دستگاه در طول سال رسیده است.
سال گذشته رشد ۲۵ درصدی تولید لوازم خانگی را ثبت کردیم و در چهار ماه اول سال جاری نیز رشد ۱۴درصدی برای صنعت لوازم خانگی ایران ایجاد شده است. این آمارها نشان میدهد این صنعت در حال رشد است؛ بنابراین سرمایهگذاری در آن نیز همچنان توجیه اقتصادی دارد. این صنعت رشد کمی و کیفی داشته و این اتفاق مرهون تلاشهای تولیدکنندگان و سرمایهگذاران بوده است. در این میان دولت نیز کمکهایی داشته که سبب این موفقیتها شده است. امیدواریم که این رشد تداوم داشته باشد. در حال حاضر معضل اصلی صنعت لوازم خانگی، بازار داخلی کشور است که در طول سالهای اخیر با رکود مواجه شده و به همین دلیل موانعی برای تولیدکنندگان ایجاد کرده و عرضه و تقاضا را تا حدودی با مشکل مواجه کردهاست.
از سوی دیگر قدرت خرید مصرفکننده در حال کاهش بوده و این بحرانی است که مسئولان باید به آن توجه بیشتری داشته باشند و راهحلی برای آن پیدا کنند.معتقدم دخالت دولت در کل اقتصاد، خصوصا بحث قیمتگذاری باید به حداقل برسد. متاسفانه در حال حاضر مداخله دولت در قیمتگذاری را به صورت حداکثری داریم بهگونهای که تقریبا ۸۰ درصد اقتصاد ایران دولتی است.
بنابراین اقتصاد ایران جزو اقتصادهای دولتی در دنیا محسوب میشود که مشارکت بخش خصوصی در آن ناچیز است. این شیوه قطعا پاسخگو نخواهد بود و دارای اثرات منفی زیادی است. اگر میخواهیم اقتصاد قدرتمندتری داشته باشیم، دولت باید برای ایجاد زیرساختها و بستر فعالیت بخش خصوصی اهمیت بیشتری قائل شده و با قوانین مناسب، امنیت سرمایهگذاری را افزایش دهد. دخالت دولت در قیمتگذاری و سرکوب قیمتها، هیچ کمکی به تولیدکننده، مصرفکننده و در نهایت اقتصاد ملی نکرده و نتیجه معکوس خواهد داشت. بنابراین مناسب است که هرچه زودتر دولت و حاکمیت از اعمال این سیاست منصرف شده تا رشد اقتصادی کشور افزایش پیدا کند. راهکار تعادل بازار، رفتن به سوی مکانیزم عرضه و تقاضاست.
جاهایی دولتها میتوانند در آن دخالت و تعیین قیمت کند که انحصار در آن وجود داشته باشد. در صنعت لوازم خانگی ۶۰۰ تولیدکننده حضور دارند و بنابراین انحصاری در این صنعت وجود ندارد. در این بین برخی معتقد هستند مشکل گرانی کالا، تولیدکنندگان یا توزیعکنندگان هستند. این واقعیت ندارد و دلیل اصلی گرانی کالاها، تورم است. تورم سازوکارخودش را دارد. به هر حال ما کسری بودجه داریم و به دفعات اقدام به چاپ اسکناس میکنیم که عوامل بزرگ تورم هستند.
مرحله بعدی نداشتن رابطه اقتصادی با دنیا است که روی اقتصاد تاثیر گذاشته و باعث افزایش تورم شدهاست. در نهایت این تورم است که باعث افزایش قیمت کالاهای اساسی و عمومی میشود. در هر صورت همه در یک کشتی حرکت میکنیم و از شرایط عمومی موجود متاثر خواهیم شد و به همین دلیل به هیچ وجه علاقه نداریم که تورم ۵۰ درصدی داشته باشیم و همچنین اینکه نرخ ارز دائم در حال افزایش باشد. تولیدکنندگان همیشه تمایل دارند در کشور ثبات اقتصادی وجود داشته باشد تا بتوانند آیندهنگری کنند. در عین حال همه تولیدکنندگان و بهخصوص صنعت لوازم خانگی در شرایط عادی مایل به افزایش قیمت محصولات خود نیستند و این اتفاق محصول برخی عواملی است که پیش از این به آنها اشاره شد. در حال حاضر تولیدکنندگان برای خرید باید حوالههای نقدی پرداخت کنند و در کنار این بحث، ریسکهای بزرگ دیگری نیز وجود دارد که ما مجبور به تحمل آنها هستیم.
با عدمتخصیص ارز توسط بانک مرکزی، تولیدکننده و واردکنندگان با چالشهایی برای خرید مواد اولیه موردنیاز خود مواجه شدهاند. ما نمیدانیم چرا تنبیه میشویم و هزینههای مازاد را پرداخت میکنیم. اقتصاد ملی نمیتواند با این مشکلات نفس بکشد و ۸ درصد رشد اقتصادی که مدنظر حاکمیت است محقق نخواهد شد. بنابراین لازم است که مسئولان برای ایجاد رشد اقتصاد و در پی آن افزایش سرانه ملی، این مسائل را حل کنند. در دنیا همه پول توسط سرمایهگذار تامین نمیشود به همین دلیل سیستمهای بانکی، صندوقهای سرمایهگذاری و بورس، نقش فعالی برای تامین مالی و سرمایهگذاری در بخشهای مختلف ساخت و توسعه زیربنایی دارند. به نظر میرسد در حال حاضر هر کدام از این بخشها خود دارای مشکلات مالی هستند؛ بنابراین کمک زیادی به بحث سرمایهگذاری و تامین مالی نمیتوانند داشته باشند به همین دلیل است که ساختوساز پروژهها با چالشهایی مواجه شده و به سالهای متمادی برای تکمیل آنها وقت نیاز خواهد بود.