عوامل عقب ماندگی نان صنعتی از سنتی
رهایی از اقتصاد دستوری، ایجاد بازار رقابتی و قیمتگذاری بر اساس عرضه و تقاضا از خواستههای مهم آزداساران و تولید کنندگان نان صنعتی کشور در چند سال اخیر بوده است.
به گزارش اکونگار به نقل از اقتصادسبز آنلاین؛ در دولت دهم صنعت آرد و نان کشور شاهد اجرا شدن دستور العملی مبنی آزادسازی و فارغ از شدن این صنعت از قید سوبسید و یارانه بود که متاسفانه بنا بر دلایلی غیر منطقی مبنی بر حمایت از مردم متوقف شد و خاطرات خوش آن دوران و شتابگیری قطار تولید و توسعه صنعت آسیابانی را در اذهان فعالان آن حک کرد اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم و زمزمه آزادسازی صنعت گندم، آرد و نان دوباره روزنهای از امید را به روی آسیابان گشود اما اینکه با گذشت چند ماه از اجرای تدریجی سیاستِ به اصطلاح آزادسازی دولت، نه تنها کام آسیابانان و نانوایان شیرین نشد؛ بلکه باری از مشکلات را بر شانههایشان قرار داد… آنچه خواندید بخشهایی از صحبتهای محسن لزومیان، رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان نان صنعتی کشور بود که باهم ماحصل این گفت و گو را میخوانیم:
آخرین وضعیت تولید نان صنعتی در کشور چگونه است؟
بهنظر بنده نان صنعتی آنگونه که باید پیشرفت نکرده است و باتوجه به اینکه سرمایهگذاریهای بسیاری در این زمینه در کشور صورت گرفته است اما عملا دولت در اواسط راه تولیدکنندگان نان صنعتی را به حال خود رها کرد.
تولید نان صنعتی حدود یک دهه قبل در کشور به رسمیت شناخته شد یکی از مشکلاتی که تولیدکنندگان نان صنعتی با آن مواجهند یکسانسازی نشدن نرخ خدمات و نبود فرهنگسازی مناسب برای مصرف نان صنعتی است. اصلیترین چالش حال حاضر این صنعت، تبعیض در اعطای یارانه بین نان صنعتی و سنتی است؛ چالشی که باعث شده بخش صنعتی تولید نان توان خود در کسب سهم مناسب از بازار و متعاقباً توسعه را از دست دهد. واحدهای تولیدی نان صنعتی فاصلهای 70 درصدی با توان بالقوه خود دارند که بیانگر شکاف عمیق بین ظرفیت حقیقی و وضعیت تولید فعلی آنهاست.
مشکلات و چالشهای ارد و نان چیست؟
رهایی از اقتصاد دستوری، ایجاد بازار رقابتی و قیمتگذاری بر اساس عرضه و تقاضا از خواستههای مهم آزادساران و تولیدکنندگان نان صنعتی کشور در چند سال اخیر بوده است. در دولت دهم صنعت آرد و نان کشور شاهد اجرا شدن دستور العملی مبنی آزادسازی و فارغ از شدن این صنعت از قید سوبسید و یارانه بود که متاسفانه بنا بر دلایلی غیر منطقی مبنی بر حمایت از مردم متوقف شد و خاطرات خوش آن دوران و شتابگیری قطار تولید و توسعه صنعت آسیابانی را در اذهان فعالان آن حک کرد اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم و زمزمه آزادسازی صنعت گندم، آرد و نان دوباره روزنهای از امید را به روی آسیابان گشود اما اینکه با گذشت چند ماه از اجرای تدریجی سیاستِ به اصطلاح آزادسازی دولت، نه تنها کام آسیابانان و نانوایان شیرین نشد؛ بلکه باری از مشکلات را بر شانههایشان قرار داد.
دولت گندم را با هزینه حمل و نقل 15 هزار تومان از کشاورزان خریداری میکند و بهطور عجیبی 665 تومان به نانوایان میفروشد که تنها 5 درصد از قیمت واقعی گندم را شامل میشود. در حالیکه قیمت آرد یارانهای بسیار پایینتر از از آرد آزاد است و پافشاری دولت به این روش بسیار غلط و این اختلاف قیمت سالهاست زمینه فساد بزرگی را در کشور فراهم کرده است؛ همچنین این موضوع موجب شده که بخش زیادی از آرد دولتی با قیمت گزاف در بخش آزاد فروخته میشود و بسیاری از عوامل صنعت آرد مثل نانوایان، کشاورزان، دولتیها، حمل و نقل و کارخانجات آرد در شکلگیری این فساد نقش دارند.
در حال حاضر اختلاف قیمت گندم صنف و صنعت و خبازی به اندازهای زیاد است که زمینه و انگیزه تخلف را تشدید میکند، در واقع دولت باید از وضع هرگونه محدودیت برای صنف و صنعت جلوگیری کند و اجازه خرید آزادانه آرد به اندازه ظرفیت تولید کارخانهها را به آنها بدهد تا دیگر آرد خبازی به این بخش نشت نکند و از سوی دیگر اگر آرد خبازی نیز با آرد صنف و صنعت نرخ یکسانی داشته باشد، دیگر قاچاق آرد از بخش خبازی به صنف و صنعت سودی نخواهد داشت و زمینه هرگونه تخلف جمع میشود.
سهم نان صنعتی در سفره چقدر است؟
«نان در کشور ما هنوز صنعتی نشده است. هر چند که بنا بود تا پایان برنامه پنجم توسعه 40 درصد نان کشور صنعتی شود اما تا به امروز این رقم در کل کشور از 12 درصد تجاوز نکرده است. مسؤولان بهعنوان متولی اصلی در امر فرهنگسازی مقصر هستند و اعتقاد دارم در گذشته با وجود آسیابان آبی و بادی و نانواییهای سنتی کل فرآیند تولید نان به شیوه سنتی و به دور از هر گونه تکنولوژی انجام میشد. اما امروزه با وجود کارخانههای مدرن و تولید صنعتی آرد همچنان نانواییها به شیوه سنتی پخت میکنند.» دلیل این رشد نامتوازن و ناکامی در صنعت نان بیتوجهی دستاندرکاران به تشکلها و پیشکسوتان این صنعت است. البته تصمیمات ضد و نقیض و ناتمام سالهای اخیر در صنعت نان نیز مزید بر علت شده است. بنده هم از تصمیمی که در دولت قبل گرفته شد و ناکام ماند، گلایهمندم. «دولت دهم با هدف صنعتی شدن نان واحدهای 20 تنی احداث کرد که که روزانه 20تن آرد را به 26تن نان تبدیل میکرد. این واحدها که قرار بود تمام اتوماتیک باشند در شهرهایی احداث شدند که مورد استقبال قرارنگرفتند. برای مثال آمل، ساری و ابهر که مجوز دریافت کرده بودند بازار فروش نیافتند و واحدهای تأسیس شده مورد استقبال مصرفکنندگان قرار نگرفت البته پایین بودن دستمزد کارگر در ایران نیز به ناکامی فعالیت این واحدهای صنعتی دامن زد.
قیمت نانهای صنعتی تابع عرضه و تقاضاست و در حال حاضر بهدلیل کاهش قدرت خرید مردم و گرانتر بودن نانهای صنعتی نسبت به نانهای سنتی، تقاضا در این بازار ضعیف است.
بازار کشش افزایش قیمت را ندارد نمیتوان درصد دقیقی برای افزایش قیمت نانهای صنعتی عنوان کرد، چراکه نوع محصول تولیدی و میزان تولید کارخانجات مختلف متفاوت و در نتیجه افزایش قیمت آنها نیز متفاوت است. از طرف دیگر با توجه به افزایش بیرویه هزینه مواد اولیه، بستهبندی و حاملان انرژی چارهای جز افزایش قیمت برای تولیدکنندگان نبود.
نان صنعتی بهدلیل هزینههای بسته بندی، حمل و نقل و آرد، بهبوددهنده و غیره گرانتر از نانهای سنتی هستند و افراد کمتری از آنها استفاده میکنند بنابراین هزینه تمام شده این نانها بیشتر و قدرت خرید مردم پایین است. اما مشکل مهمتر تولیدکنندگان تامین آرد است که بهدلیل وجود رغیب سرسختی به نام نان سنتی و تفاوت فاحش قیمت ان با نانهای صنعتی سبب شده همیشه کفه ترازوی حمایتهای دولتی به طرف نان سنتی سنگینی کند.
از دیدگاه من باید دولت در اهدای یارانه نان رویکرد خود را تغییر دهد و بهجای نان سنتی به نان صنعتی یارانه تخصیص دهد. احیای صنعت نان در مقیاس بزرگ بدون شک زمینهساز افزایش اشتغال و توسعه این صنعت در کشور خواهد شد. میتوان گفت بخش نانهای صنعتی در ایران نوپا هستند و برای رشد و توسعه به حمایتهایی مانند اعطای یارانه نیازمند خواهند بود تا بتوانند در چارچوب ظرفیتهای خود اشتغالآفرینی کنند. در حال حاضر این صنعت تنها 12 درصد از سهم بازار را داراست که رقم ناچیزی نیز بهشمار میرود.
بنابراین اگر قرار است به تولید نان در کشور یارانه تعلق گیرد، این یارانه باید در اختیار بخش نان صنعتی قرار گیرد نه نان سنتی. واحدهای تولیدی نان صنعتی فاصلهای 70درصدی با توان بالقوه خود دارند که بیانگر شکاف عمیق بین ظرفیت حقیقی و وضعیت تولید فعلی آنهاست. اعطای یارانه به این واحدها حداقل قیمت رقابتی آنان را برای ادامه حضور در بازار تضمین میکند و اجازه میدهد که این واحدهای صنعتی بهکار خود ادامه دهند. این در حالی است که اگر این اقدامات برای واحدهای صنعتی نان رخ ندهد، با گذشت زمان یا شاهد بسته شدن در واحدهای تولیدی خواهیم بود یا اینکه شرایط ادامه کار روز به روز برای تولیدکنندگان نان صنعتی سختتر خواهد شد.