چرا تورم بالا در اقتصاد ایران ادامه دار است؟
گفته میشود که امروز تورم یک بار دیگر به یک معضل جهانی تبدیل شده و حتی اقتصادهای بزرگی مثل آمریکا هم در حال تجربه کردن آن هستند. اما تورم در کشورهای دنیا با وضعیت این شاخص در ایران چه تفاوتهایی دارد؟
به گزارش اکونگار به نقل از تجارت آنلاین ؛ شاید اصلیترین تفاوت به کیفیت ماندگاری تورم برگردد. اصولا در دهههای اخیر کمتر کشوری است که به مدت بیش از 3 دهه متوسط تورمش بالای 20 درصد باشد و متوسط تورم 5 ساله اخیر آن به بالای 35 درصد رسیده باشد. هر چند که حالا صحبت از نزدیک شدن به تورم 50 درصدی تا پایان سال است.
اما سووال این است که چرا تورم دراقتصاد ایران حل نمیشود و با تغییر دولتها هم اتفاقی نمیافتد. آیا ریشه مشکل به حوزه خارجی و روابط بینالملل برمیگردد یا صرفا مسئله به مدیریت اقتصاد در داخل مرتبط است؟ با وجود وعدههایی که دولت سیزدهم مبنی بر نصف کردن و بعد تک رقمی کردن تورم داده بود تا به امروز چنین چیزی محقق نشده است. دادههای رسمی مرکز آمار و بانک مرکزی این گزاره را تایید میکند.
این در شرایطی است که چشمانداز روشنی هم به دلیل بالا بودن انتظارات تورمی در این زمینه وجود ندارد. در بعد خارجی هم مسیله مذاکرات همچنان در ابهام قرار دارد و سیگنال مثبتی مدتهاست که از سمت مذاکرات به اقتصاد داخلی و شاخصها مخابره نشده است.
وضعیت تورم در عرصه جهانی چگونه است؟
بحران کرونا را میتوان یکی از تاثیرگذارترین وقایع دوران معاصر دانست که اثرات بلندمدت آن روندهای جهانی را دستخوش تحولات عمیقی کرد. سیاستهای بیسابقه اقتصادی و اجتماعی موجب شد پدیدههای تازهای در سرتاسر جهان رخ دهد و مسائل جدیدی به وجود بیاید. اقتصاد از این موضوع مصون نماند. قرنطینه گسترده، رکود عمیق، بیکاری سرسامآور و دخالت بیسابقه بانکهای مرکزی در ارائه کمکهای مالی از جمله اتفاقات بدیعی بودند که وحشت ناشی از شیوع ویروس کرونا بر اقتصاد جهان تحمیل کرد. بااینحال و با گذشت نزدیک به دو سال از آغاز واکسیناسیون عمومی در برابر کرونا و بازگشایی اقتصاد جهان، همچنان اثرات این اتفاق دست از سر مردم جهان برنمیدارد. یکی از مهمترین آثار مخرب بهجامانده از سیاستهای کرونایی دولتهای جهان تورم است.
رشد شاخص قیمتهای مصرفکننده با شتاب چشمگیری رکوردهای چند دهه اخیر خود را میشکند و حتی معدود کشورهایی مانند چین که از گزند تورم مصون ماندهاند این دستاورد را به قیمت ایجاد محدودیت بر بازگشایی اقتصادشان به دست آوردهاند که اثرات مخرب آن کم از تورم ندارد. متهم ردیف اول تورم در ماههای اخیر، بستههای حمایتی سخاوتمندانه دولتها در دوران کروناست.
این کمکها در کنار شرایط عجیبی که خانوارها با آن مواجه بودند منجر به تغییرات چشمگیری در مصرف شد. این تغییرات در تقاضا ابتدا متوجه کالاها بود و سپس به سمت خدمات چرخید. این مساله موجب شد پس از تورم منفی کوتاهی که به دنبال رکود اقتصادی ایجاد شد، قیمتها رشد بیسابقهای را تجربه کنند. محاسبات تازه صندوق بینالمللی پول نشان میدهد ۴۰درصد از افزایش قیمتها در امریکا و و ۶۶درصد از تورم منطقه یورو به علت اختلال در تولید و قیمت بالاتر مواد اولیه است. این گزارش نشان میدهد بستههای سخاوتمندانه محرک اقتصادی هم در اروپا و هم در آمریکا سهمی ۳۰درصدی از افزایش قیمتهای اخیر دارد.
اولین چالش اقتصاد ایران
اما تورم، از مهمترین مسائل و معضلات اقتصادی بسیاری از کشورهاست؛ بهخصوص زمانی که بحران مشترکی در اقتصاد بیشتر کشورها حادث میشود، یکی از آثار قطعی آن، تورم است. بنابراین شاید بتوان گفت اولین چالشی که اقتصاد ایران سالها با آن درگیر است و راه رهایی از آن را نیاموخته، تورمهای دورقمی است. مسالهای که در دنیا به نوعی به تاریخ پیوسته و دغدغه محسوب نمیشود. تنها اقتصادهای معدودی در دنیا هستند که با معضل تورم درگیرند.
در اقتصاد ایران نیز این معضل جدی بوده و علاوه بر تورم، رکود نیز بهطور مستمر گریبانگیر آن است. نرخ تورم دورقمی چندساله در اقتصاد ایران، قدرت خرید قشر کارگر و کارمند را طی چهارسال به کمتر از یکسوم کاهش داده است. اقتصاددانان، عوامل متعددی را بهعنوان دلایل اساسی بروز تورم و رکود در اقتصاد معرفی کردهاند که هزینههای بالای تولید، سیاستهای تعدیل اقتصادی، آزادسازی واردات و بدهیهای خارجی، رشد شتابان ارزش دلار در کشور، رشد بیرویه نقدینگی، کسریهای مداوم بودجه دولت، نظام نادرست توزیع و کیفیت پایین تولیدات از جمله عوامل موثر بر تورم و رکود معرفی میشوند.
تورم خوراکیها در ایران نیز که اصلیترین دلیل افزایش فشار اقتصادی بر نیروی کار ایران است، در کنار اثرپذیری از شرایط جهانی، بهواسطه ساماندهی نظام توزیع کالاهای خوراکی و همزمانی آن با محدودیتهای جهانی، فشار مضاعفی را بر مصرفکنندهها تحمیل میکند، به نحوی که تورم این گروه از کالاها نسبت به شاخص کل، در حد بالاتری قرار گرفته است.
در تمامی کشورها، از جمله ایران، تقریبا تمامی نقدینگی توسط شبکه بانکی خلق میشود و در نتیجه فهم دقیق فرآیند خلق پول در شبکه بانکی، نقش بانک مرکزی در آن و اصلاح این فرآیند نقش محوری را در موفقیت چارچوب هدفگذاری تورم دارد. در یک نگاه کلی وامدهی در شبکه بانکی عبارت است از تبدیل جریان درآمدی آینده از یک فعالیت یا خدمت اقتصادی ریسکی به یک دارایی نقدشونده و بسیار کم ریسک و در حال حاضر. بهعبارت دیگر شبکه بانکی همواره در حال خلق پول (دارایی نقدشونده و بسیار کمریسک) از داراییهای با ریسک بیشتر و نقدشوندگی کمتر است. بنابراین نمیتوان نتیجه گرفت که فقط یک عامل در اقتصاد ایران زمینهسازم تورم بوده است. بلکه مجموعه از عوامل که برخی از آنها را باید در فضا اقتصاد سیاسی ایران به دنبالش بود جستجو کرد.