خبرهای خوش برای نیروگاههای کوچک
رئیس هیات مدیره انجمن نیروگاههای کوچکمقیاس میگوید: وزارت نیرو از چهار ماه پیش قصد داشت با توجه به کمبود برق اجازه بدهد که کوچکمقیاسها برقشان را به صنایع بفروشند و در همین راستا در حال تهیه مصوبه اجرای این طرح است و نظرات انجمن هم برای گنجاندن در آن بیان شده است.
به گزارش اکونگار به نقل از دنیای اقتصاد؛ اگرچه در پیک مصرف برق قرار نداریم و نیازمند تولید با تمام ظرفیت نیستیم اما یادمان باشد که همین حالا هم به دلیل کمبود گاز و مازوت و البته اورهال بسیاری از نیروگاهها شرایط تولید برق مساعد نیست.
دولت سیزدهم هم که ظاهرا این بار ناترازی تولید و مصرف تابستان و تعطیلی کارخانهها بیدارش کرده، برنامههایی حول محور تبدیل نیروگاهها به سیکل ترکیبی، توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر و سوق دادن بخشی از برنامههای توسعه به سمت کوچکمقیاسها را دنبال میکند؛ کوچکمقیاسهایی که البته با همین هوای نهچندان سرد به جرم آنچه از آن به نبود متولی یاد میشود، در اولویت قطع گاز قرار گرفتهاند، اما نامهنگاریها بین دو وزارتخانه نیرو و نفت و همچنین انتشار خبری در مورد فروش برق کوچکمقیاسها به صنایع بیانگر توجه وزارت نیرو به این بخش از تامین برق کشور است.
اتفاقی که با توجه به هزینههای نهچندان بالای این نیروگاهها قادر است تغییرات وسیعی در بخش توسعه صنعت برق ایجاد کند. البته عملکرد نسنجیده دولتها در این بخش، تصورات مثبتی در مورد سرمایهگذاری ایجاد نکرده و اصلاح این نگاه نیازمند تسهیل شرایط و خوشقولی مسوولان بهویژه در بخش پرداخت مطالبات است.
در همین خصوص رئیس هیات مدیره انجمن نیروگاههای کوچکمقیاس میگوید: در خیلی از جاها مقیاسکوچکها نسبت به تجدیدپذیرها شرایط بهتری دارند. برای راهاندازی یک مگاوات مقیاس کوچک ۱۰۰ متر مربع زمین و گاز بسیار کمتری نیاز دارید در حالی که تجدیدپذیرها در هر نقطهای قابل احداث نیست و برای احداث هر مگاوات نیروگاه خورشیدی ۵.۱ هکتار زمین نیاز دارید. ضمن اینکه تولید در محل مصرف تلفات شبکه را کاهش میدهد.
از طرفی برای راهاندازی تجدیدپذیرها باید زیرساختهای لازم مانند خط انتقال، نورخورشید و... وجود داشته باشد یا در نیروگاه بادی، باید باد به میزان کافی وجود داشته باشد اما مقیاسکوچکها در تمام نقاط کشور قابل راهاندازی هستند. نکته دیگر اینکه با توجه به کمبود ۱۵ هزار مگاواتی برق کشور باید حداقل به مقیاسکوچکها به اندازه تجدیدپذیرها بها میدادند و با توجه به رویکرد آقای محرابیان این امیدواری به وجود آمده است.
به اعتقاد محمد بیات هزینه تمامشده نگهداری نیروگاههای مقیاس کوچک ۳۵۰ تا ۴۰۰ تومان است و بر همین مبنا اگر نیروگاهها در دوران ۵ سال اول هستند باید این نرخ حداقل ۱۲۰۰ تومان باشد و اگر در ۵ سال دوم قرار دارند باید حدود ۶۰۰ تومان باشد تا هزینهها را پوشش دهد که این کار انجام نشده است. با وجود این وزارت نیرو از چهار ماه پیش قصد داشت با توجه به کمبود برق اجازه بدهد که کوچکمقیاسها برقشان را به صنایع بفروشند.
در همین راستا وزارت نیرو در حال تهیه مصوبه اجرای این طرح است و نظرات انجمن هم برای گنجاندن در آن بیان شده است. به طور کلی اگر این مصوبه شکل اجرایی بگیرد، قرارداد خرید تضمینی دیجیها از ۵ سال به ۱۰ سال تغییر میکند و نرخ برق به حدود ۸۰۰ تومان میرسد و همچنین اجازه فروش ۷۰ درصد برق تولیدی نیروگاههای مقیاسکوچک به شرط عدم قطعی برق صنایع در تابستان به صنایع داده میشود و از طرفی ۳۰ درصد باقیمانده هم به صنایع مشروط به اینکه کمبود برق در کشور نباشد، فروخته میشود.
بنابراین ۳۰ درصد دیگر هم به شبکه و هم صنایع دیگر قابل فروش است. به طور کلی معتقد هستم اگر این مصوبه به درستی اجرا شود، توسعه مقیاسکوچکها تسریع میشود.
متن پیشرو ماحصل گفتوگوی محمد بیات، رئیس هیات مدیره انجمن نیروگاههای کوچکمقیاس در مورد مهمترین چالشها و راهکارهای توسعه این نیروگاههاست که در ادامه میآید.
با وجود اینکه امسال شاهد سرمای زیادی نبودیم اما نیروگاههای مقیاسکوچک باز هم در اولویت قطعی گاز قرار گرفتند. چرا باید همیشه مقیاسکوچکها در اولویت قطعی باشند؟
متاسفانه همانند پارسال حدود دو ماه است که گاز مقیاسکوچکها قطع شده و این موضوع را از وزارت نیرو پیگیری کردیم و در نهایت نامهای به وزارت نفت ارسال کردند که متعاقبا وزارت نفت هم با تایید مزایای مقیاسکوچکها عنوان کرده بود که گاز این گروه از نیروگاهها با توجه به راندمان بالا و مباحث پدافند غیرعامل نباید قطع میشد؛ در هر صورت ما انتظار داشتیم که امسال شاهد این قطعی نباشیم، اما به طور کلی منتظر پایان دادن به این وضعیت در سریعترین زمان هستیم.
وضعیت قیمتگذاری و خرید برق از نیروگاهها را چگونه ارزیابی میکنید؟
چون معمولا قبل از پایان سال این مبلغ اعلام میشود. هزینه تمامشده نگهداری نیروگاههای مقیاس کوچک ۳۵۰ تا ۴۰۰ تومان است و بر همین مبنا اگر نیروگاهها در دوران 5 سال اول هستند باید این نرخ حداقل ۱۲۰۰ تومان باشد و اگر در 5 سال دوم قرار دارند باید حدود ۶۰۰ تومان باشد تا هزینهها را پوشش دهد که این کار انجام نشده است.
با وجود این وزارت نیرو از چهار ماه پیش قصد داشت با توجه به کمبود برق اجازه بدهد که خودمان برقمان را به صنایع بفروشیم و در همین راستا وزارت نیرو در حال تهیه مصوبه اجرای این طرح است و نظرات انجمن هم برای گنجاندن در آن بیان شده است.
به طور کلی اگر این مصوبه شکل اجرایی بگیرد، قرارداد خرید تضمینی دیجیها از ۵ سال به ۱۰ سال تغییر میکند و نرخ برق به حدود ۸۰۰ تومان میرسد و همچنین اجازه فروش ۷۰ درصد برق تولیدی نیروگاههای مقیاسکوچک به شرط عدم قطعی برق صنایع در تابستان به صنایع داده شود و از طرفی ۳۰ درصد باقیمانده هم به صنایع مشروط به اینکه کمبود برق در کشور نباشد، فروخته میشود بنابراین ۳۰ درصد دیگر هم به شبکه و هم صنایع دیگر قابل فروش است. به طور کلی معتقدم اگر این مصوبه به درستی اجرا شود، توسعه مقیاسکوچکها تسریع میشود.
تابلو سبز تجدیدپذیرها دستاوردهای بسیار خوبی برای آنها به همراه داشت اما در صحبتهایی که با مسوولان بورس داشتیم عنوان میکردند که شبیه چنین کاری را به انجمن مقیاسکوچکها پیشنهاد دادهاند، اما از طرف آنها مورد پذیرش واقع نشده است. چرا با ورود به بورس موافق نبودید؟
ما هم موافقیم اما برای تجدیدپذیرها سازمانی به نام ساتبا وجود دارد که پیگیر موضوعات آنها بود اما در توانیر هنوز کوچکمقیاسها فاقد متولی هستند اما با توجه به موضوعی که اشاره کردم و همچنین همایشی که در بهمن ماه توسط وزارت نیرو برگزار میشود، احتمالا شاهد رونمایی از تابلو دیجیها در بورس باشیم. و اولین معامله برق دیجیها در بورس شکل بگیرد.
آیا قیمت برق کوچکمقیاسها این پتانسیل را دارد که تا ۴ هزار تومان رشد کند؟ قیمت گاز برای دیجیها چه سرنوشتی خواهد داشت؟
یکی از دلایل راهاندازی تابلو سبز تجدیدپذیرها این بود که صنایع با توجه به ماده ۱۶ به خرید برق از تجدیدپذیرها ملزم شدند اما برای ما قانون و مصوبهای وجود ندارد و اگر قیمت گاز واقعی شود، قطعا خرید برق از کوچکمقیاسها با توجه به راندمان بالا رونق میگیرد. قراردادهای دوجانبه بین صنایع و کوچکمقیاسها یکی از راهکارهای تامین برق در تابستان بود و کسانی که نیروگاههای مقیاسکوچک را راهاندازی کردند، فاقد برق پایدار بودند و همین امر باعث شد تا اقبال صنایع به این سمت کمتر شود.
در خصوص نیروگاههای خودتامین مشکلی در خصوص تامین برق نداشتند و مشکل آنها تعیین نرخ گاز بود. این در حالی است که بر اساس بند ۴۸ ماده ۱۱ برنامه ششم توسعه اگر کسی اقدام به راهاندازی نیروگاه خودتامین کند، چنانچه راندمان ۴۲ درصدی داشت باید گازش را به نرخ نیروگاهها محاسبه کنند. حتی با وجود اینکه سازمان برنامه ابلاغیهای در این خصوص صادر کرد، شرکت گاز تمکین نکرد.با توجه به سهم یک درصدی مقیاسکوچکها به نظر میرسد این بخش همواره مغفول مانده است.
با رویکردی که وزارت نیرو اخیرا در پیش گرفته به دید درستی در این خصوص رسیده است؛ در واقع در خیلی از جاها مقیاسکوچکها نسبت به تجدیدپذیرها شرایط بهتری دارند. برای راهانداری یک مگاوات مقیاس کوچک ۱۰۰ متر مربع زمین و گاز بسیار کمتری نیاز دارید در حالی که تجدیدپذیرها در هر نقطهای قابل احداث نیست و برای احداث هر مگاوات نیروگاه خورشیدی 5.1 هکتاز زمین نیاز دارید ضمن اینکه تولید در محل مصرف تلفات شبکه را کاهش میدهد. از طرفی برای راهاندازی تجدیدپذیرها باید زیرساختهای لازم مانند خط انتقال، نور خورشید و... وجود داشته باشد یا در نیروگاه بادی، باید باد به میزان کافی وجود داشته باشد اما مقیاسکوچکها در تمام نقاط کشور قابل راهاندازی هستند.
نکته دیگر اینکه با توجه به کمبود ۱۵ هزار مگاواتی برق کشور باید حداقل به مقیاسکوچکها به اندازه تجدیدپذیرها بها میدادند و با توجه به رویکرد آقای محرابیان این امیدواری به وجود آمده است.
یکی از چالشهای کوچکمقیاسها موضوع مطالبات است. با توجه به اینکه مطالبات مقیاسکوچکها حدود۵ هزار و 500میلیارد تومان است. در این زمینه چه اقدامی انجام شده است؟
قولهایی از طرف توانیر به ما داده شده که این مطالبات به روز شود و در یک تا دو ماه آینده از اوراق ۳۰ هزار میلیارد تومانی سهم قابل قبولی به این بخش داده شود. به هر حال مقیاسکوچک آنقدر توانایی مالی ندارند که برای دریافت مطالبات تا این اندازه تحت فشار باشند و ۹۰ درصد کسانی که میخواهند در این حوزه توسعه ایجاد کنند همین افراد هستند. با توجه به اینکه هزینه احداث نیروگاههای مقیاسکوچک بسیار کمتر از نیروگاههای بزرگ است و اصولا نیاز این صنایع هم به اندازهای نیست که نیاز به احداث نیروگاههای بزرگ باشد باید در اولویت قرار بگیرند.
نحوه همکاری با شما باید به چه صورت باشد؟
روشهای مختلفی وجود دارد. عقد قرارداد EPC یکی از روشهاست که یک شرکت بعد از احداث، نگهداری و بهرهبرداری را به عهده بگیرد. روش BOO یک روش دیگر است که سرمایهگذار نیروگاه را احداث کند و برق را با نرخ مشخصی به آنها بفروشد. روش سوم هم BOT است که شرکتی سرمایهگذاری کند و چند سال برق را به صنعت بفروشد و در ادامه مالکیت نیروگاه را به صنعت انتقال دهد.
چه چالشهای دیگری کوچکمقیاسها دارند که در صورت رفع شدن به توسعه سرمایهگذاری کمک میکند؟
یکی از چالشهای ما با وزارت نیرو تامین برق پشتیبان برای نیروگاههای خودتامین است. کسی که دارای یک پست و دیماند است، انتظار دارد در زمان تعمیرات برق پشتیبان دریافت کند. با وجود اینکه مصوبه این درخواست توسط وزیر نیرو امضا شده اما برقهای منطقهای به این دستورالعمل توجه نمیکنند و همین امر باعث میشود صنایع در سرمایهگذاری در این بخش تردید کنند. همچنین در پرداخت مطالبات جرایم تاخیر با توجه به نرخ تورم و نرخ ارز بعد از ۱۵ ماه دردی از سرمایه گذار دوا نمیکند.
انجمن کوچکمقیاسها چه انتظار دیگری برای بهبود اوضاع از مسوولان دولتی دارد؟
با توجه به جذابیتهای موجود در بخش کوچکمقیاسها صرفا پرداخت به موقع مطالبات میتواند بخش عمده مشکلات را مرتفع کرده و جذب سرمایهگذاران را به دنبال داشته باشد. ضمن اینکه اجازه فروش دوجانبه و فروش برق این بخش به صنایع بسیار تاثیرگذار است. نکته دیگر اینکه نبود متولی خاص مقیاسکوچکها در وزارت نیرو باعث میشود با وجود مزایای بیشمار همواره جزو اولین نیروگاهها برای قطع برق قرار بگیرند.
نکته مهم اینکه نمیتوان صرفا با تجدیدپذیرها مشکلات را حل کرد چون در بسیاری نقاط شرایط نصب این نیروگاهها وجود ندارد. نکته آخری هم که لازم میدانم به آن اشاره کنم خلأ نبود رگولاتوری صنعت برق است که اگر تاکنون تعریف شده بود هم حاکمیت به اهداف مورد نظر میرسید و هم بخش خصوصی در صنعت برق به میزان لازم سرمایهگذاری میکرد.